نقش زنان در انقلاب جهانی مهدی (ع)
چرا همواره در مورد یاران مهدی (ع) از مردان سخن به میان آمده ، آیا زنان در این راستا هیچ نقشی ندارند ؟
اینکه بیشتر از مردان سخن به میان می آید ، از این رو است که در آغاز قیام ، بیشتر مسأله جهاد و جنگ و دفاع ، مطرح است ، که طبعاً مردان در میدانها هستند ، ولی بانوان در پشت جبهه به تلاش و حمایت از راه مهدی (ع) می پردازند .
در مورد 313 نفر یاران مخصوص حضرت مهدی (ع) اتفاقاً در بعضی از روایات ، شرکت زنان نیز مطرح شده از جمله امام باقر (ع) فرمود :
... و یحیئی والله ثلاث ماه و بضعه عضر رجلاً فیهم خمسون امرئه یجتمعون بمکه علی غیر میعاد قزعاً کقزع الخریف:
‹‹سوگند به خدا سیصد و اندی نفر مردمی آیند ، در میانشان پنجاه نفر زن هستند ، در مکه اجتماع می کنند ، بی آنکه قبلاً وعده داده باشند ، آمدنشان همانند ابرهای پاییزی است.›› (که با حرکات تند می آیند و در آن مرکز جمع می شوند). (بحارالانوار، ج52 ، ص223- اعیان الشیعه ، ج2 ، ص84.)
و از مفضل نقل شده : امام صادق (ع) فرمود : ‹‹سیزده زن همراه مهدی (ع) هست.››
عرض کردم : ‹‹این بانوان برای چه در کنار مهدی (ع) هستند؟››
فرمود : ‹‹اینها مجروحان را مداوا می کنند ، و از بیماران جنگی ، پرستاری می نمایند ، چنانکه زنان در عصر پیامبر (ع) همراه آن حضرت ، در جنگها این کارها را برعهده می گرفتند.›› (اثباه الهداه، ج7،ص150 و 171.)
و یا در نقل دیگر از امام باقر (ع) نقل شده که فرمود : ‹‹هفتاد هزار نفر از افراد راستین و خالص از اهل کوفه به حمایت امام عصر (ع) بر می خیزند.›› (بحارالانوار ، ج52،ص390)
نوشته شده :پایگاه جامع عاشورا
توصیه به خواندن زیارت آل یاسین
امام زمان (ع) در توقیع شریفی می فرماید: «هرگاه خواستید به وسیله ی ما به خداوند بلند مرتبه توجه کنید و به سوی ما روی آورید، همانگونه که خداوند متعال فرموده است بگوئید: ... سلامٌ علی آل یاسین.... .»(1)
توصیه به خواندن دعای ندبه
یکی از بازرگانان اصفهانی که مورد اعتماد گروهی از دانشمندان بود، در عالم رؤیا به محضر امام زمان (ع) مشرف می شود و از ایشان می پرسد: «فرج شما کی خواهد رسید؟» می فرمایند: «نزدیک است، به شیعیان ما بگوئید دعای ندبه را روزهای جمعه بخوانند.» (2)
توصیه به خواندن دعای فرج
مرحوم شیخ طبرسی (ره) در کتاب «کنوز النجاح» نقل می کند: ابوالحسن محمد بن احمد بن ابی اللیث از ترس کشته شدن به قبر امام کاظم (ع) و امام جواد (ع) پناه آورد. در عالم رؤیا امام زمان (ع) را زیارت کرد. آن حضرت این دعا (دعای فرج) را به او تعلیم دادند و او به برکت خواندن آن، از کشته شدن نجات یافت.
توصیه به خواندن نماز شب، زیارت جامعه، زیارت عاشورا
در تشرف مرحوم سید احمد بن سید هاشم بن سید حسن موسوی رشتی (ره) که از مسافرت حج از قافله جدا می شود و راه را گم می کند، به او می فرمایند: «نافله (نماز شب) را بخوان تا راه را پیدا کنی.» او نماز شب را می خواند بعد به او می فرمایند: «زیارت جامعه را بخوان.» ایشان زیارت جامعه را از حفظ می خوانند. بعد می فرمایند: «زیارت عاشورا را بخوان.» او زیارت عاشورا را نیز از حفظ می خواند با تمام لعن و سلام و دعای علقمه، آنگاه او را سوار بر مرکب می کند و می فرماید: «چرا شما نافله نمی خوانید؟ نافله. نافله. نافله» و باز می فرماید: «چرا شما عاشورا نمی خوانید؟ عاشورا. عاشورا. عاشورا.» بعد می فرماید: «چرا شما زیارت جامعه نمی خوانید؟ جامعه. جامعه. جامعه.» سپس می فرماید: «اینها دوستان شما هستند که در کنار نهر آبی فرود آمده اند تا برای نماز صبح وضو بگیرند.» (3)
توصیه به خواندن صحیفه سجادیه
مرحوم مجلسی (ره) در کتاب «روضه المتقین» در شرح «من لا یحضره الفقیه» می گوید که در اوایل بلوغ در مسجد قدیم اصفهان میان خواب و بیداری حضرت صاحب الزمان (ع) را دیدم، گفتم: «مولای من! چون نمی توانم همیشه خدمت شما شرفیاب شوم کتابی به من عنایت کنید که همیشه به آن عمل کنم.» آن حضرت به واسطه شخصی نسخه ای از کتاب صحیفه سجادیه را به ایشان می دهند و بعد از مدتی به برکت وجود امام زمان (ع)، کتاب شریف صحیفه سجادیه اشتهار می یابد.(4)
توصیه به خواندن زیارت امین الله
در تشرف مرحوم حاج علی بغدادی به محضر امام زمان (ع)، او می گوید: همراه با امام زمان (ع) داخل حرم مطهر امام کاظم (ع) و امام جواد (ع) شدیم و به ضریح مقدس چسبیدیم و بوسیدیم. بعد به من فرمود: «زیارت بخوان.» گفتم: «سواد ندارم.» فرمود: «برایت زیارت بخوانم؟» عرض کردم: «آری» فرمود: «کدام زیارت را می خواهی؟» گفتم: «هر زیارت که افضل است.» فرمود: «زیارت امین الله افضل است.» آنگاه مشغول به خواندن زیارت امین الله شدند.(5)
دعا برای فرج امام زمان (عج)
آقا میرزا محمدباقر اصفهانی (ره) می گوید که شبی در خواب گویا مولایم، حضرت امام حسن مجتبی (ع) را دیدم که به من فرمودند: «روی منبرها به مردم بگویید که توبه کنند و برای فرج حضرت حجت (عج) دعا نمایید و بدانید این دعا مثل نماز میت واجب کفایی نیست بلکه مانند نمازهای یومیه بر تمام مکلفین واجب است.»(6)
در تشرف مرحوم آیت الله حاج سید محمد فرزند آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی، امام زمان (ع) فرمودند: «از علایم ظهور، فقط علامات حتمی مانده است و چه بسا آنها نیز در مدتی کوتاه به وقوع بپیوندند شما برای فرج من دعا کنید.»(7)
پی نوشتها :
(1) نجم الثاقب ، ص411
(2) ملاقات با امام زمان(عج) ، ص45
(3) نجم الثاقب ، ص 664
(4) نجم الثاقب ، ص455
(5) نجم الثاقب ، ص455
(6) ملاقات با امام زمان(عج) ، ص 87
(7) ملاقات با امام زمان(عج) ، ص 87
قیام مهدی (عج) در قرآن
در قرآن آیات متعددی وجود دارد که براساس روایات بسیاری که از امامان (ع) به دست ما رسیده ، تأویل آن آیات ، یعنی معنی باطنی آن آیات به حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) اشاره می کند ، مانند : آیات 5 و 6 سوره قصص، 56 سوره نور ، 105 انبیاء ، 33 توبه ، و 9 صف .
به عنوان نمونه در آیه 5 سوره قصص می خوانیم :
و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین.
‹‹ما بر این اراده کردیم که به مستضعفان نعمت فراوان بخشیم و آنها را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم.››
ظاهر این آیه مربوط به حضرت موسی و فرعونیان است ، ولی معنی باطنی آیه ، اشاره به حکومت حضرت مهدی (ع) است .
امیر مومنان علی (ع) فرمود : ‹‹منظور از مستضعفان در این آیه که خداوند آنها را رهبران مردم قرار می دهد ما خاندان هستیم ، خداوند مهدی این خاندان را می فرستد ، و آنها را عزت می دهد و دشمنانشان را ذلیل و خوار خواهد کرد.››
‹‹دنیا پس از چموشی ، همچون شتری که از دادن شیر به دوشنده اش خودداری می کند و آن را برای بچه اش نگه می دارد ، به ما روی می آورد.›› سپس آیه مذکور را خواند .
نوشته شده :پایگاه جامع عاشورا
امام معصوم علیه السلام حجت و خلیفه خداوند بر روی زمین است. او مانند پیامبر از سوی پروردگار برگزیده میشود. امام تمام مسؤولیتهای رسول گرامی اسلام صل الله علیه و آله و سلم به جز دریافت وحی تشریعی را بر عهده دارد، اگر پیشوای معصوم از دیدگان ما پنهان باشد و نتواند به بیان قرآن و احکام و تشکیل حکومت بپردازد، آیا میتواند با این حال در حیات بشری تأثیر گذار باشد؟
در این نوشتار برخی از آثار و برکتهای امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که نهان از چشمان ما است، به صورت خلاصه بیان میشود.
اول: امید بخشی
نقش حیاتی و شگفت انگیز امید در سعادت فرد و جامعه بر کسی پوشیده نیست، وقتی امید میآید تلاش و حرکت جایگزین رخوت و سستی میشود و در یک سخن؛ انسان به امید زنده است. مهمترین دلیل شکست مسلمانان در جنگ احد، شایعه شهادت رسول خدا صل الله علیه و آله و سلام بود. وقتی این خبر دروغ پخش شد، عدّه کمی به اندازه انگشتان دست، اطراف پیامبر باقی ماندند.(1) شیعه با اعتقاد به امامی که زنده است و حاضر و ناظر و پشتیبان آنان است، خود را حفظ کرده و به پیش میرود ولی اهل سنت اعتقاد دارند، مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در آخرالزمان به دنیا میآید و سپس ظهور خواهد کرد.
آنان به امام زنده معتقد نیستند به همین دلیل جوامع سنی نشین عموماً دارای انتظاری سرد و خاموش هستند ولی انتظار در جوامع شیعی، زنده و نیرو آفرین است. دلیل این نشاط دو نکته اساسی است:
1. شیعه با اعتقاد به وجود امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و قدرت و علم گسترده او، خود را دارای پشتوانه قوی و فولادینی میبیند، چون کوهی استوار در برابر دشمن میایستد و به پیش میرود.
2. شیعه، با اعتقاد به نقش و تأثیر انسانها در پایان یافتن غیبت امامشان و برپایی عدالت در جهان، تلاش خود را برای فراهم کردن زمینههای ظهور انجام میدهد که نمونه بارز آن انقلاب اسلامی ایران است.
دوم: امنیت بخشی
پروردگار عالم هر روز شاهد نافرمانی و ظلم و فساد بندگانش بر روی زمین است. اگر به خاطر وجود مبارک امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و عدالت گستری او نبود تا کنون بارها اهل زمین را نابود کرده بود. به همین جهت در روایات ما به تعبیرهای مختلف آمده است: اگر حجت بر روی زمین نباشد، زمین اهل خود را فرو میبرد.(2) امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف فرمود: من پناه اهل زمین هستم آن چنانکه ستارگان پناهگاه ساکنان آسمانند.(3)
سوم: رابط میان آسمان و زمین
یکی از ویژگیهای شیعه دوازده امامی برقراری رابطه آنان با خداوند به وسیله نماینده اوست. با آمدن پیامبر اسلام، رابطه ادیان پیشین با آسمان قطع شد و با رحلت پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلام رابطه اهل سنت با آسمان بریده شد ولی شیعه با اعتقاد به جانشینی پیشوایان معصوم از طرف خداوند، این ارتباط را حفظ کرد. در میان گروههای شیعه نیز، این شیعه دوازده امامی است که با اعتقاد به امام مهدی به عنوان امام غایب هنوز پیوند خود را با آسمان نگه داشته و ریسمان محکم الهی را رها نکرده است.
در دعای ندبه میخوانیم: «أَینَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَینَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاء»(4)؛ کجاست آن وسیله پیوند میان آسمان و زمین.
چهارم: حافظ علوم و اسرار الهی
تمام علوم و حقایقی که همراه حضرت آدم به زمین آورده شد و تمامی میراث پیامبران، پیوسته از حجّتی به حجّت دیگر میرسید و حجّت هر زمان مسؤول نگهداری و استفاده از این علوم بود، هم اکنون حافظ این علوم و اسرار امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است. او در زمان ظهور، هنگام رشد عقلی انسانها از این میراث گرانبها برای پیشرفت انسانها استفاده خواهد کرد. امام صادق علیه السلام فرمودند: علومی که با آدم علیه السلام نازل شد، از میان نرفت و عالمی نمیمیرد، مگر این که علمش را به ارث میگذارد و زمین بدون عالم باقی نمیماند.(5)
پنجم: خودسازی
معتقدان به امام غایب او را شاهد اعمال خود میبینند و میدانند کردارشان پیوسته به محضر او عرضه میشود؛ از این روی تلاش میکنند کردار و رفتارشان مطابق میل او باشد تا در پیشگاه امام خود شرمگین و سرافکنده نشوند. این خودسازی میتواند مقدمهای برای هدایت باطنی به وسیله امام باشد.
ششم: هدایت باطنی
رسالت اصلی پیامبران و پیشوایان دین هدایت تشریعی و راهنمایی مردم به راه مستقیم است. برخی مردم این دعوت را میپذیرند و برخی نمیپذیرند ولی عدهای از انسانها به درجات پایین ایمان قانع نیستند. آنها با شناخت استعدادهای خود و تلاش خستگی ناپذیر، نگاهشان به بالاترین مرتبههای ایمان است. خدای حکیم وسیله رشدشان را با قرار دادن انسان کاملی فراهم کرده است تا با آنان ارتباط معنوی برقرار کرده و دستگیر و راهنمایشان در صعود به قلههای ایمان باشد. و آن انسان کامل کسی جز حجّت خداوند در هر زمان نیست و هم اکنون امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، این وظیفه را بر عهده دارد.
هفتم: فریاد رس
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، اگر چه از دیدگان ما غایب است ولی در هنگام اضطرار فریادرس بسیاری از بیچارگان و در راه ماندگان و گمراهان خواهان هدایت بوده و میباشد. کتب متعددی این عنایات حضرت را جمع آوری نموده، و به رشته تحریر درآوردهاند.(6)
هشتم: حفظ کیان شیعه
در طول دوران غیبت هر وقت شیعیان در خطر قرار گرفتهاند و دشمن از هر طرف به آنان هجوم آورده است، امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف با روشی آنان را نجات داده است. آیت الله العظمی نائینی میگوید: در دوران جنگ جهانی اول و اشغال ایران توسط روسها و انگلیسیها، فشار و سختی ملت ایران به اوج خود رسید. شبی به امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف متوسل شدم و با چشمانی گریان خوابیدم. در عالم رؤیا دیوار بزرگی به شکل نقشه ایران دیدم که در حال سقوط است و عدهای زن و بچه زیر آن نشستهاند. وضعیت به قدری هولناک بود که در خواب فریاد کشیدم. در این حال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آمدند و انگشت مبارکشان را به طرف دیوار گرفتند. دیوار سر جای خودش قرار گرفت. ایشان فرمودند: این جا خانه شیعه، خانه ما است، میشکند، خم میشود، خطر است ولی ما نمیگذاریم سقوط کند، نگهش میداریم. جریان شیعیان بحرین و قضیه انار نیز دلیل خوبی بر این مدعا است.
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در توقیعی به شیخ مفید، فرمودند: ما در رسیدگی و سرپرستی شما کوتاهی و اهمال نکرده و شما را از یاد نبردهایم. و اگر جز این بود دشواریها و مصیبتها شما را فرا میگرفت و دشمنان شما را ریشه کن و نابود میکردند.(7)
خدای مهربان این حجت را بر ما دارد که من نمایندهام را برای نجات و هدایت شما فرستادم، آن چه هست از طرف شما باید آمادگی پذیرش باشد تا او ظاهر شود. وجود امام زمان و آمادگی او برای قیام که لقب «قائم» بیانگر آن است، این پیام را برای منتظران دارد که در راه فراهم کردن مقدمات ظهور او بیشتر تلاش کنند.
پی نوشتها:
(1) فروغ ابدیت، ج2، ص53.
(2) اصول کافی، ج1، ص178.
(3) کمال الدین، ج2، ص239، باب45، حدیث4.
(4) بحارالأنوار، ج99، ص106.
(5) اصول کافی، ج1، ص223، حدیث 8.
(6) نجم الثاقب، میرزا حسین طبرسی نوری؛ میر مهر، پورسیدآقایی؛ برکات سرزمین وحی؛ محمدی ری شهری.
(7) احتجاج طبرسی، ج2، ص598.
نوشته شده :پایگاه جامع عاشورا
امام مهدی (عج) در قرآن
اندیشه پیروزی نهایی نیروی حق و عدالت بر باطل و ستم و برپایی تمام ارزشهای انسانی به دست مبارک «مهدی» اندیشهای است که همه گروههای مسلمان، آن را باور دارند؛ زیرا ریشه در قرآن کریم دارد؛ اما چرا نام «مهدی» در قرآن نیامده است؟ آیا اگر نام او میآمد، باور مردم به او عمیقتر نمیشد؟ برای پاسخ به این سؤال، روشهای قرآن مجید را در معرفی انسانهای خوب و وارسته بیان میکنیم. قرآن برای شناساندن این افراد، از سه راه استفاده کرده است:
راه اول
معرفی با اسم: نخستین راه شناساندن، آوردن اسم شخصیت مورد نظر است؛ مانند: (و ما محمد الا رسول)(1) یا (واذکر فی الکتاب مریم)(2)
راه دوم
معرفی با عدد: شیوه دوم، بیان تعداد افراد خاص است. قرآن نقبای بنی اسرائیل را با عدد میشناساند؛ مانند: (و بعثنا منهم اثنی عشر نقیبا)(3)
راه سوم
معرفی با ویژگی و صفت: شناساندن با ویژگیهای فرد، بهترین راه معرفی است، زیرا راه را بر سودجویان میبندد. نام جعلی درست کردن آسان است؛ ولی ویژگیهای هر فرد، مخصوص او است. همچنین قرآن، از افرادی نام می برد که با آن که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم را کاملاً با نام می شناختند؛ ولی باز او را انکار میکردند. قرآن کریم، اهل بیت را در آیههای تطهیر، مباهله، ولایت(4) و... با این روش معرفی کرده است. امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز در قرآن با این روش شناسانده شده است. اینک بررسی چند آیه از آیات مهدویت:
آیه اول: آیا میتوان زنده بودن امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را از قرآن استفاده کرد؟
برخی آیههای قرآن کریم، وجود امام و حجت را بر روی زمین میرسانند. یکی از این آیات، آیه چهارم سوره قدر است:
(تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل امر)
در شب قدر فرشتگان و روح با اجازه پروردگارشان برای هر امری فرود می آیند.
فعل «تنزّل» مضارع است و استمرار و تداوم را میرساند؛ پس هر سال، شب قدر دارد. در شب قدر، فرشتگان و روح نازل میشوند. از طرفی هر انسان، توانایی پذیرش فرشتگان -به ویژه روح که برتر از فرشتگان است- را ندارد و باید انسانی در مرتبه پیامبر گرامی اسلام صل الله علیه و آله و سلم باشد تا این قابلیت را دارا باشد. اما هم اکنون در شب قدر، فرشتگان و روح بر چه کسی نازل میشوند؟ امیرمؤمنان علی علیه السلام فرمود:
«شب قدر، در هر سال است و امر سال در آن شب نازل میشود. برای این امر، والیانی پس از رسول خدا وجود دارد».
ابن عباس پرسید: «اینان چه کسانی هستند؟» فرمود: «من و یازده نفر از نسل و فرزندان من.»(5)
آیه دوم: اگر بخواهیم ویژگیهای عصر ظهور مهدی امت را به بهترین شکل بیان کنیم، آیهای بهتر از آیه 55 سوره نور نمییابیم. در این آیه، خداوند به مؤمنان صالح وعده میدهد و وعده او حق و یقینی است.(6) اما این وعده چیست؟ بهتر است آیه را بخوانیم و وعده های الهی را در آن ببینیم.
(وعد الله الذین آمنوا منکم و عملوا الصالحات لیستخلفنّهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم و لیمکّننّ لهم دینهم الذی ارتضی لهم و لیبدّلنّهم من بعد خوفهم أمناً یعبدونی لا یشرکون بی شیئا)
خداوند، به مؤمنان درستکار شما وعده داده است آنان را در زمین جانشین میکند؛ همچنان که گروهی از پیشینیان را جانشین کرده و دینی که برایشان میپسندد، بگستراند و بعد از بیمناکیشان به آنان امنیت میبخشد که آن زمان، من را میپرستند و چیزی را شریکم قرار نمیدهند.
وعدههای خداوند به مؤمنان صالح
تمام زمین را در اختیارشان میگذارد؛ همانند حکومتهای صالحان گذشته؛ چون نوح و داود و سلیمان.
دین آنان را در تمام زمین برتری و گسترش میدهد؛ دینی که خداوند برای انسانها پسندیده است؛ یعنی اسلام همراه با ولایت اهل بیت «علیهم السلام» که جریان غدیر و آیههای مربوط به آن، آن را میرساند.
امنیت و آرامش را جایگزین ترس و وحشت مؤمنان درستکار قرار میدهد. البته امنیت کامل، زمانی حاصل میشود که سراسر زمین در اختیار مؤمنان با تقوا باشد و دشمن قابل توجهی مقابل آنان نباشد.
نتیجه این حکومت، از میان رفتن جلوههای شرک و نفاق و پرستش خدای یکتا است. در پرتو آن، برکت از آسمان و زمین آشکار میشود و همگان در رفاه و آسایش قرار میگیرند.
رسول خدا صل الله علیه و آله و سلم در ذیل این آیه فرمود:
وقتی قائم ما قیام کند، زمین را پر از عدل و داد میکند، پس از آن که لبریز از ظلم و ستم شده باشد و فرمود:
خوشا به حال صبرپیشگان در پنهانی او و خوشا به حال یاریکنندگانش در قیام او.(7)
نکته مهم، این که وعده خدا، حق و تخلف ناپذیر است؛ ولی جهانیشدن آیین الهی تا کنون اتفاق نیفتاده است؛ به همین سبب مفسر بزرگ قرآن، مرحوم طبرسی رحمه الله در تفسیر این آیه میگوید:
چون گسترش دین در سراسر زمین و جهانگیر شدن آیین، از گذشته تا کنون پدیدار نشده است، به یقین، این امر در آینده اتفاق خواهد افتاد؛ زیرا جهانی شدن دین اسلام، وعدهای الهی است و وعده خدا، تخلفپذیر نیست.(8)
امام سجاد علیه السلام پس از تلاوت آیه فوق فرمود:
به خدا سوگند! اینان شیعیان ما هستند. خداوند به دست مردی از ما، این کار را در حق آنان خواهد کرد و آن مرد، مهدی این امت است و او همان کسی است که پیامبر صل الله علیه و آله و سلم (درباره او) فرموده است: «اگر از عمر دنیا جز یک روز نمانده باشد، خداوند آن روز را چنان طولانی کند تا مردی از خاندان من حاکم جهان گردد. نام او هم نام من است. او زمین را از عدل و داد پر خواهد کرد همان گونه که از ظلم و ستم لبریز شده باشد.»(9)
بررسی آیات دیگر را به مجال دیگر واگذاشته و در پایان، یادآور میشویم، اهل سنت نیز روایاتی آوردهاند که آیاتی از قرآن را درباره حضرت مهدی(عج) و حکومت جهانی آن حضرت میداند؛ برای نمونه فخر رازی در ذیل آیه3 سوره بقره، از مصادیق «غیب»، مهدی آل محمد(عج) را میداند که باید به آن ایمان داشت.(10)
پی نوشتها:
(1) سوره آل عمران، آیه 144.
(2) سوره مریم، آیه 16.
(3) سوره مائده آیه 12.
(4) سوره احزاب آیه 32؛ سوره آل عمران آیه 61؛ سوره مائده آیه 55.
(5) اصول کافی، ج1،ص 532، ح11.
(6) در بیش از بیست آیه قرآن، حق بودن وعدههای خداوند و تخلف ناپذیر بودنشان بیان شده است.
(7) بحارالانوار، ج 36، ص 304، باب 41، ح 144.
(8) مجمع البیان، ج7، ص152.
(9) همان.
(10) تفسیر فخررازی.
دوره امامت ، چگونه آغاز شد؟
خلفای عباسی بنابر عادت معمول خویش ، هرگاه فرصتی برای کشتن اولیاء الله می یافتند ، فورا آنها را به زهر از پای در می آورند .
معتصم نیز ، امام حسن عسکری (ع) را به زهر شهید کرد و سپس درصدد یافتن فرزند آن حضرت برآمد تا او را نیز از میان بردارد و به خیال خویش دنباله امامت را نیست و نابود گرداند .
معتصم عده ای را به خانه امام فرستاد تا هر که و هر چه در آنجاست توقیف کنند . بهتر است خبر این ماجرا را از زبان احمد بن عبد الله بن یحیی بن خاقان پسر وزیر معتصم بشویم . او در این باره می گوید :
چون امام حسن عسکری بیمار شد . پدرم به من پیغام داد که امام بیمار شده . آنگاه خود همان لحظه سوار شد و به دارالخلافه رفت و سپس با پنج نفر از خادمان امیرالمومنین معتصم شتابان بازگشت . همه آنان از افراد مورد وثوق و خواص خلیفه بودند . یکی از آنها هم «نحریر» بود. پدرم به آنها دستور داده بود در خانه حسن بن علی باشند و اوضاع و احوال او را زیر نظر بگیرند . همچنین در پی عده ای از پزشکان فرستاده بود و به آنان دستور داده بود که در خانه امام حسن عسکری رفت و آمد کنند و هر بام و شام از او پرستاری و مراقبت کنند .
چون دو روز از این ماجرا گذشت ، کسی نزد پدرم آمد و به وی خبر داد که آن حضرت بیماری اش شدت یافته و ضعیف شده است . پدرم سوار شد و به خانه آن حضرت رفت و به پزشکان دستور داد بخوبی حال آن حضرت را تحت نظر بگیرند . همچنین در پی قاضی القضات فرستاد و به او دستور داد که پیش او بیاید و ده تن از کسانی را که به دین و امانتداری و پرهیزگاری آنان مطمئن است ، انتخاب کند و با خود بیاورد . آنگاه تمام آنها را به خانه امام حسن فرستاد و به ایشان تکلیف کرد که شبانه روز همانجا بمانند . آنها در آنجا بودند تا آنکه امام حسن عسکری (ع) در گذشت . با رحلت او سامراء یکصدا ناله برمی آورد که ابن الرضا از دنیا رفت .
خلیفه عده ای را به خانه آن حضرت فرستاد تا خانه و اتاقها را بازرسی کنند و هر آنچه در خانه است مهر و موم نمایند و نشان فرزند آن حضرت را بجویند . همچنین زنانی آوردند که از حمل و آثار آن آگاه بودند . زنان پیش کنیزهای امام رفته ، یکایک آنها را معاینه کردند . یکی از این زنان ادعا کرد که در میان این کنیزها ، کنیزی است که نشانه حمل با خود دارد .
از این رو دستور دادند آن کنیز را در اتاقی نگه دارند . نحریر و یارانش و نیز زنانی که با او بودند ، مامور مراقبت از این اتاق شدند .
حجاب و عفت:
مرحوم آیت الله سید محمدباقر مجتهد سیستانی (ره) پدر آیت الله سید علی سیستانی تصمیم می گیرد برای تشرّف به محضر امام زمان (عج) چهل جمعه در مساجد شهر مشهد زیارت عاشورا بخواند. در یکی از جمعه های آخر، نوری را از خانه ای نزدیک به مسجد مشاهده می کند. به سوی خانه می رود می بیند حضرت ولی عصر امام زمان (ع) در یکی از اتاق های آن خانه تشریف دارند و در میان اتاق جنازه ای قرار دارد که پارچه ای سفید روی آن کشیده شده است. ایشان می گوید هنگامی که وارد شدن اشک می ریختم سلام کردم، حضرت به من فرمود: «چرا اینگونه به دنبال من می گردی و این رنج ها را متحمّل می شوی؟! مثل این باشید- اشاره به آن جنازه کردند- تا من بدنبال شما بیایم!»
بعد فرمودند: «این بانویی است که در دوره کشف حجاب- در زمان رضا خان پهلوی- هفت سال از خانه بیرون نیامد تا چشم نامحرم به او نیفتد.» (1)
رعایت حلال و حرام در زندگی
یکی دیگر از نگرانی های امام زمان (ع) بی توجهی مردم به حلال و حرام است. یکی از دانشمندان مدت ها در آرزوی زیارت حضرت مهدی (عج) بود، برای رسیدن به این هدف زحمت های فراوان کشید از جمله علم جفر آموخته و چلّه نشینی کرده و چهل شب چهارشنبه به مسجد سهله رفته بود. اما هر چه می کوشید راه به جایی نمی برد تا به او گفتند: دیدار امام زمان (ع) برای تو ممکن نیست مگر در فلان شهر. او حدود 37 روز در آن شهر می ماند تا در بازار آهنگرها کنار دکان پیرمردی قفل ساز هنگامی به محضر امام زمان (ع) شرفیاب می شود که آن حضرت در کنار پیرمرد قفل ساز نشسته و با او گرم گرفته بودند و سخن می گفتند. در همین حال می بیند پیرزنی ناتوان و قد خمیده ،عصا زنان آمده و با دست لرزان قفلی را نشان داد و گفت: «برای رضای خدا این قفل را به مبلغ سه شاهی از من بخرید. من سه شاهی پول نیاز دارم.» پیرمرد با کمال سادگی گفت: «این قفل دو عباسی و هشت شاهی ارزش دارد، من آن را به هفت شاهی می خرم زیرا در معامله دو عباسی بیش از یک شاهی منفعت بردن بی انصافی است.» پیرزن با ناباوری گفت: «من التماس کرده ام اما هیچ کس راضی نشد این قفل را به سه شاهی از من خریداری کند.» سرانجام پیرمرد هفت شاهی پول به آن زن داد و قفل را خرید هنگامی که پیرزن رفت امام عصر (ع) به من فرمود: «آقای عزیز! دیدی؟ اینطور باشید تا ما به سراغ شما بیاییم. چلّه نشینی لازم نیست، علم جفر سودی ندارد، علم سالم داشته باشید و مسلمان باشید. در تمام این شهر من این پیرمرد را انتخاب کرده ام چون دین دارد و خدا را می شناسد، هفته ای بر او نمی گذرد مگر اینکه من به سراغ او می آیم و از او دلجویی و احوال پرسی می کنم.»(2)
بی توجهی شیعیان به امام زمان (ع)
مرحوم حاج محمدعلی فشندی تهرانی می گوید که در مسجد جمکران سیدی نورانی را دیدم با خود گفتم این سید در این هوای گرم تابستانی از راه رسیده و تشنه است ظرف آبی به دست او دادم تا بنوشد و گفتم: «آقا! شما از خدا بخواهید تا فرج امام زمان (ع) نزدیک گردد.» فرمودند: «شیعیان ما به اندازه آب خوردنی ما را نمی خواهند، اگر بخواهند و دعا کنند فرج ما می رسد.»(3)
اعمال ناپسند و بی توجهی به عرضه اعمال
در تشرّف مرحوم شیخ محمدطاهر نجفی، خادم مسجد کوفه، می فرمایند: «آیا ما شما را هر روز رعایت نمی کنیم؟ آیا اعمال شما بر ما عرضه نمی شود؟ چرا شیعیان برای فرج ما دعا نمی کنند؟»(4)
آقامیرزا محمدباقر اصفهانی می گوید که شبی در خواب گویا مولایم حضرت امام حسن مجتبی (ع) را دیدم که به من فرمودند: «روی منبرها به مردم بگویید که توبه کنید و برای فرج حضرت حجت (ع) دعا نمائید و بدانید این دعا مثل نماز میت واجب کفایی نیست بلکه مانند نمازهای یومیه بر تمام مکلفین واجب است.»(5)
در تشرّف آقا شیخ حسیم سامرایی در سرداب مقدس فرمودند: «به شیعیان و دوستان ما بگویید که خدا را قسم بدهند به حق عمه ام حضرت زینب (ع) که فرج را نزدیک گرداند.»(6)
در تشرّف مرحوم آیت الله حاج سید محمد- فرزند آیت الله سید جمال الدین گلپایگانی (ره)- امام زمان (ع) فرمودند: «از علایم ظهور فقط علامات حتمی مانده است و چه بسا آنها نیز در مدتی کوتاه به وقوع بپیوندد. شما برای فرج من دعا کنید.»(7)
در تشرّف دیگری که یکی از علماء به محضر امام زمان (ع) پیدا کرده بود آن حضرت فرمودند: «به آنان بگو که برای فرج من دعا کنید تا خدا مرا از زندان غیبت نجات دهد.»(8)
همکاری شیعیان با ظالمان و ستمگران
شیخ عبدالحسین حویزاوی می گوید مردی به نام میرزا احمد رئیس شهرداری نجف اشرف بود، او مرد متدین و خوبی بود که به اجبار او را شهردار کرده بودند. شبی در عالم رؤیا به محضر امام زمان (ع) مشرّف شدن و دیدم که رئیس شهرداری نجف نزد ایشان حاضر است حضرت با تندی به او فرمودند: «چرا داخل شغل حکومتی شدی و اسم خود را در زمره آنها محسوب داشتی؟» بعد مطلبی فرمودند که آن مرد متوجه نشد من خواستم گفته حضرت را به او بفهمانم. گفتم حضرت بقیه الله (ع) می فرمایند: وَ لا ترکَنُوا اِلی الّذین طَلَبُوا فَتَمّسکُمُ النّار؛ یعنی، به سوی ستمگران میل نکنید به آنان تکیه ننمایید که موجب می شود آتش شما را فرا گیرد.» وقتی این جمله را گفتم، حضرت رو به من کرد و فرمود: «پس تو چرا مدح می کنی؟» عرض کردم: «تقیه می کنم.» حضرت دست مبارک را به دهان گذاشتند و به عنوان انکار سخن من با تبسم فرمودند: «تقیه! تقیه! تقیه!- یعنی تو از روی خوف و تقیه مدح نمی کنی- هفت روز بیشتر از عمر تو باقی نیست فردا برو و مُهر حکومتی را رد کن.»(9)
تحصیل معارف از طریق غیر مشروع
امام زمان (ع) می فرماید: «طَلَبُ المَعارِف مِن غَیرِ طَریقَتِنا اَهلَ البَیتِ مُساوِقُ لِلاِنکارِنا؛ یعنی، بدست آوردن معارف جز از طریق ما خاندان پیغمبر (ص) مساوی با انکار ماست.»(10)
گناه شیعیان
امام زمان (ع) می فرمایند: «نادان ها و کم خردان شیعه و کسانی که به اندازه پر و بال پشه دین ندارند- با رفتار و گفتار ناشایست خود- ما را آزار می دهند.»(11) امام زمان (ع) می فرمایند: «به خدا پناه می برم از کوری بعد از بینایی و از گمراهی بعد از هدایت.»(12)
پرهیز از تصرف اموال معصوم (ع)
از توقیع شریفی که به وسیله ی نایب دوّم ابوجعفر محمد بن عثمان از امام عصر (ع) رسیده است، آن حضرت در مورد خمس که باید به فقیه جامع الشرایط پرداخت شود، می فرماید: «کسی که آنچه را از اموال ما در دست او است حلال می داند و بدون اجازه ما در آنها تصرف می کند، همانند تصرفی که در مال خود می کند، ملعون است و در روز قیامت از دشمنان ما محسوب می گردد.»(13)
امام زمان (ع) در توقیع شریفی می فرمایند: «هر کس در اموال مربوط به ما تصرف کند و بخورد، بدرستی که آتش را در شکم خود وارد کرده است و به زودی در آتش افروخته وارد خواهد شد.»(14)
ایشان می فرماید: «وقتی برای هیچ کس جایز نباشد که در مال دیگران بدون اجازه آنان تصرف کند چگونه این کار در مال ما جایز می شود؟»(15)
در توقیع دیگر می فرماید: «لعنت خداوند و ملائکه و تمامی مردم بر کسی که یک درهم از مال ما را حلال بداند و در آن تصرف کند.»(16)
پی نوشتها :
(1) شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج 3 ، ص 158.
(2) ملاقات با امام عصر (عج) ، ص 268.
(3) شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج 1 ، ص 155.
(4) برکات حضرت ولی عصر (عج) ، ص 35.
(5) ملاقات با امام عصر (عج) ، ص 87.
(6) ملاقات با حضرت مهدی (عج) ، ج 1 ، ص 251.
(7) شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج 1 ، ص 184.
(8) کرامات الصالحین ، ص 174.
(9) برکات حضرت ولی عصر (عج) ، ص 361.
(10)صحیفه المهدی ، ص 334.
(11)احتجاج ، ج 2 ، ص 474.
(12)الخرائج ، ج 3 ، ص 1110.
(13)کمال الدین ، ص 520.
(14)کمال الدین ، ص 520.
(15)کمال الدین ، ص 521.
(16)نجم الثاقب ، ص 411.
نوشته شده :پایگاه جامع عاشورا
انتظار، به معنای «چشم به راه بودن و درنگ کردن به امید پیشامدی خاص» و به بیان دیگر: «کیفیتی است روحی که موجب به وجود آمدن حالت آمادگی است برای آنچه فرد، انتظارش را دارد» و «ضدّ آن، حالت ناامیدی و بریدن از همه کس و همه چیز است».(1) از اینرو انتظار، در درجه نخست، ویژگی حیات و زندگی انسان است.
ماهیت زندگی انسان با انتظار و امید به آینده عجین شده است، به گونهای که زندگی بدون انتظار، برای وی مفهومی ندارد و بدون آن، شور و نشاط لازم برای تداوم زندگی در کار نیست.
حیات اکنون بشر، ظرف پویایی، تلاش و حرکت بهسوی فردا و فرداهاست و این چنین پویایی و حرکتی بدون عنصر «انتظار» ممکن نیست؛ زیرا احتمال معقولِ «بقا و پایداری جهان» و امید به «تداوم حیات» است، که به زندگی کنونی معنا و مفهوم میبخشد و پویایی و نیروی لازم را برای ادامه آن تأمین میکند. از اینروست که ماهیت زندگی با انتظار پیوندی ناگسستنی دارد.
پدیده انتظار آثاری دارد و نخستین اثر و نمودش این است که انسان را به حرکت در جهت متناسب با انتظار برمیانگیزد و از هر حرکت و گرایشی بهسوی جهتهای نامتناسب یا ناسازگار و متضاد با انتظار، باز میدارد.(2)
به نظر میرسد یکی از امور مهمی که ارزش انتظار را معین میکند، چیزی است که انسان در انتظار آن به سر میبرد و چنانچه آن چیز از اهمیت فوقالعادهای برخوردار باشد، انتظار مربوط به آن نیز دارای فضیلت و برتری خواهد بود.
یکی از انتظارهایی که به عنوان امیدهای متعالی بشر همواره از آن یاد شده است، انتظار جامعهای آرمانی - که برجستهترین ویژگی آن، اقامه عدل و قسط باشد - بوده است. اگرچه اغلب ادیان و ملل به نوعی در انتظارِ چنان جامعهای به سر میبرند، ولی به نظر میرسد این انتظار - که تحت عنوان مهدویت (اعتقاد به ظهور مهدی موعود) در جامعه مسلمانان مطرح است - شکل کامل آن ایده است.
با این بیان میتوان گفت که مهدویت سبزترین اندیشهای است که خداوند به انسانیت هدیه کرده است و میرود تا با شکوفه زدن، جهان هستی را به عطر دلانگیز خود طراوتی بهشتگونه بخشد. انتظارِ پدید آمدن آن جامعه الهی، از برترین اعمال است.
تحلیل انتظار
آنچه در نگاه نخست به مسأله انتظار، خودنمایی میکند، این است که در واقع این انتظار مرکّب از دو عنصر است: عنصر «نفی» و عنصر «اثبات». عنصر نفی، همان بیگانگی با وضع ناشایست موجود و عنصر اثبات، خواهان وضع بهتر بودن است. اگر این دو جنبه در روح انسان به صورت ریشهدار حلول کند، سرچشمه دو رشته اعمال دامنهدار خواهد شد. این دو رشته اعمال، عبارتاند از: ترک هرگونه همکاری و هماهنگی با عواملی که وضع ناشایست را به وجود آوردهاند از یک سو، و خودسازی و خودیاری و جلب آمادگیهای جسمانی روحی مادی و معنوی برای شکلگرفتن وضع مطلوب، از سوی دیگر.(3)
شهید مرتضی مطهری، پس از اشاره به اندیشه پیروزی نهایی نیروی حق بر باطل و ریشهدار بودن آن بین همه مردم جهان و اعتقاد مسلمانان به مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف به عنوان مجری این حاکمیت، چنین مینویسد: «امید و آرزوی تحقّق این نوید کلّی جهانی - انسانی، در زبان روایات اسلامی «انتظار فَرَج» خوانده شده است و «عبادت» و بلکه «افضلِ عبادات» شمرده شده است».(4) اصل «انتظار فرج (یعنی توقّع گشایش داشتن)» از یک اصل کلّی اسلامی و قرآنی دیگر استنتاج میشود و آن، اصل «حرام بودن نومیدی از رحمت خداوند»(5) است.
مردم مؤمن به عنایت الهی، هرگز و در هیچ شرایطی امید خویش را از دست نمیدهند و تسلیم ناامیدی و بیهودهگرایی نمیگردند. چیزی که هست، در این مورد خاص، این «انتظار فرج» و این «عدم یأس از رحمت خدا» در مورد یک عنایت عمومی خداوند به بشر است و نه به یک شخص یا گروه، و بهعلاوه توأم است با نویدهای خاص و مشخص که به آن، قطعیت داده است.(6)
انتظارِ موعود نه فقط نویدبخش آیندهای زیبا و باشکوه است، که خود ـ اگر بهطور صحیح مورد توجه و عمل قرار گیرد ـ زندگی زیبا و باشکوهی را رقم خواهد زد. در احادیث فراوانی ذکر شده که خود انتظار فرج (گشایش الهی)، از بزرگترینْ فرجهاست.(7) امروزه از نظر دانش روز به اثبات رسیده که امید به آینده خوش و انتظار زندگی بهتر، سهم بسزایی در ایجاد خوشی در زندگی کنونی فرد دارد. پس به راحتی میتوان گفت: انتظار گشایش (فرج خداوند) داشتن، خود بخشی از گشایش الهی است و در مقابل، کسانی که دچار یأس و سرخوردگی و ناامیدی هستند، نهتنها در آینده خود جز تاریکی چیزی نمیبینند، بلکه «اکنون» خود را نیز آکنده از سیاهی و تاریکی میکنند.
بهسوی انتظار راستین
در جواب این سؤال که انتظار راستین چگونه حاصل میآید، میتوان به موارد ذیل که به نوعی لازمه داشتن حالت انتظار است، اشاره نمود:
1. خودسازی فردی
کسی که در انتظار موعود است، همواره متوجه این امر است که چنین تحولی قبل از هرچیز نیازمند به عناصر آماده و با ارزش انسانی است که بتوانند بار سنگین چنان اصلاحات وسیعی را در جهان به دوش بکشند و این در درجه نخست، محتاج به بالا بردن سطح اندیشه و آگاهی و آمادگی روحی و فکری برای همکاری در پیاده کردن آن برنامه گسترده است.
تنگنظریها، کوتهبینیها، کجفکریها، حسادتها، اختلافات کودکانه و نابخردانه و به طور کلّی هرگونه نفاق و پراکندگی، با موقعیت «منتظران واقعی» سازگار نیست.
بنابراین، انتظارِ یک مصلح جهانی، به معنای آمادهباش کامل فکری، اخلاقی، مادّی و معنوی برای اصلاح همه جهان است. فکر کنید چنین آمادهباشی چهقدر سازنده است!؟
اصلاح تمام زمین و پایان دادن به همه ستمها و نابسامانیها، شوخی نیست و کار سادهای هم نمیتواند باشد. آمادهباش برای چنین هدف بزرگی باید متناسب با آن باشد؛ یعنی باید به وسعت و عمق آن باشد. برای تحقق بخشیدن به چنین تحوّلی، انسانهای بزرگ و مصمّم، بسیار نیرومند و شکستناپذیر، فوقالعاده پاک و بلندنظر، کاملاً آماده و دارای بینش عمیق، لازم است(8)
2. خودیاریهای اجتماعی
منتظران راستین، در عین حال وظیفه دارند تنها به خویش نپردازند؛ بلکه باید مراقب حال یکدیگر نیز باشند و علاوه بر اصلاح خویش، در اصلاح دیگران نیز بکوشند؛ زیرا برنامه گسترده و سنگینی که انتظارش را میکشند، یک برنامه فردی نیست. در یک میدان وسیع مبارزه دسته جمعی، هیچ فردی نمیتواند از حال دیگران غافل بماند؛ بلکه موظف است هر نقطهضعفی را در هرکجا دید، اصلاح کند و هر موضع آسیبپذیری را ترمیم نماید و هر عضو ضعیف و ناتوانی را تقویت کند؛ زیرا بدون شرکت فعّالانه و هماهنگ تمام مبارزان، پیاده کردن چنان برنامهای امکانپذیر نیست.
3. حل نشدن در فساد محیط
اثر مهمّ دیگری که انتظار حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دارد، حل نشدن در مفاسد محیط و عدم تسلیم در برابر آلودگیهاست.
هنگامی که فساد فراگیر میشود و اکثریت (یا جمع کثیری) را به آلودگی میکشانَد، گاهی افراد پاک در یک بن بست سخت روانی قرار میگیرند؛ بن بستی که از یأس اصلاحات سرچشمه میگیرد. حتّی گاهی فکر میکنند کار از کار گذشته و دیگر امیدی به اصلاح نیست و تلاش و کوشش برای پاک نگاه داشتن خویش بیهوده است. این یأس و ناامیدی ممکن است آنها را تدریجاً بهسوی فساد و همرنگی با محیط بکشاند و نتوانند خود را در جهان به صورت یک اقلیت صالح، (در برابر اکثریت ناسالم) حفظ کنند و همرنگ جماعت نشدن را موجب رسوایی بدانند.
تنها چیزی که میتواند در آنها روح «امید» بدمد و به مقاومت و خویشتنداری دعوت کند و نگذارد در محیط فاسد حل شوند، امید به اصلاح نهایی است. تنها در این صورت است که آنها دست از تلاش و کوشش برای حفظ پاکی خویش و اصلاح دیگران برنخواهند داشت. به همین دلیل، امید را میتوان همواره به عنوان یک عامل مؤثّر تربیتی در تربیت شخصیتهای ناسالم شناخت. همچنین افراد صالحی که در محیط فاسد گرفتارند، بدون امید نمیتوانند خویشتن را حفظ کنند.(9)
از آنچه اشاره شد، به خوبی میتوان دریافت که چرا پیشوایان معصوم ما جایگاه بس والایی برای انتظار فرج (بویژه در دوران پنهانْزیستی آخرین حجّت الهی) قائل بودهاند.
کوتاه سخنْ اینکه: انتظار، باوری است بارور به عمل، که در زندگی انسان منتظر، در قالب کرداری خاص تجسم مییابد. دست روی دستگذاردن و بیهیچ کُنِشِ منتظرانه، خود را منتظر دانستن، تفسیری وارونه و منافقانه از «انتظار» است.
انتظار، اعتقادی است در گروِ عمل؛ عمل کردن به آنچه فرهنگ انتظار ایجاب میکند. انتظار، چشم داشتن به حاکمیتی است که در آن ناپاکان، ظالمان، متظاهران بیاعتقاد و معتقدان بیکردار، به شمشیر عدالت و دیانت سپرده میشوند؛ دین از بدعتها، کجیها، نفاقها و نارواییهای بشری پیراسته میگردد؛ نادرستیها و ناراستیها کنار میروند؛ کاخهای به ظلم افراشته تاریخ، سقوط میکنند؛ زنجیرهای جهل و اسارت، گسسته میشوند و نابِخردیها و ناحقّیها پایان مییابند.
و این است آن آینده تابناک، زیبا و باشکوهی که انتظار سبز موعود، نویدبخش آن است.
پی نوشتها:
(1) سید محمد تقی اصفهانی، مکیال المکارم، ج 2، ص 152.
(2) محمد حکیمى، عصر زندگى، ص 261.
(3) ناصر مکارم شیرازى، تفسیر نمونه، ج 7، ص 281.
(4) شیخ صدوق، کمالالدین و تمام النعمه، ج 1، ص 287، حدیث 6.
(5) سوره یوسف، آیه 87.
(6) مرتضى مطهرى، قیام و انقلاب مهدى عجل الله تعالی فرجه الشریف، ص 14.
(7) کمال الدین و تمام النعمه، ج 1، ص 319، حدیث 2.
(8) نعمانى، الغیبه، ص 200، حدیث 16.
(9) تفسیر نمونه، ج 7، صص 384 - 387 (با اندکى تصرف).
نوشته شده :پایگاه جامع عاشورا