به نام خدا
نویسنده کتاب، گریس هال سل، در کودکى در ناحیهاى در تگزاس آمریکا با افکار بنیادگرایانه مسیحى پرورش یافته است. «بنیادگرایى مسیحى» در گذشته بر سلوک اخلاقى صحیح تکیه داشت، ولى در دهه هاى گذشته صرفاً سیاسى شده است. به «بنیادگرایان»، لقب «تجدیدِحیات یافته» نیز داده مىشود. این مسئله شامل یک نوع تجربه بیدارى معنوى و یا صرفاً گرایش به افکار سیاسى خاص مى باشد. آنها معتقدند تاریخ بشر در طى نبردى در آخرالزمان به نام «آرماگدون» به پایان مىرسد و نقطه اوج آن ظهور دوباره مسیح است؛ پس از آن داورى نهایى براى همه مردگان و زندگان انجام مى شود.
نویسنده براى تحقیق در زمینه بینش آخرالزمانى در مسیحیت، کتاب «زمین، سیاره بزرگِ مرحوم» از «هال لیندسى» را که در سراسر دهه ۷۰ میلادى، پرفروشترین کتاب بوده است مطالعه مى کند.
این مکتب مى گوید خداوند مقرر کرده است که بشر هفت مرحله یا هفت مشیت الهى را از سر بگذراند که یکى از آنها «نبرد هستهاى آرماگدون» است. این نظام «مشیتِ الهى گرایى» نامیده مىشود. با آغاز این جنگ وحشتناک، رستگارشدگان به آسمانها عروج خواهند کرد و از مصیبت جنگ در امان خواهند بود.
برنامههاى عامه پسند تلویزیونى کشیشان پروتستان در آمریکا که حدود ۶۰ میلیون بیننده دارند، پیوسته مى کوشند مردم را متقاعد سازند که به جاى «صلح» باید در پىِ «جنگ» باشند. آنها با نقل آیات انجیل سعى مى کنند ثابت کنند که ما در دوره آخرالزمان هستیم. اینان چون اعتقاد دارند اسراییل باید «مقر فرود آمدن» دومین ظهور مسیح باشد، سعى دارند پرستش سرزمین اسراییل را به یک آیین مذهبى بدل سازند. آثار سیاسىِ قرار گرفتن معتقدین به «مشیت الهى گرایى» در سِمَتهاى حساس ایالات متحده مى تواند بسیار نگران کننده باشد. به عنوان مثال، «جیمس وات» به عنوان وزیر کشور اسبق ایالات متحده، در کمیته مجلس نمایندگان اظهار داشت: «به علت ظهور دوباره و قریبالوقوع مسیح، نمى توانم خیلى در بندِ نابودى منابع طبیعىِ خودمان باشم».
پیام مشیت الهى گرایان، منحصر به مرزهاى ایالات متحد نیست. این گروه در اوت ۱۹۸۵ نمایشى را به صحنه آوردند که نخستین کنگره «مسیحیان صهیونیست» نام گرفت.
در اوایل دهه ۹۰، آمریکائیان به بیش از ۱۴۰۰ رادیوى مذهبى گوش مى دادند. اکثریت هنگفتى از ۸۰۰۰۰ کشیش بنیادگراى پروتستان که روزانه از ۴۰۰ ایستگاه رادیویى سخنپراکنى مى کنند، هواخواهان مشیت الهى گرایى هستند. برخى از مشهورترین این افراد عبارتند از: پت رابرتسون، جیمى سواگارت، جیم باکر و جرى فال ول.
مدرسه هاى انجیلى بسیارى، چه فرقهاى چه فرافرقهاى در سراسر آمریکا اصول خداشناسى آرماگدون را بر پایه پرستش اسرائیل تعلیم می دهند. تعداد این مدارس در حدود ۲۰۰ موسسه و داراى حدود ۱۰۰۰۰۰ دانشجو می باشند. این دانشجویان پس از فراغت از تحصیل، کشیش پروتستان می شوند، به میان مردم می روند و این دیدگاه را تبلیغ می کنند.
اما «آرماگدون»؛ که در اصل «هار مجدو» مىباشد، به معنى «کوه مجدو» است. «مجدو» در شمال فلسطین اشغالى در کرانه غربى رود اردن واقع شده و در طول تاریخ، شهرى استراتژیک بوده است. این شهر بر سر راه شرق و غرب و شمال و جنوب قرار داشته است و تبعاً جنگهاى بسیارى در آن رخ داده است. در صحیفه «حزقیال نبى»، درباره این جنگ آمده است: «بارانهاى سیلآسا و تگرگ سخت آتش و گوگرد، تکانهاى سختى در زمین پدید خواهند آورد؛ کوهها سرنگون خواهند شد، صخرهها خواهند افتاد و جمیع حصارهاى زمین منهدم خواهد گردید».
کشیشان بنیادگرا این توصیفات را نشانه مبادله سلاحهاى تاکتیکى هستهاى مىدانند. آنها معتقدند مسیح ضربه نخست را وارد خواهد کرد. او سلاح نوینى را به کار خواهد برد که اثرى شبیه بمب نوترونى دارد: در کتاب «زکریاى نبى» آمده است: «گوشت ایشان در حالتى که بر پاىهاى خود ایستادهاند کاهیده خواهد شد و چشمانشان در حدقه گداخته خواهد گردید و زبان ایشان در دهانشان کاهیده خواهد شد.»اصول آموزش هواخواهان «مشیت الهى» این است که قبل از استقرار پادشاهى جهانى مسیح مطابق پیشگویى هاى کتاب مقدس، ابتدا مى بایست یهودیان به اسراییل بازگردند، سپس دولت یهود تاسیس شود و کلام خدا براى همه امتها تبلیغ شود. آنها معتقدند یک روز یک یهودى افراطى، قدس را منفجر خواهد کرد تا در جاى آن معبد سلیمان بازسازى شود، مراسم قربانى یهود از نو آغاز شود و سپس نوبت به آرماگدون خواهد رسید. حفارىهایى که در زیر قدس انجام مى شود به منظور کشف آثار معبد سلیمان است تا ثابت شود معبد سلیمان در همین مکان فعلى قدس بوده است. در نتیجه با این توجیه به خراب کردن قدس و تاسیس معبد سلیمان در جاى آن بپردازند. در حالى که مسلمانان بیم دارند هدف از این حفارى ها فرو ریختن خودبهخودى مسجدالاقصى باشد.
منبع عصر انتظار
www.asr-entezar.ir/archives/1523