منتظران ظهور
منتظران ظهور

منتظران ظهور

مهدویت


Click the image to open in full size.


موعود خدا مرد خطر می خواهد           آری سفر عشق جگر می خواهد

ای جمعیت میلیونی عصر ظهور            او سیصد و سیزده نفر می خواهد!!


**********************************


جهان در حسرت آیینه مانده ست
گرفتار غمی دیرینه مانده ست
شب سردی ست بی تو بودن ما
بگو تا صبح چند آدینه مانده ست؟

***************************

مژده ای دل

مژده ای دل که شب نیمه شعبان آمد

بر تن مرده و بی جان جهان جان آمد

امام زمان (عج)

بانگ تکبیر نگردرهمه عالم بر پاست

همه گویند مگر جلوه یزدان آمد

اززمین نوربه بالا رود امشب زیرا

نور خورشید امامت همه تابان آمد

قائم آل محمد (عج)گل گلزار رسول

حجه بن الحسن (عج)آن مظهر ایمان آمد



عشق آغاز شد و...

امام زمان (عج)

عشق آغاز شد و پنجره‌ها باز شدند

اختران از نَفسِ سرد شب آغاز شدند

کلماتی که در اعماقِ زمین پنهان بود

زیر بارانِ بهاری همه ابراز شدند

عشق آهنگِ پدید آمدنی دیگر داشت

صبح دم، حنجره‌ها غرق در آواز شدند

آسمان چتر مَحبّت به سر خاک کشید

یک افق چلچله آماده‌ی پرواز شدند

عده‌ای سنگ شدند و به زمین پیوستند

عده‌ای با نَفسِ آینه دم ساز شدند

عاشقانی که پُر از شوقِ شکُفتن بودند

محو آفاقِ نمایان شده‌ی راز... شدند



****************************

گل ظهور

غم فراق تو دل را اگرچه سنگین است

فدای آن غم تلخت, چقدر شیرین است!

اگر چه نیست جفا، کار تو, نمی‌دانم

چرا مرام تو در ذره پروری این است؟

امام زمان (عج)

دلم ز دوری‌ات ای گل به سینه‌ام پژمرد

نوای بلبل طبعم ز غصه غمگین است

بیا بیا که ز یمن تو باغ می‌خندد

در انتظار رُخت, بی‌قرار نسرین است

بیا بیا که حضورت به گلشن دل‌ها

برای زخم گل داغدیده تسکین است

گل ظهور تو کی برگ و بار خواهد داد؟

در انتظار فرج خوشه‌های پروین است

بیا که فتنه به آفاق می‌کند بیداد

ببین که باد مخالف به پرچم دین است

همیشه منتظرت روی جاده می‌مانم

نگاه باور دل امتداد پرچین است

 



کاش این جمعه بگوییم







انتظار


شکست قامتم از انتظار مهدی جان 

به دل نمانده شکیب و قرار مهدی جان

ز بس که دیده به راهت نشسته ام شب و روز 

گرفته پرده چشمم غبار مهدی جان

مگر نه وعده وصلم دو روزه میدادی

شمار روز گذشت از هزار مهدی جان

نیامدی که ببینی چه می کشم بی تو 

جدائیت زده بر دل شرار مهدی جان

اگر چه درد فراقت ز پا فکنده مرا 

ولایت تو بود پایدار مهدی جان

بهار گمشده من اگر که باز آیی 

دوباره می رسد از ره بهار مهدی جان

بیا که با نفس گرم عافیت خیزت 

بنفشه میدمد از هر کنار مهدی جان

اگر که شکوه کند "مصلحی" ز هجرانت
 
برون شد از کف دل اختیار مهدی جان


        اللهم عجل لولیک الفرج

.:: تا جمعه ظهور ::.



--------------------------------------------------------------------------------------





دلم گرفته خدایا در انتظار فرج

دو دیده ام شده دریا در انتظار فرج

هنوز می رسد از کوچه های شهر حجاز

صدای گریه زهرا در انتظار فرج

هنوز در همه عالم میان دشمن و دوست

علی است بی کس و تنها در انتظار فرج

هنوز می رسد از چاه های کوفه به گوش

صدای ناله مولا در انتظار فرج

هنوز ناله کشد از جگر امام حسن

گشوده دست دعا را در انتظار فرج

هنوز پرچم سرخ حسین منتظر است

گشوده چشم به صحرا در انتظار فرج

هنوز می رسد آوای دلربای حسین

ز نوک نیزه اعدا در انتظار فرج

هنوز تشنه لبان اشکشان بود جاری

کنار کشته سقا در انتظار فرج

هنوز خون شهیدان کربلا جاری است

ز چشم زینب کبرا در انتظار فرج

هنوز ناله "میثم" رسد به گوش که هست

چو چشم فاطمه ، دنیا در انتظار فرج



****************************


کی شود در ندبه های جمعه پیدایت کنم
گوشه ای تنها نشینم تا تماشایت کنم
مینویسم روی هر گل نام زیبای تو را...
تا که شاید این شب جمعه ملاقاتت کنم
هر سحر با یاد تو ، در گریه ام میخوانمت
تا به کی از سوز دل ناله ز هجرانت کنم
چشمهای خسته ام بارد ز هجرانت عزیز
آنقدر بارم ز دیده تا که پیدایت کنم
هر دم از نو می شمارم عقده های خویش را
تا به کی از پشت در آهسته نجوایت کنم   
بیقرارم مهدیا از بهـــــر دیدار رخت
تا به کی از مادرت زهرا (س) تمنایت کنم

کسی می‌آید............

کسی می‌آید

کسی می آید از یک راه دور آهسته آهسته

شبی هم می کند زینجا عبور آهسته آهسته

غبار غربت از رخسار غمگین دور می سازد

و ما را می کند غرق سرور آهسته آهسته

امام زمان (عج)

دل دریایی ما را به دریا می برد روزی

به سان ماهی از جام بلور آهسته آهسته

ازین رخوت رهایی می دهد جانهای محزون را

درونها می شود پر شوق و شور آهسته آهسته

نسیم وحشت پاییز را قدری تحمل کن

بهار آید اگر باشی صبور آهسته آهسته

کسی می آید و می گیرد احساس خدایی را

ز انسانهای سرشار از غرور آهسته آهسته

فنا می گردد این تاریکی و محنت ز دنیامان

ز هر سو می دمد صدگونه نور آهسته آهسته

به سر می‌آید این دوران تلخ انتظار آخر

و ناجی می کند اینجا ظهور آهسته آهسته

ز الطاف خداوندی حضورش را تمنا کن

که او مردانه می یابد حضور آهسته آهسته

تیتر روزنامه ها در فردای ظهور چیست؟

 

تیتر روزنامه ها در فردای ظهور چیست؟

 

 

 

مهمترین خبری که همه در انتظار شنیدن آن به سر می برند ظهور منجی است به نظر شما روزنامه ها در

فردای ظهور چه تیتری خواهند زد؟

 

بهترین تیترها به صورت مطلبی مجزا با نام خودتان در سایت نمایش داده می شود و امکان بازدید حضوری از سایت تبیان برای برگزیدگان فراهم خواهد شد.

 

 

 

نمونه تیتر:

 

 

انتظار به سر آمد

 

جشن ظهور در مهدیه تهران

 

نماز جماعت مغرب به امامت امام زمان(ع)

 

 تیترهای بعدی با شما.................................

عهد من با مهربانترین پدر

امام زمان (عج)

امام معصوم علیه السلام از همه امور هستی با خبر است و به همه هستی احاطه دارد. در روایات آمده که نامه اعمال مردم را در هر هفته، ماه و سال به دست امام آن عصر می دهند و ایشان از اعمال ما با خبر می شوند. در روایات دیگری ذکر شده که در این عصر نامه اعمال ما را در روزهای دوشنبه و جمعه هر هفته به خدمت امام زمان(عج) می دهند. و ایشان با دیدن اعمال خیر و نیک ما خوشحال می شوند و با دیدن اعمال شر و گناه ما غمگین می شوند.

آقا جان از گناهانم شرمنده ام! از این که باعث ناراحتی شما می شوم شرمسارم! از این که خود را محب شما می دانم ولی رفتارم شبیه شما نیست خجالت زده ام! آقا یاری ام کن تا دست از گناه بشویم و موجب رضایت شما شوم.

هیچوقت به این موضوع فکر کرده اید که در کدامین دسته بندی قرار دارید؟ نامه اعمال شما باعث ناراحتی امام زمان علیه السلام می شود و یا باعث خشنودی ایشان؟ براستی چه چیز از این بالاتر که با اعمال خود باعث خشنودی امام عصرمان شویم؟!

آقا جان از گناهانم شرمنده ام! از این که باعث ناراحتی شما می شوم شرمسارم! از این که خود را محب شما می دانم ولی رفتارم شبیه شما نیست خجالت زده ام! آقا یاری ام کن تا دست از گناه بشویم و موجب رضایت شما شوم

همه ما نقاط ضعف و گناهانی داریم که قطعا باعث دلگیری اماممان می شود. برخی زبانشان به غیبت آغشته می شود و عده ای زبان به دروغ می گشایند، آن دیگری مال حرام می خورد و حق دیگران را ضایع می کند.آن یکی تهمت می زند و هتک آبرو می کند. خلاصه هر کس به گناه یا گناهانی مبتلا می باشد.

بیاییم در این روزهای عزیز که ایام ولادت امام عصر(عج) و شادی اهل بیت می باشد با اماممان عهدی ببندیم از سر صدق و راستی که دیگر گرد آن گناهان نرویم و موجب رضایت خدا و اهل بیت و خاصه امام زمان (علیهم السلام) باشیم.

 

عهد شما دوستداران و عاشقان امام زمان(عج) با امام چیست؟ عهد خود را در ذیل این صفحه مکتوب نمایید.

 

هر جمعه غروب دل خراب است !

هر جمعه غروب دل خراب است !

امام زمان (عج)

ز هر کسی که گرفتم سراغ خانه تو ز من گرفت نشان از تو و نشانه تو

دلم به حال دلم سوخت بس که هر شب و روز گرفت این دل غرق به خون بهانه ی تو

فردا را چگونه می توان دید

فردایی که امروزش همه در غوغا است

فردایی که امروزش را از عمق افکار خسته مردم می بینم

کجاست یک دل آرام

کجاست آرزوهای آرزو نشده

کجاست امیدی که باز سوی امیدوارش باز گردد

نمی دانم دلم را دست کدامین فکر بسپارم

امام زمان (عج)

نمی دانم اشکم را برای که بریزم

نمی دانم سوز عشق را از که باید بیاموزم

کاش میشد در بن بست سکوت خانه ای از فکر نساخت

کاش میشد عشق را در خاکستر یاد ها نگاه داشت

کاش میشد اشک را در جویبار احساس نریخت

چرا این مردم دل هاشان را با اب سیاه افکار دیگران می شویند

چرا این مردم عطش بودن را در انتظار دیدار یار سیراب نمی کنند

چشمانم از خیره شدن بر صفحات خالی ذهنم خسته شده

نمی دانم چرا هر چه در بیراهه های تنهاییم پرسه میزنم خانه تنهایی هایم را نمی یابم

کاش می آمدی و من را از حصار سخت دو دلی نجات میدادی

فردا روز توست

روز شنیدن بوی نرگس

روز دیدن خال گونه ات

روز انتظار

روز تقدیم اشکها بر زیر پایت

روز شکستن دیوار دوری هفت روز

مرا دریاب

می دانی چه هستم

می دانی چه باید باشم

می دانی چه می خواهم باشم

دستم را بلند کرده از تو مدد می خواهم

امام زمان (عج)

تا یک دل آرام را ,

تا آرزوی بازگشتت را ,

تا امید به انتظارت را

از تو طلب کنم

می خواهم بدانم

چگونه دلم را به دست افکار تو ,

اشکم را در دامان تو ,

سوز عشق را برای تو داشته باشم

دیگر نمی گویم کاش میشد

میگویم از تو می خواهم که خانه ای را که در بن بست سکوت ساخته ام ویران سازی

میگویم از تو می خواهم که عشق به خودت را همچون داغی آتش در سینه ام نگاه داری

میگویم از تو می خواهم که اشک هایم را در جویبار انتظارت بریزم

با او حرف زدم

صدایم را از میان انبوه درد های عاشقانش شنید

من می سوزم

جوابش را نمی شنوم

دفتر افکارم سفید است

اما

او برایم نوشته است

با رنگ سفید

می خواهد من خود بیابم

می دانم نوشته است که فریاد سکوتش بلند است

آری

باید بشنوم

می دانم که سبکی هوای درونم از گرد و غبار قدمهایش بر روی ذهن پریشانم است

می دانم که آرامش دریای قلبم از آرامش آبیه نگاهش است

منتظر آمدنم است پس منتظر آمدنش می مانم

با عشق به او ,

با مدد از او

و با توکل از خدای او

زیر باران ...

امام زمان (ع)

بی تو نشستم در خیابان زیر باران

گویی که مجنون در بیابان زیر باران

افتاده نان خشکی از منقار زاغی

گنجشک خیسی می خورد نان زیر باران

هر کس به قدر روزی خود سهم دارد

سهم من از تو: چشم گریان زیر باران

ای کاش می شد با تو ساعتها قدم زد

از راه آهن تا شمیران زیر باران(خیابان ولی عصر)

با طعنه عابرها سراغت را گرفتند

آخر چه می گفتم به آنان زیر باران؟

باور کن از تو دست شستن کار من نیست

عشق تو می گردد دو چندان زیر باران

وقتی دعا در زیر باران مستجاب است

دیگر چه کاری بهتر از آن زیر باران

پروردگارا در غیاب حضرت عشق

رعدی بزن ما را بسوزان زیر باران

جهان تو را می‌خواهد ...

امام زمان (عج)

جهان در تپش آمدنت به لرزه در آمده است.

بادها پراکنده در هر سو، ستم‌باره‌های خویش را بر دوش می‌کشند.

اهل زمین، ثانیه شمارها را مرتب نگاه می‌کنند.

یک منجی، فقط یک منجی است که می‌تواند آنها را از درد و رنج و غم خلاصی بخشد.

درختان گیسوان پریشان خویش را فصل به فصل به دست زمان می‌سپارند تا زردی و سرمای زندگی را به ساعت سرسبزی جوانه‌هایشان برساند.

دل‌ها در غربت خاک، غریبه و تنها جان می‌دهند.

ماهیان قلب‌ها، خشک‌سالی محبت و مهربانی را تاب نمی‌آورند.

چشم‌ها چشمه‌های خشکی شده‌اند که کمتر به اشک شوق می‌اندیشند که گریه‌های فراق، آنان را امان نمی‌دهد.

تشنگی بر اعماق و ریشه این دیار نفوذ کرده و تندیس‌ها تاب ایستادن را بیش از این ندارند.

کشتی‌های عدالت و انصاف در هیاهوی بی‌امواج صدایشان به گِل نشسته‌اند و ناخدایان خدانشناس، هنوز در ادعای حق‌طلبی خویشند.

هر روز که عرش از صدای ضجه ستم‌دیدگان به لرزه درمی‌آید، زمین، چهار ستونش فرو می‌ریزد.

لرزش بر اندام آدمیان افتاده.

قدم‌هایشان سست شده، ایستاده‌اند؛ اما غبارهایی را می‌مانند در هوا.

هستند؛ ولی گویی کسی جز خودشان نیست!

نیستند؛ ولی چنان در خویش حل شدند که گویی هستی، جز آنها نیست.

خندانند؛ ولی در اعماق روح خویش چیزی ندارند جز اشک و عذاب.

جاده‌های کشیده شده تا آن طرف انتظار. چشم‌های خیره شده به روبه‌رو ...‌.

گریانند؛ ولی نمی‌دانند بهانه این همه سختی و اشک چیست؟!

فضا، زمین، زمان، آسمان، دریا، انسان و هر آنچه در هستی است، در خلاءی عظیم غوطه‌ور است. همه چیز در حال غرق شدن است. همه چیز در حال از بین رفتن است.

همه چشم به نجات دهنده‌ای دوخته‌اند که دست‌های رها و خالی را بگیرد و از این فضای در حال سقوط نجات بخشد.

سخت است؛ سخت است هر روز چشم بگشایی و خورشید را ببینی که طلوع کرده، بی‌آنکه خبری از آمدن تو آورده باشد.

سخت است هر روز به سرخی غروب بکشانی و در تیرگی شب فرو روی، بی‌آنکه به آرامشش دست‌یابی.

سخت است تا آخر هفته روز شماری کنی و روز هفتم بلند شوی و باز هم هیچ کس را در آن سوی جاده نبینی.

امام زمان عج

سخت است پنجره را باز کنی و به دور دست‌ها خیره شوی و هیچ چیز جز چشم‌های منتظر کاج‌ها نبینی.

جاده‌های کشیده شده تا آن طرف انتظار. چشم‌های خیره شده به روبه‌رو ...‌.

پنجره‌های گشوده شده، فریادرسی را می‌خواهد که خواب ستم و بی‌عدالتی را بر آشوبد.

سواری را می‌خواهد که منتظرانش او را از پشت شیشه‌های به شوق آمده، ببینند.

جهان تو را می‌خواهد ...

اسیر ثانیه ها ...

رفیق حادثه هایی به رنگ تقدیری

اسیر ثانیه هایی شبیه زنجیری

در این رسانه ی دنیا میان برفک ها

نه مانده از تو صدایی، نه مانده تصویری

رسیده سن حضورت به سن نوح اما

شمار مردم کشتی نکرده تغییری

هزار هفته ی بی تو گذشته از عمرم

هزار سال پیاپی دچار تأخیری

شبیه کودک زاری شدم که در بازار ...

تو دست گمشده ها را مگر نمی گیری؟

روزی‌ تو ‌خواهی ‌آمد...

روزی‌ تو ‌خواهی ‌آمد...

امام زمان (عج)

نیمه شعبان، روز شکوهمندی برای شیعیان و البته برای تمام بشریتی است که عاشقانه آن روز بزرگ (ظهور آخرین منجی) را انتظار می‌کشند. همشهری جمعه در این شماره با پرداختن به این موضوع، در حد توان و وسع خود تلاش کرده است تا به ضرورت‌های انتظار بپردازد و دغدغه‌ها وآسیب‌های احتمالی را در این مسیر بازگو کند.

روزها را به امید آن که نگاهت فردا‌ بر پهنای آسمان درخشیدن گیرد به شب‌هایم گره می‌زنم و دست بر دعا انتظار فردایی را می‌کشم که از حریم امن خویش درآیی و دلدادگان دیرینه‌ات را با آب زلال مهربانی‌ات سیراب کنی.

هر شب که ماه بر آسمان می‌افتد‏، غمی دلگیرتر از همیشه تمام وجود عاشقانت را می‌گیرد و امید دیدنت باز حماسه شاعرانه می‌آفریند و شعر هجران به شعر انتظار تبدیل می‌شود و شاعر چشم‌هایت در لابلای ابیات ترک‌خورده‌اش به دنبال خودت می‌گردد.شاعران انتظار در غم هجرانت غزل‌ها را جامه امید می‌پوشند و الهه‌های شعرشان هر لحظه به امید وصالی بزرگ‏، در آسمان آبی دلدادگی به رقص درمی‌آیند.

راستی تو از طلوع کدامین خورشید جمعه سر بر خواهی آورد و از میانه کدامین آدینه دست مرا خواهی گرفت. من قرن‌هاست که انتظارت را می‌کشم. بی‌آن که دیده باشم‌ات، از تو خاطره‌ها دارم و بی آن که دست‌هایت را گرفته باشم‏، دست‌هایم بوی تو را می‌دهند. تو را نادیدن ما اگر غم نباشد‏ مرا نادیدنت تنها غمم هست.

حکایت من را از زبان تمام عاشقانی بپرس که با امید دیدارت راه دیار دیگر را در پیش گرفتند و‌ عاشقانه‌شان را به سوی سرزمین دیگری روانه کردند. این حکایت من و تمام آنهایی است که روز و شب را با نامت پیوند می‌زنیم و لحظه‌ها را می‌شماریم تا شاید به آدینه ‌موعود برسیم.

و بر این اساس در آرزوی حکومت مهدوی است. در این مسیر همواره ‌چالش‌های متعددی نیز وجود داشته و دارد و منتظران باید بیش از هر زمانی ‌به این چالش‌ها توجه داشته باشند. چالشی برای رسیدن به جامعه ایده‌آل. همین جامعه ایده‌آل معیارهای عینی و ملموسی دارد که آن را از دیگر جوامع ‌متمایز خواهد کرد

راه‌ها در تمام قرن‌ها به نام تو خود را در پهنه زمین می‌کشند و تا آنجا می‌روند تا نامی و نشانی از تو بیابند. تو نشانی تمام زخم‌های کهنه‌ای هستی که شیعه در تار و پود تاریخش ‌جا داده است. تو نشانی تمام لبخندهای فردای منی. راستی که ‌لبخند تو‏ ‌جاودانگی است و حیات دوباره‌ای که بشر را به سوی یک آرمانشهر رهنمون خواهد کرد. و من به آن آینده روشن دل بسته‌ام. آینده‌ای که همگان انتظارش را می‌کشند و آن را باور کرده‌اند.

دین من‏، ایمان من

تو در دین من و ایمان منی و در لابلای تمام نوشته‌های دینی‌ام به تو می‌رسم. تو آینده روشن منی و گذری در آموزه‌های ادیان و مکاتب الهی و بشری گویای آن است که عموم متفکران، نهایت تاریخ را روشن و زیبا می‌دانند.

امام زمان (عج)

ترسیم این افق در هر یک از مکاتب با دیگران متفاوت است و حداقل تفاوت اجمال و تفصیل آنها در بیان کیفیت این افق برین است؛ به این معنا که هرچه از مکاتب قدیمی به سوی ادیان متأخر پیش می‌رویم، تبیین‌ها دقیق‌تر و اشاره به امور جزیی بیشتر است و برعکس، هرچه به عقب برویم، با اشارات جزیی و پرابهام روبرو می‌شویم.

در این میان شاید هیچ آیینی به اندازه اسلام به شرح و توضیح این برهه زیبا و دلنشین نپرداخته است و در بین فرقه‌های اسلامی نیز گنجینه شیعه غنی‌ترین است. یک شیعه همواره خود را منتظر می‌داند و معتقد است مدینه فاضله بشری زمانی محقق خواهد شد که عناصر اصلی سعادت بشری از ‌عدالت، امنیت، رفاه، آزادی، رشد و پیشرفت علمی و تکنیکی، تعالی اخلاقی و معنوی و ... فراهم شود.

و بر این اساس در آرزوی حکومت مهدوی است. در این مسیر همواره ‌چالش‌های متعددی نیز وجود داشته و دارد و منتظران باید بیش از هر زمانی ‌به این چالش‌ها توجه داشته باشند. چالشی برای رسیدن به جامعه ایده‌آل. همین جامعه ایده‌آل معیارهای عینی و ملموسی دارد که آن را از دیگر جوامع ‌متمایز خواهد کرد.

مدت حکومت امام زمان(عج)


امام زمان (عج)

با توجه به اختلاف‌هایی که در زمینه مدت حکومت امام عصر(عج) در روایات وجود دارد، عده‌ای از عالمان و محدثان شیعه و سنی به توجیه این اختلاف‌ها و جمع میان روایات پرداخته‌اند، که در اینجا به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

علامه مجلسی(ره) در این زمینه می‌نویسد:

«اخبار متفاوتی که در زمینه مدت حکومت امام مهدی(عج) وارد شده است، برخی بر همه مدت فرمانروایی آن حضرت، برخی بر زمان استقرار دولت او، برخی بر سال‌ها و ماه‌هایی که در نزد ما وجود دارد و برخی هم بر سال‌ها و ماه‌های طولانی زمان ایشان حمل می‌شود».(1)

نویسنده کتاب «الشیعه و الرجعه» پس از نقل روایات مختلفی که در زمینه مدت حکومت امام مهدی(عج) وارد شده است، می‌نویسد:

«این اقوال در ظاهر متناقض هستند و به هیچ‌یک از آن‌ها نمی‌توان اعتماد کرد. بله، روایت هفت سال در احادیث سنیان و اخبار ما (شیعیان) تکرار شده است و چه‌بسا این روایت بر دیگر روایات ترجیح داشته باشد؛ زیرا این روایت مطابق با برخی اخبار ماست که می‌گویند مراد از هفت سال، هفتاد سال است و آن حضرت با قدرت خدای تعالی پس از ظهور، این مدت زندگی می‌کند. یعنی هر یک سال [از مدت زندگی ایشان] برابر با ده سال از سال‌های ما خواهد بود. این موضوع در اخبار ما که ائمه حدیث و حافظان علم درایه و حدیث آن‌ها را نقل کرده‌اند، تبیین شده است».(2)

سید صدرالدین صدر(ره) درکتاب خود پس از اشاره به اختلاف روایات وارد شده در زمینه مدت حکومت امام مهدی(عج) به ویژه در روایاتی که از طریق اهل سنت نقل شده است، ابتدا سخنی را از اسعاف الراغبین (ص 155) در ترجیح روایات هفت سال ـ به شرح زیر ـ نقل می‌کند:

«بیشتر روایات بر این موضوع اتفاق دارند که مدت حکومت او هفت سال است و تردید در زیادتر از این مقدار تا تمام شدن نه سال است. در مورد روایت شش سال هم همین موضوع مطرح است. ابن‌حجر گفته است: آنچه احادیث بر آن اتفاق دارند این است که او بی‌تردید هفت سال حکومت می‌کند. و از ابن الحسین ابری هم نقل شده است که اخبار مستفیض و متواتر دلالت دارند که او هفت سال حکومت می‌کند».(3)

حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی نیز در این به باره می‌نویسد: «گرچه درباره مدت حکومت او احادیث مختلفی در منابع ا سلامی دیده می‌شود که از پنج یا هفت سال تا 309 سال (مقدار توقف اصحاب کهف در آن غار تاریخی) ذکر شده است که در واقع ممکن است اشاره به مراحل و دوران‌های آن حکومت باشد

و در ادامه می‌نویسد:

«این قول ظاهرتر و مشهورتر است و این خود فضیلتی بزرگ برای مهدی است که قیام او برای اصلاح دینی و دنیایی وعده داده شده، در این مدت کوتاه رخ می‌دهد. چنان که قیام جد بزرگوار اوـ درود و سلام خدا بر او و خاندانش باد ـ نیز در مدت هشت سال؛ یعنی از سال دوم هجری به بعد، به ثمر نشست».(4)

ایشان در پایان بحث، دیدگاه خود را در زمینه جمع بین روایات این گونه بیان می‌کند:

«ممکن است گفته شود دلیل اختلاف روایات این است که اساساً نمی‌خواسته‌اند حقیقت را در مورد مدت زمان زندگی مهدی بیان کنند ـ چنان‌که وقت ظهور او را نیز پوشیده نگه داشته‌اند ـ تا شنونده خود هر یک از اقوال را که مایل بود برگزیند و طولانی‌ترین زمان را برای بقای مهدی آرزو کند. اگر چه ترجیح ـ چنان‌که دانستی ـ با قول هفت سال است و همین هم اقواست».(5)

حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی نیز در این به باره می‌نویسد: «گرچه درباره مدت حکومت او احادیث مختلفی در منابع ا سلامی دیده می‌شود که از پنج یا هفت سال تا 309 سال (مقدار توقف اصحاب کهف در آن غار تاریخی) ذکر شده است که در واقع ممکن است اشاره به مراحل و دوران‌های آن حکومت باشد (آغاز شکل گرفتن و پیاده شدنش پنج یا هفت سال و دوران تکاملش چهل سال و دوران نهایی‌اش بیش از سیصد سال! دقت کنید)، ولی قطع نظر از روایات اسلامی، مسلم است که این آوازه‌ها و مقدمات برای یک دوران کوتاه مدت نیست بلکه قطعاً برای مدتی است طولانی که ارزش این همه تحمل زحمت و تلاش و کوشش را داشته باشد».(6)

امام زمان (عج)
ابن حجر عسقلانی از علمای اهل سنت نیز درباره جمع روایات مدت حکومت مهدی موعود، چنین می‌نویسد:

«در نشانه‌های مهدی منتظر روایت‌های هفت‌سال بیشتر و مشهورتر هستند. بر فرض درستی همه روایت‌های [وارد شده در این موضوع] می‌توان آن‌ها را این‌گونه جمع کرد: حکومت او از نظر ظهور در قدرت متفاوت است. پس چهل سال ـ به عنوان مثال ـ به اعتبار همه مدت حکومت اوست. هفت سال و مانند آن به اعتبار نهایت ظهور و قدرت حکومت او و بیست سال و مانند آن نیز به اعتبار حد میانه [ظهور و مدّت حکومت او] است».(7)

با توجه به مطالب یاد شده شاید بتوان گفت که دوران زمامداری امام مهدی(عج) به طور خاص، یا کلّ مدت استمرار حکومت عادلانه‌ای که پس از ظهور تشکیل می‌شود 309 سال است و سایر سال‌هایی که در روایت ذکر شده است ـ بر فرض صحت روایات ـ ناظر به دوران‌های مختلف استقرار حکومت مهدوی از ظهور امام مهدی(عج) تا تشکیل حکومت است. توجه به نکات زیر در تأیید این برداشت مؤثر است:

1. استقرار حکومت عادلانه در سراسر زمین پس از قرن‌ها حاکمیت کفر و ظلم نیازمند مجاهدتی طولانی و گسترده است و قطعاً حضرت مهدی(عج) باید سال‌ها در جهان حضور داشته باشد تا بتواند به همه اهداف خود جامه عمل بپوشاند.

2. پذیرش این مطلب که مردم قرن‌ها برای تحقق عدل مهدوی در انتظار باشند و سختی‌ها و مشکلات بسیاری را در این راه تحمل کنند، ولی این حکومت چند سالی بیشتر به طول نینجامد بسیار دور از ذهن است.

3. پس از ظهور امام مهدی(عج) عصر رجعت آغاز می‌شود. پیشوایان معصوم(عج) یکی پس از دیگری به دنیا باز می‌گردند و پس از وفات یا شهادت آن حضرت راه او را ادامه می‌دهند.(8)

 

پی نوشت ها:

1. بحارالآنوار، ج 52، ص 280.

2. محمدرضا طبسی نجفی، الشیعه و الرجعه، ج 1، ص 225.

3. سید صدرالدین صدر، المهدی(عج)، ص 241.

4. همان، ص 242.

5. همان.

6. ناصر مکارم شیرازی، حکومت جهانی موعود(عج)، ص 281.

7. به نقل از: المهدی، ص 242.

8. بر اساس روایات: پس از ظهور امام مهدی(عج)، ابتدا امام حسین(عج) به عنوان نخستین رجعت کننده به دنیا برمی‌گردد. پس از او امیرمؤمنان علی (عج) و پیامبر اکرم(ص) نیز به دنیا رجعت می‌کنند و سالیان سال به زندگی خود ادامه می‌دهند.


روایات وارده در باب مدت حکومت امام زمان(عج)

امام زمان (عج)

در روایت‌های شیعه و سنی مدت زمان‌های متفاوتی برای حکومت مهدوی ذکر شده که کمترین آنها هفت سال و بیشترین آنها 309 سال (به مقدار توقف اصحاب کهف در غار) است. در اینجا برخی از روایت مرتبط با این موضوع را نقل می‌کنیم:

1. مدت زمان‌های بیان شده در روایات

هفت سال، هشت سال، نه سال، ده سال، نوزده سال، بیست سال، چهل سال و 309 سال مدت زمان‌هایی هستند که در روایات از آنها به عنوان مدت حکومت قائم(عج) یاد شده است. هر یک از دانشمندان اسلامی نیز یکی از این زمان‌ها را ترجیح داده و در کتاب‌های خود آورده‌اند. روایت‌هایی که مستند مدت‌های یاد شده هستند از نظر تعداد و اعتبار یکسان نیستند، ولی در هر حال برای هر یک از آنها می‌توان روایت یا روایت‌هایی را نقل کرد.

الف) روایت‌های هفت و نه سال

در بسیاری از روایاتی که از طریق اهل سنت از پیامبر اعظم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده، مدت زمان حکومت مهدی(عج) هفت یا نه سال ذکر شده است. در یکی از این روایات چنین می‌خوانیم:

«زمین از ظلم و جور پر می‌شود، آنگاه مردی از خاندان من قیام می‌کند، او هفت یا نه [سال] حکومت می‌کند و زمین را از عدل و داد آکنده می‌سازد».(1)

نکته قابل توجه در مورد این دسته از روایات آن است که در بیشتر آنها پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) در پاسخ این پرسش که امام مهدی(عج) چند سال حکومت می‌کند؟ به جای سخن گفتن و بیان عددی مشخص، به وسیله انگشتان دست، زمان حکومت آن حضرت را مشخص می‌ساختند. محدثان اهل‌سنت هم با توجه به این عمل پیامبر مدت حکومت امام مهدی(عج) را هفت یا نه سال(2) ذکر کرده‌اند؛ از این‌رو این احتمال وجود دارد که مراد پیامبر از عددی که با نشان دادن انگشتانشان بیان می‌کردند، نه هفت سال بلکه هفت دوره زمانی باشد.(3)

در یکی از این روایات که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است، چنین می‌خوانیم: «همانا قائم [بر او درود باد] نوزده سال و چند ماه حکومت خواهد کرد»

گفتنی است علامه مجلسی هم برخی روایت‌های سنی را که در آنها مدت حکومت امام زمان(عج) هفت یا نه سال بیان شده است، نقل کرده‌اند که روایت زیر از آن جمله است:

«... پس خداوند مردی از عترت و خاندان مرا برمی‌انگیزد و زمین را از عدل و داد پر می‌کند، چنان که از ظلم و جور پر شده بود. ساکنان آسمان و زمین از او خشنودند، آسمان چیزی از بارانش را نگه نمی‌دارد و همه را پی در پی، فرومی‌فرستد، زمین هیچ روئیدنی را در خود نگه نمی‌دارد و همه را خارج می‌سازد. تا آنجا که انتظار می‌رود مردگان نیز زنده شوند، جهانیان هفت یا هشت، یا نه سال در این وضع زندگی می‌کنند».(4)

ب) روایت‌ها‌ی نوزده ‌سال

نعمانی در آخرین باب کتاب خود، چهار روایت، در زمینه مدت زمان حکومت قائم(عج) نقل کرده که در همه آنها از نوزده سال یا نوزده و چند ماه سخن به بیان آمده است.(5)

در یکی از این روایات که از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است، چنین می‌خوانیم:

«همانا قائم [بر او درود باد] نوزده سال و چند ماه حکومت خواهد کرد».(6)

در یکی از روایات این باب، افزون بر نوزده سال از 309 سال هم به عنوان مدت حکومت امام مهدی(عج) یاد شده است، که در ادامه درباره آن سخن خواهیم گفت.

امام زمان (عج)
ج) روایت‌های چهل سال

برخی روایات، مدت حکومت امام مهدی(عج) را چهل سال ذکر کرده‌اند. از جمله در روایتی که از پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده، آمده است: «او چهل سال در روی زمین فرمانروایی می‌کند».(7)

امام حسن مجتبی (علیه السلام) نیز از پدر بزرگوارش نقل می‌کند که فرمود:

«خداوند در آخرالزمان مردی را بر می‌انگیزد... او زمین را از عدل، داد، برابری، نور و برهان پر می‌کند... او [به مدت] چهل سال بر شرق و غرب عالم فرمانروایی می‌کند. پس خوشا به حال کسی که زمان او را درک کند و سخن او را بشنود».(8)

د) روایت‌های هفتاد سال

برخی روایات، ابتدا مدت حکومت قائم(عج) را هفت سال اعلام کرده‌اند، ولی در ادامه یادآور شده‌اند که هر یک سال از حکومت آن حضرت برابر با ده سال از سال‌های معمولی است.

عبدالکریم خثعمی می‌گوید، به امام صادق(علیه السلام) عرض کردم: «قائم ـ بر او درود باد ـ چند سال حکومت می‌کند» و آن حضرت فرمود: «هفت سال، روزها و شب‌ها طولانی می‌شوند تا آنجا که هر سال از سال‌های او با ده سال از سال‌های شما برابری می‌کند، و بدین گونه مدت حکومت او با هفتاد سال از سال‌های شما برابر می‌شود».(9)

این موضوع که در عصر امام مهدی(عج)، سال‌ها طولانی‌تر شده و هر سال با ده سال از سال‌های کنونی برابری می‌کند در روایت‌های متعددی بیان شده است. از جمله در روایتی که از امام ششم شیعیان(علیه السلام) نقل شده، آمده است: «خداوند در عهد او به چرخ گردون فرمان می‌دهد که آرام‌تر بگردد، تا آنجا که در روزگار او یک روز برابر با ده روز از روزهای شما، یک ماه برابر با ده ماه [از ماه‌های شما] و هر سال برابر با ده سال از سال‌های شما می‌شود».(10)

نعمانی در کتاب خود از جابربن یزید جعفی نقل می‌کند که امام باقر(علیه السلام) می‌فرمود: «به خدا سوگند مردی از ما اهل بیت سیصد سال [و سیزده سال] به اضافه نه [سال] حکومت خواهد کرد، گوید: به آن حضرت عرض کردم: [و] این کی خواهد شد؟ فرمود: پس از وفات قائم(عج). به آن حضرت گفتم: قائم (عج) چقدر در عالم خود برپاست تا از دنیا برود؟ فرمود: نوزده سال از روز قیامش تا روز مرگش»

ه) روایت‌های 309 سال

آخرین گروه از روایات، شامل روایاتی است که مدت زمان حکومت امام مهدی(عج) را به تعداد سال‌های اقامت اصحاب کهف در غار، یعنی 309 سال دانسته‌اند. در یکی ازاین روایات که از امام محمدباقر(علیه السلام) نقل شده، چنین آمده است:

«قائم مدت 309 سال حکومت می‌کند، به تعداد سال‌هایی که اصحاب کهف در غار خود درنگ کردند. او زمین را از عدل و داد پر می‌کند. چنان که ستم و بی‌داد پر شده بود».(11)

نعمانی در کتاب خود از جابربن یزید جعفی نقل می‌کند که امام باقر(علیه السلام) می‌فرمود:

«به خدا سوگند مردی از ما اهل بیت سیصد سال [و سیزده سال] به اضافه نه [سال] حکومت خواهد کرد، گوید: به آن حضرت عرض کردم: [و] این کی خواهد شد؟ فرمود: پس از وفات قائم(عج). به آن حضرت گفتم: قائم (عج) چقدر در عالم خود برپاست تا از دنیا برود؟ فرمود: نوزده سال از روز قیامش تا روز مرگش».(12)

 

پی‌نوشت‌ها:

1. احمدبن حنبل، المسند، ج 3، ص 28

2. این احتمال وجود دارد که کلمه «سبع = هفت» در نسخه برداری‌هایی که از کتاب‌های روایی صورت گرفته است، تصحیف و تبدیل به «تسع = نه» شده باشد.

3. ر. ک: معجم ‌احادیث الإمام المهدی(عج)، ج 2، ص 527.

4. بحارالآنوار، ج 51، ص 104، ح 39.

5. ر. ک: کتاب الغیبه، ص 331 ـ 332.

6. همان، ص 332، ح 4.

7. بشارت الاسلام، ص 255؛ الزام ‌الناصب، ص 304.

8. بحارالآنوار، ج 52، ص 280، ج 6.

9. بحارالآنوار، ج 52، ص 337، ح 77.

10. همان، ص 333، ح 61؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص 283.

11. بحارالآنوار، ج 52، ص 291، ح 34.

12. کتاب الغیبه، ص 331ـ332 ، ح 3.



منبع: ماهنامه موعود شماره 97

رجعت چیست؟


امام زمان (عج)
پاسخ: (رجعت) در لغت به معنی بازگشت است، و در اصطلاح به معنی بازگشت گروهی از مؤمنان خالص و عده‌ای از منافقان فاجر پیش از قیامت به این جهان است.

اعتقاد به رجعت یکی از عقاید مسلم و تردید ناپذیر شیعه است، که بر اساس آیات قرآن و احادیث معصومین علیهم السلام استوار می‌باشد.

باری، خداوند منان بر طبق حکمت بالغه اش، مقرر فرموده که به هنگام پیاده شدن احکام الهی واستقرار یافتن حکومت واحد جهانی، چشم انتظاران آن روزگار مسعود باز گردند واز برکات بی پایان دولت کریمه خاندان وحی برخوردار شوند.

هنگامی که مؤمنان خالص برای مشاهده الطاف حق، ودرک لذت زندگی در پناه دولت حق باز می‌گردند، ستمگران و ملحدان نیز باز می‌گردند، تا پیش از آخرت قسمتی از واکنش اعمال خود را ببینند و مایه سرور و تشفی خاطر ستمدیدگان گردد.

فرمان رجعت همانند فرمان ظهور، از طرف خداوند قادر متعال صادر می‌شود، و جمعی از بندگان خالص خداوند، که سال‌ها و احیانا قرن‌ها پیش از آنان دیده از جهان فرو بسته‌اند، باز می‌گردند و تجلی قدرت خداوند را در دولت کریمه امام مهدی (علیه السلام) می‌بینند.

آیات بی شماری از قرآن کریم، توسط پیشوایان معصوم - علیهم السلام - به عنوان آیات رجعت مطرح شده، که از بررسی آن‌ها وقوع رجعت در میان پیشینیان وامکان آن در آینده به روشنی اثبات می‌گردد. در اینجا به چند نمونه از آیاتی اشاره می‌کنیم، که در احادیث اهل بیت عصمت وطهارت به رجعت گروهی از مؤمنان و مشرکان خالص بعد از ظهور حضرت مهدی (عجل الله فرجه) تفسیر شده است:

1- "ولئن قتلتم فی سبیل الله..."(سوره آل عمران، آیه 157)

اگر در راه خدا کشته شوید، و یا بمیرید، رحمت و مغفرت خدا بهتر است از آنچه گرد می‌آورید.

امام باقر (علیه السلام) در پیرامون این آیه از جابر پرسید: ای جابر! آیا می‌دانی که معنای (سبیل الله) چیست؟

جابر گفت: نه به خدا سوگند، جز اینکه از شما بشنوم. فرمود: (سبیل الله) راه علی و اولاد علی است. هر کس با ولایت وی کشته شود، در راه خدا کشته شده است. و هر کس با ولایت او بمیرد، در راه خدا مرده است.

خداوند از مؤمنان جان‌ها و مال‌هایشان را خریداری کرد و در برابر، بهشت را از آن آن‌ها ساخت، آن‌ها در راه خدا کارزار کنند و بکشند و کشته شوند. وعده حق خدا در تورات و انجیل و قرآن است. چه کسی از خداوند، به وعده خود وفادارتر است؟ بشارت باد بر شما با این معامله‌ای که با خدا کردید، واین رستگاری بزرگ است

هیچ مؤمنی از این امت نیست جز اینکه برای او قتل و مرگی هست، هر کدام از آن‌ها کشته شود یک بار دیگر بر می گردد تا بمیرد، و هر کدام از آن‌ها بمیرد، برمی گردد تا کشته شود).(1)

وامام رضا (علیه السلام) نیز در این رابطه فرموده است: (هر مؤمنی در بستر بمیرد در رجعت کشته می‌شود، و هر مؤمنی کشته شود، در رجعت در بستر خود می‌میرد).(2)

2- (ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم به ان لهم الجنه، یقاتلون...). سوره توبه، آیه 111

خداوند از مؤمنان جان‌ها و مال‌هایشان را خریداری کرد و در برابر، بهشت را از آن آن‌ها ساخت، آن‌ها در راه خدا کارزار کنند و بکشند و کشته شوند. وعده حق خدا در تورات و انجیل و قرآن است. چه کسی از خداوند، به وعده خود وفادارتر است؟ بشارت باد بر شما با این معامله‌ای که با خدا کردید، واین رستگاری بزرگ است.

زراره بن اعین گوید: دوست داشتم از امام باقر (علیه السلام) در مورد (رجعت) سؤال کنم، ولی نمی‌خواستم به طور مستقیم بپرسم، از این رو پرسش خود را چنین مطرح کردم: جانم به فدایت، به من خبر ده از کسی که کشته می‌شود، آیا او مرده است؟ فرمود: نه، مرگ مرگ است و قتل قتل. گفتم: بالاخره کسی که کشته می‌شود می‌میرد.

حضرت فرمود: ای زراره! گفتار خدا حق است که میان مرگ و قتل فرق می‌گذارد و می فرماید: (اگر بمیرد و کشته شود) (سوره آل عمران، آیه 144)

امام زمان (عج)

و در جای دیگری می‌فرماید: (اگر بمیرد واگر کشته شوید، به سوی خداوند باز می‌گردید). (سوره آل عمران، آیه 158)

و می‌فرماید: (خداوند از مؤمنان جان ومالشان را در برابر بهشت خریداری کرده است). (سوره توبه، آیه 111)

عرض کردم: خدای تبارک و تعالی می‌فرماید: (هر کس طعم مرگ را خواهد چشید).( سوره انبیاء، آیه 35)

آیا کسی که کشته می‌شود طعم مرگ را نمی‌چشد؟ فرمود: (کسی که با شمشیر کشته می‌شود، همانند کسی نیست که در بستر بمیرد. کسی که کشته می‌شود به ناگزیر باید برگردد تا طعم مرگ را بچشد).(3)

آیات بسیار دیگری وجود دارد که برای آگاهی بیشتر، به کتاب‌های مربوط به رجعت مراجعه شود.

اینک با آیاتی از قرآن کریم آشنا می‌شویم که وقوع رجعت را در میان امت‌های پیشین اثبات می‌کند. هنگامی که وقوع رجعت در میان امت‌های پیشین ثابت شود، اثبات امکان و لزوم وقوع آن در امت اسلامی نیز ثابت می‌شود، زیرا بهترین دلیل بر امکان چیزی وقوع آن است.

1- (ثم بعثناکم من بعد موتکم لعلکم تشکرون).( سوره بقره، آیه 56)

آنگاه شما را پس از مرگتان برانگیختیم تا شاید سپاسگزار باشید.

این آیه در مورد هفتاد نفر از برگزیدگان قوم حضرت موسی (علیه السلام) است که حضرت موسی آن را از میان قوم خود برگزید وبا خود به طور سینا برد تا بر جریان مکالمه‌اش با خدا وگرفتن الواح از جانب خدا شاهد باشند، ودر نتیجه بنی اسرائیل صدور الواح را از جانب خدا تکذیب نکنند. چون به (طور) رسیدند ومکالمه حضرت موسی را با خدا مشاهده کردند گفتند: (ای موسی، ما به تو ایمان نمی‌آوریم مگر اینکه خداوند را آشکارا به ما بنمایانی). هر چه حضرت موسی آن‌ها را از این خواسته جاهلانه منع نمود، آن‌ها بر خواهش خود اصرار ورزیدند تا سرانجام صاعقه آمد وهمه آن‌ها را نابود کرد. حضرت موسی عرضه داشت: بار پروردگارا! اگر این هفتاد نفر زنده نشوند، من چگونه به سوی قوم خود بروم؟ آن‌ها مرا به قتل این‌ها متهم خواهند کرد. خداوند بر او منت نهاد وآنها را زنده کرد وهمراه حضرت موسی به سوی خانه وکاشانه خود بازگشتند.

در مورد سرگذشت این هفتاد نفر هیچ اختلافی نیست، و صریح قرآن است که آن‌ها بر اثر صاعقه جان سپردند، و به درخواست حضرت موسی از نو زنده شدند، که معنای (رجعت) چیزی جز زنده شدن پس از مرگ نیست. چنانکه امیر المؤمنین (علیه السلام) نیز در روایتی به استناد آیات، در مورد مسئله رجعت استدلال نموده‌اند.(4)

(به شما ایمان دارم، بازگشت شما را باور دارم، رجعت شما را تصدیق می‌کنم، امر شما را انتظار می‌کشم، دولت شما را چشم به راهم)

2- (واذ قتلتم نفسا فادارتم فیها و الله مخرج ما کنتم ...).( سوره بقره، آیات 72 و73)

(به یاد آورید هنگامی را که فردی را به قتل رساندید. سپس درباره قاتل او به نزاع پرداختید، وخداوند آنچه را که مخفی می‌کردید آشکار می‌سازد. پس گفتیم که قسمتی از گاو را به مقتول بزنید (تا زنده شود و قاتل خود را معرفی کند) خداوند این گونه مردگان را زنده می‌کند و آیات خود را به شما نشان می‌دهد، شاید عقل خود را به کار برید).

این آیات پیرامون حادثه قتلی است که در بنی اسرائیل روی داد و به امر خدا گاوی ذبح گردید و قسمتی از بدن گاو به مقتول زده شد و مقتول زنده شد و قاتل خود را معرفی کرد. (5)

از امام حسن عسکری (علیه السلام) روایت شده که شخص مقتول 60 سال داشت، هنگامی که به اذن خدا زنده شد، خدای متعال 70 سال دیگر به او عمر داد و 130 سال عمر نمود. و تا پایان عمر از نشاط و تندرستی و سلامتی حواس برخوردار بود.(6)

و نیز داستان معروف اصحاب کهف که در قرآن آمده دلالت بر همین امر دارد. در دعاها وزیارات مأثوره نیز (رجعت) بیان شده است که از جمله آن‌ها این فراز از زیارت جامعه کبیره است:

(معترف بکم مؤمن بایابکم، مصدق برجعتکم منتظر لامرکم مرتقب لدولتکم).(7)

(به شما ایمان دارم، بازگشت شما را باور دارم، رجعت شما را تصدیق می‌کنم، امر شما را انتظار می‌کشم، دولت شما را چشم به راهم).(8)

بیش از صد کتاب پیرامون رجعت (کتاب مستقل یا بخشی از یک کتاب) از علما ودانشمندان شیعه نوشته شده است که اهمیت مساله رجعت در نظر شیعه را نشان می‌دهد.

 

پی نوشت‌ها:

1.تفسیر عیاشی، ج 1، ص 202.

2.بحار الانوار، علامه مجلسی، ج 53، ص 66.

3.تفسیر عیاشی، ج 2، ص 112.

4.تفسیر صافی، کاشانی، ج 4، ص 77.

5.تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج 1، ص 204.

6.تفسیر صافی، فیض کاشانی، ج 1، ص 129

7. بلدالامین، کفعمی، ص 301.

8.اقتباس از کتاب (رجعت) تالیف محمد خادمی شیرازی.



منبع: یکصد پرسش وپاسخ پیرامون امام زمان

علیرضا رجالی تهرانی