در گذشته فردى زندگی میکرد که میخواست، موجود مبارکى باشد. البته فرد فقط از راه وحى و الهامات الهى میتواند خود را به این واقعیات تبدیل کند. صبح که از منزل بیرون مىآمد، مىگفت: همواره در گوشم این سخن پیامبر(صلی الله علیه و آله) طنین انداز است که: «مَن أصبَحَ و لَم یَهتَمَّ بِاُمورِ المُسلِمینَ فَلَیسَ بِمُسلِمٍ»؛ از خانه که بیرون مىروى همت، اراده و نیت تو بر این باشد که هر مشکلى را مردم داشتند، با شوق و نشاط حل کنى، اگر نه از ما مسلمانها نیستى. شبى به منزل آمد، همسرش دید که خیلى ناراحت است. از او پرسید: حادثهاى رخ داده است؟ گفت: نه. پرسید: امروز کاسبى نکردى؟ خوب کاسبى کردم. پرسید: پس چرا گرفتهاى؟ شام نمىخورى، نمىخوابى؟ گفت: از صبح امروز تا الان که وارد منزل شدم کار خیر انجام ندادم. بسیار روز بدى بود. حال خود را با این فرد مقایسه کنیم که: بعضىها روز بسیار گرم را روز بدى مىدانند. روزى را که پروردگار به خاطر زمین، نباتات و رسیدن میوهها گرم مىکند، روز بدى مىدانند. فردی دوستش را خواب دید، پرسید: چه خبر از برزخ؟ گفت: فعلاً اوّلین مسئلهاى که براى من مطرح شده، این است که در تمام دوره عمرم، یک روز گفتم: عجب هواى گرمى. از من مىپرسند که کدام یک از سرما و گرماى ما، بىحکمت و بدون عدالت بود؟ ما که به حکمت کار مىکردیم، چرا گفتى که عجب هواى گرمى! البته این سختگیری برای کسانی است که درجات روحى بالایی دارند، چرا که در این صورت تکالیف فرق مىکند، به تناسب اوجگیرى انسان، توقعات وجود مقدّس پروردگار هم در مورد انسان اوج مىگیرد. آیا ما نیز به این روایت رسول خدا( صلی الله علیه و آله) عمل می کنیم؟! چقدر به اطرافیان و همشهریان و همنوعان خود توجه داریم؟ چقدر به فکر یتیمان شهرمان هستیم ؟ و هزاران چرای دیگر که اگر کمی فکر کنیم می بینیم که شاید خیلی از ما به این روایت رسول خدا(صلی الله علیه و آله) توجه نمی کنیم!! برگرفته از کتاب نفس، حجة الاسلام حسین انصاریان.