منتظران ظهور
منتظران ظهور

منتظران ظهور

مهدویت

امروز هیچ کار خیری نکردم

اشک یتیم
 

در گذشته فردى زندگی می‎کرد که می‎خواست، موجود مبارکى باشد. البته فرد فقط از راه وحى و الهامات الهى می‎تواند خود را به این واقعیات تبدیل کند. صبح که از منزل بیرون مى‏آمد، مى‏گفت: همواره در گوشم این سخن پیامبر(صلی الله علیه و آله) طنین انداز است که:

«مَن أصبَحَ و لَم یَهتَمَّ بِاُمورِ المُسلِمینَ فَلَیسَ بِمُسلِمٍ»؛ از خانه که بیرون مى‏روى همت، اراده و نیت تو بر این باشد که هر مشکلى را مردم داشتند، با شوق و نشاط حل کنى، اگر نه از ما مسلمان‏ها نیستى.

شبى به منزل آمد، همسرش دید که خیلى ناراحت است. از او پرسید: حادثه‏اى رخ داده است؟ گفت: نه. پرسید: امروز کاسبى نکردى؟ خوب کاسبى کردم. پرسید: پس چرا گرفته‏اى؟ شام نمى‏خورى، نمى‏خوابى؟

گفت: از صبح امروز تا الان که وارد منزل شدم کار خیر انجام ندادم. بسیار روز بدى بود.

حال خود را با این فرد مقایسه کنیم که: بعضى‏ها روز بسیار گرم را روز بدى مى‏دانند. روزى را که پروردگار به خاطر زمین، نباتات و رسیدن میوه‏ها گرم مى‏کند، روز بدى مى‏دانند.

فردی دوستش را خواب دید، پرسید: چه خبر از برزخ؟ گفت: فعلاً اوّلین مسئله‏اى که براى من مطرح شده، این است که در تمام دوره عمرم، یک روز گفتم: عجب هواى گرمى. از من مى‏پرسند که کدام یک از سرما و گرماى ما، بى‏حکمت و بدون عدالت بود؟ ما که به حکمت کار مى‏کردیم، چرا گفتى که عجب هواى گرمى! البته این سختگیری برای کسانی است که درجات روحى بالایی دارند، چرا که در این صورت تکالیف فرق مى‏کند، به تناسب اوج‏گیرى انسان، توقعات وجود مقدّس پروردگار هم در مورد انسان اوج مى‏گیرد.

آیا ما نیز به این روایت رسول خدا( صلی الله علیه و آله) عمل می کنیم؟!

چقدر به اطرافیان و همشهریان و همنوعان خود توجه داریم؟

چقدر به فکر یتیمان شهرمان هستیم ؟

و هزاران چرای دیگر که اگر کمی فکر کنیم می بینیم که شاید خیلی از ما به این روایت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) توجه نمی کنیم!!

 

 برگرفته از کتاب نفس، حجة الاسلام حسین انصاریان.

علل غیبت امام زمان در چیست ؟

غیبت امام زمان (عج)از اموری است که عقل بشر به تنهایی از کشف همه ی اسرار آن ناتوان است و پیوسته مورد سؤال قرار گرفته و فکرها را مشغول نموده است; ولی باید توجّه داشت که بر اساس برخی روایات، علّت و فلسفه ی واقعی غیبت امام مهدی(علیه السلام)سرّی از اسرار الهی است که حکمت آن بر بندگان پوشیده است و جز خدا و امامان معصوم(علیهم السلام)کسی از آن اطلاع کافی و کامل ندارد و تنها بعد از ظهور آن حضرت این مطلب روشن خواهد شد; لذا پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) می فرماید:

یا جابر! انّ هذا الأمر امرٌ من أمر الله و سرّ من سرّ الله، مطوّی عن عباده فایّاک والشّک فی أمر الله فهو کفر[1]; ای جابر! (غیبت امام زمان) سرّی از اسرار الهی می باشد که بر بندگان پوشیده است. مبادا در امر خدا شک کنی، چرا که تردید در امر خدا کفر است.

عبدالله بن فضل هاشمی روایت کرده است:

از امام صادق(علیه السلام) شنیدم که می فرمود: همانا برای «صاحب الامر» غیبتی تخلف ناپذیر است، به طوری که اهل باطل در آن تردید می کنند.

عرض کردم: یابن رسول الله! چرا غیبت می کند؟

فرمود: به علتی که به ما اجازه نداده اند آشکار سازیم.

عرض کردم: چه حکمتی در غیبت اوست؟

فرمود: همان حکمتی که در غیبت حجّت های پیش از او بوده است. حکمت غیبتِ قائم بعد از آمدن خود او ظاهر می شود، چنان که حکمت سوراخ کردن کشتی توسط خضر و کشتن آن بچه و تعمیر دیوار، برای حضرت موسی(علیه السلام)ظاهر نگشت، مگر موقعی که خواستند از هم جدا شوند.[2]

بنابراین، نمی توان به همه ی اسرار غیبت آن حضرت پی برد; امّا با استفاده از روایات معصومین(علیهم السلام) به برخی از این حکمت ها اشاره می کنیم:

الف) آزمایش مردم

چنان که می دانیم یکی از سنّت های ثابت الهی، آزمایش بندگان و گزینش صالحان و پاکان است، به طوری که صحنه ی زندگی همواره صحنه ی امتحان و آزمایش است، تا بندگان در پرتو ایمان و استقامت و تسلیم خویش در پیروی از اوامر خداوند تربیت شوند و به کمال برسند و استعدادهای نهفته ی آنان شکوفا گردد; لذا در برخی از روایات آمده است که فلسفه ی غیبت امام زمان (عج) آزمایش مردم است. در این زمینه به چند روایت توجّه می کنیم:

1. رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) می فرماید:

ذاک الّذی یغیب عن شیعته و اوْلیائه غیْبةً، لا یثْبت فیها علی القوْل بِامامتِه اِلّا من امْتحَن اللهُ قلْبَه للاْیمان[3]; او (امام زمان(علیه السلام)) کسی است که از یاران و شیعیانش غایب می شود، غیبتی که در آن کسی در اعتقاد به امامت حضرت ثابت نمی ماند، مگر کسی که خدا قلبش را به ایمان آزموده باشد.

2. امام حسین(علیه السلام) می فرماید:

له غیبة یرتدّ فیها اقوام و یثبت علی الدّین فیها آخرون... أما انّ الصابر فی غیبته علی الأذی والتکذیب بمنزلة المجاهد بالسیف بین یدی رسول الله(صلی الله علیه وآله);[4] برای امام مهدی (عج) غیبتی است. در این غیبت برخی از دین برمی گردند و برخی ثابت قدم می مانند. هر کس در این غیبت صبر کند و بر مشکلاتی که از سوی دشمنان ایجاد می شود استقامت کند، به قدری از اجر خداوند بهره مند می گردد که گویا در کنار پیامبر(صلی الله علیه وآله) با شمشیر با دشمنان جنگیده است.

3. پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) ضمن حدیث مفصلی می فرماید:

مهدی از دیدگان پیروانش غایب می شود و جز کسانی که خدا دل های آنان را شایسته ی ایمان قرار داد، در اعتقاد و امامت او استوار نمی مانند.[5]

4. امام صادق(علیه السلام) فرمود:

ان الله عزّوجلّ یحبّ أنْ یمتحن الشیعة[6]; خدای عزّوجلّ دوست دارد شیعه را امتحان کند (غیبت امام مهدی(عج) امتحان پیروان و شیعه است).

ب) آزادی از بیعت طاغوت های زمان

در برخی از روایات اسلامی آمده است که علّت و حکمت غیبت امام مهدی(علیه السلام) این است که آن حضرت به وسیله ی غیبت از یوغ بیعت با طاغوت های زمان آزاد می شود و بیعت با هیچ حاکمی را بر عهده ندارد، تا بتواند در زمان قیام خود آزادانه تلاش کند. دیگر امامان، از روی تقیه، حکومت ها را به رسمیت می شناختند، ولی امام مهدی(علیه السلام)مأمور به تقیه نیست و به همین جهت با حکومت ها و طاغوت های زمان بیعت نمی کند. اگر غیبت آن حضرت نباشد، این امر شدنی نیست.

امام حسن مجتبی(علیه السلام) در این باره فرمود:

ما منّا احد الّا و یقع فی عنقه بیعة لطاغیة زمانه الّا القائم الّذی یصلّی روح الله عیسی بن مریم خلفه فانّ الله عزّوجلّ یخفی ولادته و یغیب شخصه لئلّا یکون لاحد فی عنقه بیعة...[7]; هر کدام از ما (امامان اهل بیت(علیهم السلام) ) در زمان خود بیعت حاکمان و طاغوت های زمان را از روی تقیه به عهده گرفته ایم، مگر امام مهدی(علیه السلام) که عیسی بن مریم به امامت آن حضرت نماز می گذارد. خداوند ولادت او را مخفی نگه داشت و برای او غیبتی در نظر گرفت، تا زمانی که قیام می کند بر گردنش بیعت حاکمی نباشد.

ج) حفظ جان امام مهدی (عج)

خداوند به وسیله ی غیبت امام دوازدهم(علیه السلام) جانش را از شر دشمنان حفظ نموده است. اگر غیبت امام مهدی(علیه السلام) نبود، «معتمد» عباسی که به خون آن حضرت تشنه بود، امام مهدی(علیه السلام)را نیز، مانند پدران بزرگوار آن حضرت، شهید می کرد و زمین از حجت خداوندی خالی می شد.

در این باره روایات فراوانی از امامان معصوم(علیهم السلام) به ما رسیده است; از جمله امام پنجم(علیه السلام)فرمود:

انّ للقائم غیبة قبل أن یقوم، قال: قلت: و لم؟ قال: یخاف[8]; برای قائم ما (امام مهدی(علیه السلام)) قبل از آن که به پاخیزد غیبتی است.

راوی پرسید: برای چه؟ حضرت فرمود: به جهت این که ترس از کشته شدن او وجود دارد.

گفتنی است با توجه به متن و مدلول التزامی روایات، حکمت های دیگری برای غیبت آن حضرت ذکر شده است که برای اطلاع بیش تر می توان به کتاب های الغیبة شیخ طوسی و الغیبة نعمانی و کمال الدین و تمام النعمة، رجوع کرد.

 

پی نوشتها:

[1]. محمد باقر مجلسی، بحالارانوار، (تهران: المکتبة الاسلامیة، چ 4، 1362)، ج 51، باب 1، ص 73، حدیث 18.

[2]. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، (تهران: چاپ اسلامیه، 1379 ق)، ج 2، ترجمه ی آیت الله کمره ای، ص 482.

[3]. محمد باقر مجلسی، بحالارانوار، ج 36، ص 250.

[4]. همان، ج 51، ص 133، باب 3، حدیث 4.

[5]. صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، (تهران: مرکز نشر کتاب، 1373 ق)، ص 101، فصل 1، باب 8، ح 4.

[6]. اصول کافی، ج 1، ص 337، باب فی الغیبة، حدیث 5.

[7]. محمد باقر مجلسی، همان، ج 51، ص 132.

[8]. همان، ج 52، ص 98.

منبع: نشریه صباح – شماره 7 و 8

 

آثار ظهور امام زمان ( عج ) چیست ؟

یکی از خواست های بنیادین بشر خسته ی امروز، یافتن دور نمایی از آینده ای روشن و پر امید است که از بدو پیدایش انسان و هبوط حضرت آدم تاکنون، بشارت فرا رسیدن آن داده شده است: آینده ای درخشان که شکوه و عظمت آن دل های مالامال از انتظار و شوق را مدهوش خود کرده و همین جذابیت، بستر طرح پرسش های گوناگونی درباره ی آن شده است. یکی از این پرسش ها درباره ی آثار و تحولات ظهور و موعود ادیان است. باید گفت در این دوره بشر شاهد تحولات شگرفی در زمینه های مختلف خواهد شد که همگی در راستای تکامل جامعه ی بشری قرار دارند, لذا, نخست لازم است تصویر روشنی از واژه ی تکامل داشته باشیم و سپس به جنبه های مختلف آن بپردازیم.

باید توجه داشت هر موجودی زمینه ها و استعدادهای وصول به فعلیت هایی را دارد که متناسب با آن و سازگار با طبیعت و سرشت و استعدادهای درونی اش هستند, از این رو کمال هر چیز عبارت است از: «رسیدن شیء به فعلیت و وضعیتی که با آن ملایم و سازگار باشد» ( احمد واعظی, انسان از دیدگاه اسلامی، ص 149, انتشارات سمت، چاپ اول، 1377).


ادامه مطلب ...

نظر علامه حلی در باره غیبت امام زمان

علامه حلی در کتاب کشف المراد در بحث و وجوب امامت، علت غیبت امام و نرسیدن ائمه به حکومت ظاهری را مردمی میداند که به وظیفه خود عمل نکردهاند.

کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد از مهم‌ترین کتب کلامی شیعه است. علامه حلی این کتاب را به عنوان شرح تجرید الاعتقاد خواجه نصیرالدین طوسی نگاشته است. این کتاب در شش مقصد تدوین شده است. مقصد اول در امور عامه است و مقصد دوم در جواهر و اعراض. در مقصد سوم به خداشناسی و اثبات صانع می‌پردازد. مقصد چهارم حول نبوت است و در مقصد پنجم مباحث امامت مطرح می‌شود. مقصد پایانی درباره معاد است.

در بحث وجوب امامت علامه حلی به توضیح جمله خواجه نصیر «و عدمه منا» می‌پردازد. این جمله ناظر به عدم ظهور همه شئون امامت در جامعه است که مصداق تام آن غیبت حضرت عجل الله تعالی فرجه الشریف است. در زیر، متن و ترجمه این فراز را که در کتاب کشف المراد است، مشاهده می‌کنید.

 

قال: ...وجوبه لطف و تصرفه لطف آخر و عدمه منا. اقول: ... والتحقیق ان نقول لطف الامامة یتم بامور. منها ما یجب علی الله تعالی و هو خلق الامام و تمکینه بالتصرف و العلم و النص علیه باسمه و نسبه و هذا فعله الله تعالی و منها ما یجب علی الامام و هو تحمله للامامة و قبوله لها و هذا قد فعله الامام و منها ما یجب علی الرعیة و هو مساعدته و النصرة له و قبول اوامره و امتثال قوله و هذا لم یفعله الرعیة فکان منع اللطف الکامل منهم لا من الله تعالی و لا من الامام.

می‌گوید[خواجه نصیر الدین طوسی] : ..وجوب امام لطف است و حکومت وی لطف دیگری است و نبود ایشان از ماست.

می‌گویم [علامه حلی]: ... و تحقیق در این باره این است که بگوئیم لطف امامت به چند امر محقق می‌شود:

یک: آن‌چه بر خدا واجب است و آن آفرینش امام و سپردن امکان تصرف و علم و تصریح کردن به نام و نسب امام است و خداوند چنین کرده است.

دو: آن‌چه بر امام واجب است و آن پذیرش امامت و انجام وظایف امامت است و امام چنین کرده است.

سه: آن‌چه بر مردم واجب است و آن کمک به امام و یاری وی و فرمان‌بری اوامرش و انجام دادن گفتارش و این کارهایی است که مردم نکرده‌اند و آن‌چه مانع از لطف کامل [حضور امام و حکومت وی] شده است عدم انجام وظایف مردم است و این غیبت از جانب خدا و امام نیست.

نویسنده مطلب: سیداکبر موسوی اعظم

گزارشگر: سیداکبر موسوی اعظم

خبرگزاری آینده روشن - 9 اسفند 1389 

شمس ولایت

ندبه امام صادق علیه السلام در فراق مهدی موعود

به همراه «مفضّل»، «ابوبصیر» و «ابان» خدمت امام صادق(ع) رسیدیم و دیدیم که آن حضرت بر روی خاک‌ها نشسته جامه‌ای خیبری، بی‌یقه و آستین کوتاه بر تن کرده و همانند مادر فرزند مرده در حال گریه و زاری است. سراسر وجود او را حزن و اندوه فرا گرفته بود؛ آثار غم و اندوه در صورتش ظاهر گشته بود...

حضرت امام جعفر صادق (ع) گاه مشتاقانه از زمان ظهور آخرین حجّت خدا صحبت می‌کند و به حال کسانی که آن زمان را درک می‌کنند، رشک می‌برد و می‌فرماید:

فطوبی لمن أدرک ذلک الزّمان.2

خوشا به حال کسی که آن زمان را دریابد.

گاه نیز عاشقانه آرزوی درک زمان آن حضرت را می‌کند و می‌فرماید:

و لو أدرکته لخدمته أیّام حیاتی.3

اگر زمان [ظهور] او را درک می‌کردم همة عمرم را در خدمتش می‌گذراندم.

و گاه با مشاهدة شرایط غیبت آن حضرت از خود بی خود شده و سیل اشک از دیدگان جاری می‌سازد:

«سُدَیر صیرفی» می‌گوید:

به همراه «مفضّل»، «ابوبصیر» و «ابان» خدمت امام صادق(ع) رسیدیم و دیدیم که آن حضرت بر روی خاک‌ها نشسته جامه‌ای خیبری، بی‌یقه و آستین کوتاه بر تن کرده و همانند مادر فرزند مرده در حال گریه و زاری است. سراسر وجود او را حزن و اندوه فرا گرفته بود؛ آثار غم و اندوه در صورتش ظاهر گشته بود؛ رنگ چهرة او به کلّی دگرگون شده بود، سیل اشک از دل پر خون و قلب پر التهاب او برخاسته بود و بر گونه‌هایش فرو می‌ریخت و در این حال این گونه زمزمه می‌کرد:

سیّدی غیبتک نفت رقادی و ضیّقت علیّ مهادی، و ابتزّت منّی راحة فؤادی...

ای آقا و سرور من! غیبت تو خواب از دیدگانم ربوده، عرصه را بر من تنگ نموده و آسایش و آرامش را از قلبم گرفته است.

سدیر می‌گوید:

هنگامی که امام صادق(ع) را این چنین پریشان دیدیم، دل‌هایمان آتش گرفت و هوش از سرمان پرید که چه مصیبت جانکاهی برای حجّت خدا روی داده و چه فاجعة اسفباری بر او وارد شده است.

عرض کردیم:

ای فرزند بهترین خلایق! چه حادثه‌ای بر شما روی آورده که این چنین سیل اشک از دیدگانتان فرو می‌ریزد و اشک چون باران بهاری بر چهره‌تان سرازیر می‌شود؟ چه فاجعه‌ای شما را این چنین بر سوک نشانده است؟

امام صادق(ع) چون بید لرزید و نفس‌های مبارکش به شماره افتاد، آنگاه آهی عمیق به پهنای قفسة سینه از اعماق دل برکشید و به ما روی کرد و فرمود:

صبح امروز کتاب «جَفر» را نگاه می‌کردم و آن کتابی است که همة مسائل مربوط به مرگ و میرها، بلاها و حوادث را تا پایان جهان در بر دارد. این کتاب را خداوند به پیامبر خویش و پیشوایان معصوم از تبار او اختصاص داده است. در این کتاب، تولد، غیبت، درازی غیبت و دیرزیستی قائم ما و گرفتاری باورداران در آن زمان، راه یافتن شکّ و تردید در دل مردم در اثر طول غیبت و مرتد شدن مردم از آیین مقدّس اسلام را خواندم و دیدم که چگونه رشتة ولایت را که خداوند در گردن هر انسانی قرار داده است، می‌گسلند و از زمرة اسلام بیرون می‌روند، دلم به حال مردم آن زمان سوخت و امواج غم و اندوه بر پیکرم فرو ریخت.4

دعای شریف ندبه که از امام صادق(ع) نقل شده است، شاهد دیگری بر سوز و گداز آن حضرت در غیبت و فراق قائم آل محمد(ع) و منجی موعود جهان اسلام است.

در پایان جا دارد از خود بپرسیم آیا ذرّه‌ای از آن سوز و گداز و اندوه فراق که در قلب‌های همة معصومان به ویژه امام صادق(ع) بوده است تا آنجا که خواب و آرامش را از آنها می‌ربوده و زندگی را بر آنها دشوار می‌ساخته است، در دل ما وجود دارد؟ آیا هیچ شده است که در خلوت خود بر فتنه‌ها، مصیبت‌ها، انحراف‌ها و... که در زمان غیبت گریبان‌گیر اهل ایمان می‌شود، گریه کنیم؟ آیا تاکنون اتفاق افتاده است که با همة وجود سنگینی مصیبت غیبت را درک کنیم و در نبود امام زمانمان از ته دل ناله سر دهیم؛ نالة مادری که عزیز خود را از دست داده است؟

پی‌نوشت‌ها:

1. برای مطالعة نمونه‌هایی از ندبه‌های پیشوایان معصوم در فراق امام مهدی(ع) ر ک: مهدی‌پور، علی اکبر، با دعای ندبه در پگاه جمعه، صص 13 ـ 27.

2. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 51، ص 144.

3. نعمانی، ابن ابی زینب محمّد بن ابراهیم، کتاب الغیبة، ص 245.

4. طوسی، محمّد بن حسن، کتاب الغیبة، ص 167.

نویسنده: خلیل منتظرقائم

منبع: موعود - ۳۰ بهمن ۱۳۸۹

 

قیام یمانی در آخرالزمان

تبیین چگونگی و ویژگی‌های خروج یمانی


امام زمان (عج)


در میان نشانه‌های حتمی ظهور، از قیام فردی به نام یمانی نام برده شده است. اینکه یمانی کیست و چه نقشی در انقلاب و قیام امام مهدی عجل‌الله تعالی فرجه الشریف ایفا می‌کند، امری است که شاید اذهان زیادی را به خود مشغول کرده باشد. در این مجال به قیام و یا به عبارتی به خروج یمانی می‌پردازیم.


برخی روایات امامان معصوم علیهم السلام، به وقوع نهضتی اسلامی در آخرالزمان در یمن و قبل از ظهور امام مهدی عجل‌الله تعالی فرجه الشریف اشاره کرده‌اند که هدف آن، یاری آن حضرت و زمینه سازی ظهور مبارک ایشان است. برخی روایت‌ها بیانگر آن است که پرچم یمانی، هدایت بخش‌ترین پرچم‌ها است تا آنجا که بر ضرورت پیوستن و دفاع از آن، بیش از پرچم شرقی ایرانی (به رهبری خراسانی) تأکید شده است.

قیام یمانی مقارن شورش سفیانی ـ اصلی‌ترین دشمن امام مهدی عجل‌الله تعالی فرجه الشریف ـ در ماه رجب و قبل از ظهور و محل آن نیز صنعا توصیف شده است. این قیام در روایات دارای ویژگی‌هایی است که به بیان آن‌ها می‌پردازیم:

 

از نشانه‌های حتمی ظهور


امام صادق علیه السلام در سخنی به حتمی بودن قیام یمانی قبل از ظهور امام مهدی عجل‌الله تعالی فرجه الشریف اشاره کرده و فرموده است: « قبل از قیام قائم، وقوع پنج علامت حتمی است: [خروج] یمانی، سفیانی، صیحه آسمانی، کشته شدن نفس زکیّه و فرو رفتن در بیداء».1

 

هم‌زمانی با سفیانی و خراسانی


در حدیثی از امام رضا علیه السلام حرکت یمانی هم‌زمان با شورش سفیانی و خراسانی در یک سال، یک ماه و یک روز بیان شده است. حضرت فرموده است: « خروج سفیانی، یمانی و خراسانی در یک سال، یک ماه و یک روز و ترتیب آن‌ها همچون رشته‌ی مهره‌ها پشت سر هم خواهد بود. سختی از هر سو پدید آید. وای بر کسی که با آن‌ها مخالفت و دشمنی کند».2

 

هدایت بخش‌ترین پرچم‌ها


در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است: « در میان درفش‌ها (پرچم‌ها)، هدایت‌گرتر از درفش یمانی وجود ندارد؛ چون درفش حق است و شما را به سوی صاحبتان دعوت می‌کند».3

در حدیثی از امام رضا علیه السلام حرکت یمانی هم‌زمان با شورش سفیانی و خراسانی در یک سال، یک ماه و یک روز بیان شده است. حضرت فرموده است: « خروج سفیانی، یمانی و خراسانی در یک سال، یک ماه و یک روز و ترتیب آن‌ها همچون رشته‌ی مهره‌ها پشت سر هم خواهد بود. سختی از هر سو پدید آید. وای بر کسی که با آن‌ها مخالفت و دشمنی کند»

شکننده چشم سفیانی

امام صادق علیه السلام در حدیث دیگری ضمن اشاره به جایگاه قیام یمانی، از او به عنوان شکننده چشم سفیانی یاد کرده و فرموده است: « سفیانی کجا خواهد بود؟ و حال آن که هنوز شکننده چشم او از صنعای یمن خروج نکرده است».

4

امام زمان (عج)

جایز نبودن تخلف از او


امام صادق علیه السلام در ادامه سخن ارزشمند خود فرموده است: « وقتی یمانی قیام می‌کند، فروش اسلحه به مردم حرام است. پس به سوی او بشتابید که درفش او درفش هدایت است. بر هیچ مسلمانی سرپیچی از او جایز نیست و اگر کسی چنین کند، اهل آتش است؛ زیرا او مردم را به حق دعوت می‌کند».5

 

پیرو امام علی علیه السلام


در روایتی آمده است: چون «طالب حق» خروج کرد، به امام صادق علیه السلام گفته شد: آیا امیدوارید این شخص یمانی باشد؟ حضرت فرمود: «خیر، یمانی پیرو علی است، در حالی که این شخص از آن حضرت بیزاری می‌جوید».6

 

ویژگی‌های قیام یمانی


زمان و محل آغاز قیام

در جمع بندی روایاتی که درباره یمانی سخن می‌گویند، دو دسته روایت در زمینه حرکت وی وجود دارد؛ به گونه‌ای که زمان مشترک آن، قبل از خروج سفیانی است. دست نخست این روایات، قیام وی را قبل از سفیانی می‌داند و دسته دوم، به قیام وی همراه با امام مهدی عجل‌الله تعالی فرجه الشریف تصریح دارد؛ چنان که در روایتی آمده است: «... آن پرچم حقی است؛ زیرا به جانب صاحبتان فرا می‌خواند».7

در خصوص موقعیت جغرافیایی قیام یمانی به شهرهایی همچون: صنعا، عدن، کنده و منطقه ابین اشاره شده است.8 شاید منظور از نام‌های مختلف برای نقطه آغازین قیام، همانا تحدید پایتخت قیام باشد؛ چنانکه از ایران نیز با نام‌هایی همچون خراسان، قم، طالقان و... یاد شده است، اما بیشتر این روایات بر خراسان و قم متمرکز است.

 

رنگ و نشان پرچم یمانی

در روایات مربوط به حرکت‌های سیاسی ـ نظامی عصر ظهور، نشانه‌های رایات و پرچم‌های هر حرکت بیان شده است تا مؤمنان در برخورد با این قیام‌ها و رهبران آن‌ها دچار اشتباه نشوند و در آن شرایط بسیار حساس تشخیص صحیح لازم را بدهند. در خصوص پرچم نهضت یمانی نیز از امام صادق علیه السلام چنین نقل شده است: « یمانی از یمن با پرچم‌های سفید خروج می‌کند».9 از امام علی علیه السلام نیز چنین نقل شده است: «[سفیانی] لشکری را به مدینه می‌فرستد ... در آن هنگام، مهدی و سپیدنشان از مدینه به مکه می‌گریزند»10 که منظور از سپیدنشان، همان یمانی است.

در روایت امیرالمؤمنین علیه السلام نیز آمده است: «سپاهی به مدینه فرستاده می‌شود. پس هر کس از آل محمد را که توانستند، می‌گیرند و مردان و زنان از بنی‌هاشم کشته می‌شوند. در آن هنگام، مهدی و سپیدنشان از مدینه به مکه می‌گریزند. پس گروهی در جستجوی آن دو فرستاده می‌شوند، در حالی که آن دو به حرم خدا و امنیت او رسیده‌اند»
امام زمان (عج)

اهداف و مراحل قیام یمانی

قیام یمانی به چند مرحله قابل تقسیم است:

1. اعلام همبستگی و هم پیمانی نظامی با قیام خراسانی.

2. دعوت و فراخوان یمانی به سوی مذهب حقه اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله:

در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است که فرمود: « هنگامی که یمانی قیام کرد، به سوی او برخیز و بر هیچ مسلمانی جایز نیست که با او به مقابله برخیزد؛ زیرا هر کس چنان کند، از اهل دوزخ باشد؛ زیرا او به حق و راهی مستقیم فرا می‌خواند».11 منظور از دعوت به حق در سخنان اهل بیت علیهم السلام، دعوت به امامت است.

3. یاری رساندن به انقلاب امام مهدی عجل‌الله تعالی فرجه الشریف و فراخواندن به بیعت آن حضرت.

 

هم پیمانی یمانی و خراسانی

در روایات بیانگر قیام یمانی، به هم پیمان شدن او با خراسانی و یاری رساندن او در برابر دشمنانش، اشاره شده است؛ هم چنانکه در روایتی آمده است: « و خداوند عزوجل برای او ـ یعنی امام مهدی عجل‌الله تعالی فرجه الشریف ـ خراسان را می‌گشاید و اهل یمن از او اطاعت می‌کنند».12در روایتی از امام علی علیه السلام درباره خصوصیات مشترک میان یمانی و خراسانی در جنگ دمشق و آزادسازی آن از سیطره سفیانی چنین آمده است: « و [سفیانی] به روش ستمکاران نخستین عمل می‌کند و خداوند از آسمان بر عملش خشم می‌گیرد، آنگاه جوانی را از مشرق که به اهل بیت پیامبر فرا می‌خواند، علیه او برمی انگیزاند. اینان اصحاب پرچم‌های سیاه هستند. خداوند به ایشان عزت اعطا و پیروزی را به رایشان نازل می‌فرماید؛ پس احدی با ایشان به نبرد نمی‌پردازد، مگر اینکه او را شکست می‌دهند و سپاه قحطانی [یمنی] به حرکت درمی آید... و جوان یمنی در پی نابود کردن حمّاز جزیره [سفیانی] است تا آنکه در دمشق فرود می‌آیند و آن را [در مدت زمانی] سریع‌تر از دریا فتح می‌کنند».13

در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده است که فرمود: « هنگامی که یمانی قیام کرد، به سوی او برخیز و بر هیچ مسلمانی جایز نیست که با او به مقابله برخیزد؛ زیرا هر کس چنان کند، از اهل دوزخ باشد؛ زیرا او به حق و راهی مستقیم فرا می‌خواند»

پیوستن یمانی به امام مهدی عجل‌الله تعالی فرجه الشریف

یمانی، چند ماه پس از قیام و نهضت خود در یمن، سرانجام به سرزمین حجاز می‌رود و پس از آشکار شدن امام مهدی عجل‌الله تعالی فرجه الشریف در میان گروه اندک یاران خویش در مدینه، در کنار آن بزرگوار قرار می‌گیرد.

امام زمان (عج)

حرکت یمانی به همراه امام مهدی عجل‌الله تعالی فرجه الشریف از مدینه

پس از آنکه سفیانی، لشکر خود را برای دستگیری امام مهدی عجل‌الله تعالی فرجه الشریف به مدینه می‌فرستد، یمانی همراه با امام زمان عجل‌الله تعالی فرجه الشریف به مکه می‌رود؛ چنانکه در روایت امیرالمؤمنین علیه السلام نیز آمده است: «سپاهی به مدینه فرستاده می‌شود. پس هر کس از آل محمد را که توانستند، می‌گیرند و مردان و زنان از بنی‌هاشم کشته می‌شوند. در آن هنگام، مهدی و سپیدنشان از مدینه به مکه می‌گریزند. پس گروهی در جستجوی آن دو فرستاده می‌شوند، در حالی که آن دو به حرم خدا و امنیت او رسیده‌اند».14

 

فرجام قیام یمانی

در خصوص فرجام قیام یمانی موعود که از او با صفت منصور یاد شده، در روایاتی از امام صادق علیه السلام چنین نقل شده است: «سفیانی با هر کسی که با او درگیر شود، چیره می‌شود، مگر یمانی. ... سپس یمانی را هدف قرار می‌دهد. پس یمانی برای دفع شر او به پا می‌خیزد و سفیانی در پی جنگ‌های فراوان و درگیری‌های سخت شکست می‌خورد و یمانی او را دنبال می‌کند. در نتیجه، جنگ‌ها و شکست های سفیانی زیاد می‌شود. پس یمانی، سفیانی و پسرش را کنار رود «لوّ» در میان اسیران می‌یابد و آن دو را تکه تکه می‌کند».15



پی‌نوشت ها:

1. ارشاد مفید، ج2، ص279.

2. بحارالانوار، ج52، ص232.

3. بشارة الاسلام، ص 93.

4. معجم احادیث الامام المهدی عجل‌الله تعالی فرجه الشریف، ج3، ص478.

5. بشارة الاسلام، ص 93.

6. بحارالانوار، ج 52، ص 75.

7. بحارالانوار، ج52، ص232.

8. رایات الهدی و الضّلال فی عصر الظّهور، ص101.

9. مختصر اثبات الرجعـة، ح 16.

10. ابن حماد، الفتن، ص 223، جزء 5، ح 877.

11. بحارالانوار، ج 52، ص 232.

12. یوسف شافعی، عقدالدّرر، ص90.

13. متقی هندی، کنزالعمال، ص14، ح3968.

14. الفتن، ص 223، جزء 5، ح 877.

15. مختصر اثبات الرجعـة، ح 16

منم مهدی؛ منم قائم زمانه

امام زمان علیه السلام

انا المهدی. انا قائم الزمان.

منم مهدی. منم قائم زمانه.

انا الذی املاءها عدلا کما ملات جورا .

منم که زمین را از عدالت پر کنم همانگونه که از ستم آکنده باشد .

انا بقیة الله فی ارضه .

منم بازمانده (حجت‌های) خدا در زمین .

انا المنتقم من اعدائه .

منم انتقامجو از دشمنان خدا .

انا خاتم الاوصیاء .

منم فرجام اوصیاء پیامبر .

و بی یدفع الله عز و جل البلاء عن اهلی و شیعتی .

و خداوند به سبب من از خاندان و شیعیانم بلا را دور می‌گرداند.

و اما ظهور الفرج فانه الی الله تعالی ذکره.

و اما ظهور فرج؛ پس بسته به اراده خدای متعال است.

و کذب الوقاتون.

و کسانی که وقت و زمانی برای ظهور تعیین کنند دروغگویند.

اکثروا الدعاء بتعجیل الفرج فان ذلک فرجکم .

برای شتاب در گشایش کلی و همگانی بسیار دعا کنید که به راستی فرج شما در همین است.

امام زمان (عج) در دعای امام رضا علیه السلام


اللهُمَ اَصلِح عَبدَکَ وَ خَلیفَتَکَ بِما اَصلَحتَ بِه اَنبِیائکَ وَ رُسُلَکَ وَ حُفَّهُ بِمَلائِکَتِکَ وَ اَیِّدهُ بِرُوحِ القُدُسِ مِن عِندِکَ وَ اَسلُکهُ مِن بَینِ یَدَیهِ وَ مِن خَلفِه رَصَداً یَحفَظُونَهُ مِن کُلِّ سُوءٍ وَ اَبدِلهَُ مِن بَعدِ خَوفِهِ اَمناً یَعبُدُکَ لا یُشرِکُ بِکَ شَیئاً وَلا تَجعَل لأَحَدٍ مِن خَلقِکَ عَلی وَلِیِّکَ سُلطاناً وَ اَئذَن لَهُ فی جِهادِ عَدُوِّکَ وَ عَدُوِّه وَاجعَلنی مِن اَنصارِه اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیئٍ قَدیرٌ.


بارالها، کار ظهور بنده شایسته و خلیفه راستینت (امام مهدی) را اصلاح فرما همانگونه که 

کارپیامبران و فرستادگانت را اصلاح نمودی و از فرشتگانت نگاهبانانی بر او بگمار و از سوی 

خویش با" روح القدس" او را یاری و پشتیبانی فرما و دیده بانانی از پیش رو و پشت سر همراه 

وی گردان تا از هر بدی نگاهش دارند و ترس و هراس او را به امن و امان دگرگون ساز که او ترا 

می پرستد هیچ چیز را همتا و همانند تو نمی داند پس برای هیچیک از آفریدگانت برتری و 

چیرگی نسبت به " ولی" خودت قرار مده و او را در جهاد با دشمنت و دشمنش اجازت فرما و مرا 

از یاران او بشمار آور که همانا تو بر هر کاری توانائی.


Click the image to open in full size.

طواف قبرِ تو یا ثامن الحجج کردم

http://www.mehrnews.com/mehr_media/image/2006/08/217627_orig.jpg


سخن به مدح تو باید فصیح و کامل گفت
هم از شکوه مقامت ، هم از فضائل گفت

شبیه صائبِ صاحب سخن قصیده نوشت
غزل غزل سر زلف تو را چو بیدل گفت

نه چند مثنوی و قطعه و غزل ، باید
که شرح قصة حسن تو در رسائل گفت

عبا ، نه ... اینکه گدای شما شدم کافیست
حدیث حسن تو کی می توان چو دعبل گفت

تفضلی ! که فقط از تو خوانده ام یک عمر
و من نگفته ام و هر چه بود این دل گفت

زلال اشک مرا از تبار کوثر کن
در آسمان دو دستت مرا کبوتر کن
*

به قفل بسته کلید اجابت است اینجا
که آستانة جود و کرامت است اینجا

به دلنوازی جان در رواق او بنشین
چرا که قبر مسیحای عترت است اینجا

بکوش تا پرِ پروانه اش شوی ،‌ زیرا
پر از تلأ لؤ شمع هدایت است اینجا

زلال اشک تو از چشمة خلوص دل
همیشه إذن دخولِ زیارت است اینجا

نه دیدن حرم و قبر و صحن و گلدسته
هدف وصال حقیقی حضرت است اینجا

دوباره کسبِ ثواب هزار حج کردم
طواف قبرِ تو یا ثامن الحجج کردم
*

ببین که حال و هوای حرم چه عرفانیست
پر از بلور و کبوتر پر از چراغانیست

به لطف گنبد و گلدسته های زر پوشش‌
همیشه صحن حرم پر فروغ و نورانیست

کجاست روضة رضوان به غیر از این مرقد
کجاست جنت الأعلی اگر که اینجا نیست

صدای پر زدن بال جبرئیل است این
در ازدحام حرم گرمِ عطر افشانیست

حدیث سلسله از یادمان نخواهد رفت
ولایتت به خدا شرطی از مسلمانیست

هزار مرتبه شکر خدا که نور تو
چراغ زندگی مردمان ایرانیست

کتاب رأفت و مهرت پر از حکایتها
نظیرِ قصة آن پیر مرد سلمانیست

ز یادِ مردمِ سایه نشین ایوانت
نرفته خاطره های نماز بارانت
*

سلام ! مظهر یکتای « لیس إلا هو »

سلام ! حضرت خورشید ! ماهِ یوسف رو

مقام عصمتتان « إنما یرید الله »
قسم به اشهد أن لا اله الا هو

شبی نشان بده از باب « یطمئن قلوب »
به چشم خسته­ مان گوشه ای از آن ابرو

دخیل گریه ببندید زائران اینجا
به حلقه های ضریح مطهر از هر سو

چگونه ضامن دلهای ما نخواهد شد
رئوف شهر که کرده ضمانت آهو

خوشا به حال کسی که شبیه اهل نظر
به خدمت حرمش گیرد از مژه جارو

غباری از اثر رفت و آمدش شاید
شبیه فرش حرم بر روی سرش باشد
*

همیشه باغ لبش غنچة تبسم داشت
که خنده با لب نورانیش تفاهم داشت

تمام عمر شریفش ، مکارم الأخلاق
به لحظه لحظة  اوقات او تجسم داشت

اگر امام رئوف است ، بسکه همواره
به سینه دغدغة مشکلات مردم داشت
           

برای رزق تمامِ کبوتران شهر
حیاط خانة آقا همیشه گندم داشت

هر آنکه جرعه ای از جام معرفت نوشید
سری به خاک قدوم امام هشتم داشت

و هر فرشته برای تبرک بالش
به خاک راه امامِ رضا تیمم داشت

برای ما به جز این آستان پناهی نیست
از آسمانِ حرم تا بهشت راهی نیست

*
تویی که این همه دارالشفایِ دل داری
نرفته از حرمت نا امید بیماری

دوباره نغمة نقّاره خانه می آید
شفا گرفته کسی با تفضّلت ! آری

کجاست گوش دلی تا که بشنود هر روز
از این ترنم نقاره بانگ بیداری

دو بال پر زدنت را قنوت اشکت کن
ببین برای پریدن عجب سبکباری

دوباره پنجره فولاد و إذن کرب و بلا
میان صحن حرم شد چه گریه بازاری

دوباره روضه گرفتند زائران اینجا
بیاد مشک عطش نوش و خشک سرداری

رهاست در نفس این حرم شمیم یاس
به یاد علقمه و قبر حضرت عباس

توصیه‌های امام زمان (عج) به شیعیان

mahdi1.JPG


. از خداوند ـ جل جلاله ـ بترسید و تقوا پیشه کنید.


2. به ما در بیرون آوردن شما از فتنه و امتحانی که بر شما روی آورده است کمک کنید.


3. عهد می‌کنم که هر کدام از شیعیان که راه تقوا را در پیش گیرد و هر آنچه که لازم است [و حق خداست] از مال خود خارج کند، از فتنه‌ی گمراه‌کننده و رنج‌های ظلمانی در امان باشد.


4. هر کدام از شیعیان، در بخشش اموالی که خداوند به او داده به کسانی که خداوند فرمان داده است بخل ورزد، در دنیا و آخرت زیانکار خواهد بود.


5. اگر شیعیان ما در وفا نمودن به عهد و پیمانی که از ایشان گرفته شد، همسو و یک‌دل شوند، دیدار ما از ایشان به تأخیر نخواهد افتاد.


6. ظهور ما به تأخیر نیفتاده مگر به سبب اعمال ناپسندی که از ایشان سر می‌زند و خبر آنها به ما می‌رسد. (توقیع به شیخ مفید)


7. از خدا بترسید ؛ و از ما اطاعت کنید ؛ و از راه راست منحرف نگردید.


8. نیت خود را ـ مطابق سنت آشکاری که به شما گفتم ـ با دوستی، به سوی ما برگردانید.

(توقیع به ابن ابی‌غانم قزوینی و جماعتی از شیعیان)


 ۹. اموال شما (خمس و زکات) را قبول نمی‌کنیم مگر اینکه پاک و طاهر باشد... هر کس می‌خواهد عمل کند و هر که نخواهد نکند؛ چرا که ما به آنچه شما دارید نیازی نداریم.


10. ظهور و فرج در دست خداست و کسانی که وقت رای آن تعیین می‌کنند "دروغگو " هستند.


11. در مسایلی که روی می‌دهد به فقهاء مراجعه کنید؛ زیرا که ایشان حجت من بر شمایند و من حجت خدایم بر ایشان...


12. منتفع شدن از من در ایام غیبتم، مانند استفاده از خورشید است زمانی که ابر روی آن را پوشانده باشد.


13. درباره چیزهایی که به درد شما نمی‌خورد سؤال نکنید، و در دانستن چیزهایی که از دانستن آنها معاف شده‌اید خود را به سختی نیاندازید.


14. برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید ؛ چرا که همین فرج شماست. (توقیع به اسحاق بن یعقوب)


15. هر کس بدون اجازه ما در اموال مربوط به ما (خمس، زکات و وقف) تصرف کند، از جمله ظالمین است و ما در روز قیامت شاکی او خواهیم بود. (توقیع به محمد بن جعفر اسدی)


16. آیا نمی‌دانید که خداوند از زمان حضرت آدم تا حال، برای مردم ملجأ و پناهی قرار داده که به ایشان پناه برند و راهنمایانی تعیین کرده که به سبب آنها هدایت یابند. هر زمان که نشانه‌ای از آنان پنهان شد نشانه‌ی دیگر آشکار گردید و هر وقت که ستاره‌ای از ایشان غروب کرد ستاره‌ی دیگر طلوع نمود ؛ و وقتی که خدای عزوجل امام حسن عسکری (ع) را به سوی خود برد گمان ننمایید که واسطه میان خود و مخلوقاتش را قطع نموده است. هرگز چنین چیزی نشده و نخواهد شد تا وقتی که قیامت برپا شود. (توقیع به محمد بن ابراهیم بن مهزیار)


 17. آیا نمی‌دانید که روی زمین از حجت خدا خالی نمی‌گردد ؛ خواه آن حجت، ظاهر باشد و خواه پنهان.


18. مردم پیروی از خواهش‌های نفسانی را از خود دور کنند ؛ و همانگونه که ]پیش از غیبت[ رفتار می‌نمودند رفتار کنند ؛ و امری که از آنان پوشیده و پنهان شده است را جستجو ننمایند... و بدانند که حق با ما و در نزد ماست.(توقیع به عمری وپسرش)


*برگرفته از وبلاگ " اللهم عجل لولیک الفرج "