یکی از فقرات زیارت عاشورای حضرت امام حسین (ع) این جمله مبارکه است:
«وَ اَسئَلهُ اَن یبَلِّغَنِی المَقامَ المَحمُودَ لَکُم عِندَالله وَ اَن یرزُقَنِی طَلَبَ ثارِکُم مَعَ اِمامٍ هُدَی ظاهِرٍ ناطِقٍ بِالحَقّ مِنکُم»
من از خداوند درخواست می کنم که مرا به مقام شایسته و ستوده ای که برای شما در نزد پروردگار است برساند و مرا نصیب کند که در رکاب امام هدایت از خاندان شما که ظهور کرده و به حق نطق می کند- حضرت مهدی موعود (ع)- خونخواهی شما نموده و انتقام خون بنا حق ریخته شما را بگیرم.
آری در زیارت مخصوص امام حسین (ع) در روز عاشورا نیز هر فصل دیگری که این زیارت شریف خوانده شود و در ضمن توسل به حضرت سیدالشهدا (ع) شخص زائر و متوسل با دنیایی از درد، غم، سوز و گداز از خدای قاضی الحاجات درخواست می کند که او را موافق بدارد تا در معیت و همراهی امام زمان ارواحنا فداه و در رکاب پرافتخار آن پیشوای جهانی بیاید و انتقام خون پاک امام حسین (ع) را از جنایتکاران بنی امیه بگیرد.
شگفت انگیز است که هم خود و هم زیارت عاشورا یادآور ارتباط بسیار قوی و نیرومند این دو حجّت بزرگ الهی اند. برنامه عاشورا و زیارت عاشورا دلدادگان امام حسین (ع) را به امام زمان متّصل ساخته و پیوند می دهند و انسان ها را از مسیر عاشورا و زیارت جانسور امام حسین (ع) و در عین سوگ و عزا و توسل به آن حضرت به سوی امام عصر متوجه می سازند.
نوشته شده :پایگاه جامع عاشورا
از بهترین توصیفاتی که راجع به حضرت امام حسین (ع) شده، توصیفی است که حضرت ولی عصر ارواحنا فداه راجع به آن حضرت کرده است؛ آنجا که در خطاب خود به جد بزرگوارش امام حسین (ع) می گویند:
«کُنتُ لِلرَّسُولِ وّلَداً وً لِلقُرآن سَنَداً وَ للاُمَّه عَضُداً وَ فِی الّاعَهِ مُجتَهِداً حافِظاَ لِلعَهد وَ المیثاق ناکِباَ عَن سُبُلِ الفُسّاق تَناوه تأوه المَجهُود طَوِیل الرُکُوع وَ السُّجُود زاهِداَ فِی الدُّنیا ژُهدَ الرّاحِل عَنها ناظِراَ بِعَین المُستَوحِشِینَ مِنها»
تو ای حسین! برای رسول خدا فرزند و برای قرآن سند و برای امت بازوئی بودی، در طاعت خدا تلاشگر و نسبت به عهد و پیمان حافظ و مراقب بودی، از راه فاسقان سر بر می تافتی، آه می کشیدی، آه آدمی که به رنج و زحمت افتاده، رکوع و سجود تو طولانی بود، زاهد و پارسای در دنیا بودی، زهد و اعراض کسی که از دنیا رخت برکنده است، با دیده ی وحشت زدگان بدان نگاه می کردی.
در این عبارات، بسیار جالب و روح افزا جدّ بزرگوار خود حسین (ع) را با ده عنوان وصف کرده است:
1. امام حسین (ع)، فرزند سول خدا (ص) بود، او نواده ی پیامبر اکرم به شمار می رفت، و رسول خدا او را فرزند خویشتن می خواند.
2. او سند و پشتوانه ی قرآن بود. قرآن، با اتکاء به وجود مقدس امام حسین (ع)، در جهان استقرار و گسترش یافت و هر آنچه را که قرآن کریم، در قالب الفاظ، بیان فرموده در وجود مطهر حسین (ع) رؤیت و مشاهده می شود.
3. آن حضرت بازوی امت بود، امت اسلامی با وجود حضرت حسین (ع) دارای بازویی پر توان و قدرتمند بوده و هستند و به همین دلیل می توانند همه ی قدرتهای ضد خدایی را در هم بشکنند و نابود سازند.
4. امام حسین (ع) در راه اطاعت پروردگار، سخت کوش و تلاشگر بود. دعا، نیایش، ابتهال، نماز و مناجات شبانه ی وی در تاریخ، ضبط شده و خود مایه ی اعجاب آدمی است.
5. آن بزرگوار نگهدار عهد و میثاق بود. عهد و پیمان با خداوند یا با مردم را هرگز نقض نکرد و ثابت و استوار روی پیمان خویشتن می ماند و وفا می کرد.
6. او از راه و روش فاسقان و فاجران روی گردان بود. هرگز روی به آنان نیاورد و تمایل به سوی آنان نکرد و چطور ممکن است کسی که فناء فی الله پیدا کرده به مخالفان فرمان پروردگار روی بیاورد و به آنان تمایل پیدا کند؟
7. امام حسین (ع) دردمندانه آه می کشید، چون ناله ی کسی که سخت به رنج و زحمت افتاده و بار سنگینی از غصه و اندوه در دل دارد و در سینه اش جراحتی التیام ناپذیر است.
8. رکوع ها و سجودهای طولانی داشت، مدت ها در حال رکوع و سجود می ماند و ذکر خدا می کرد. به نظر می رسد که این جمله، رمز شوق عمیق و ریشه دار آن بزرگوار به معبود و محبوب حقیقی اش خداوند متعال است و چون از خلوت با خدا و انس به ذات لایزال او لذت می برد از این رو سجده را که درست خلوت با خداست طول می داده و احساس خستگی نمی کرده اند.
9. سیدالشهداء (ع) نسبت به دنیا زاهد، بی رغبت و بی علاقه بود دنیا در نظر مبارک و خدا بین آن حضرت، جلوه و جلا و فروغ و بهایی نداشت چنان از دنیا اعراض کرده بود که گویا بکلی از آن برکنده شده و قدم در سرای ابدی و جهان آخرت گذاشته است.
10. نظر امام حسین (ع) به دنیا نظر وحشت زدگان بود. آنجا که نظر دیگران نظر خریداری و نگاه عاشقانه بود، نظر آن بزرگوار به دنیا نظر انسان وحشت زده بود و نگاهش، نگاه دل بریدگان از آن، و بالاخره او از دنیا و زرق و برق آن در فرار بود که این چیزها در چشم انسان دریا دلی چون امام حسین (ع) کمترین فروغی ندارد.
نوشته شده :پایگاه جامع عاشورا
روایات راجع به حضرت ولی عصر (ع) و جریانات ایام غیبت رنج بار آن حضرت و دوران ظهور سراسر نور و سرورش بسیار است. در این میان، روایات و خبرهای عینی متعددی مربوط به حضرت سیدالشهدا حسین بن علی (ع) است که ما به برخی از آنها بسنده می کنیم:
شیخ صدوق (ره) با سلسله سند نقل کرده که امام حسین (ع) فرمود:
«فِی التّاسِعِ مِن وُلدِی سُنَّهُ مِن یوسف (ع) وَ سُنَّه مِن مُوسَی بنِ عِمران (ع) وَ هُوَ قائِمُنا اَهلَ البَیت یصلِحُ الله تَبارکَ وَ تَعالی اَمرَهُ فِی لَیلَهٍ واحِدهٍ» (بحارالانوار ، ج51،ص132)
در نهمین فرزند من (مهدی) سنتی از یوسف است و سنتی از موسی بن عمران (ع) و او قائم ما اهل بیت می باشد. خداوند کار او را در ظرف یک شب اصلاح خواهد فرمود.
حضرت سید الشهدا (ع) در این روایت شریفه از چهار موضوع راجع به امام زمان سخن می گوید:
موضوع اول: اینکه در او سنتی از یوسف است، و مقصود آنست که خداوند یوسف را مستور داشته بود به طوری که او را می دیدند و نمی شناختند که او یوسف و فرزند حضرت یعقوب پیغمبر (ع) است، امام زمان (ع) نیز چنین است.
موضوع دوم: در او سنتی از حضرت موسی (ع) است. ولادت حضرت موسی مخفی صورت گرفت و بعد از مدتی از قوم خود غایب گردید، ولادت امام زمان (ع) نیز مخفیانه واقع شد و مدتی از مردم غائب بوده و خواهد بود.
موضوع سوم: او قائم ما اهل بیت است. گویا به نوعی تفاخر می کند که قائمی که در میان آل محمد (ع) پرورش می یابد و ظهور می کند نهمین فرزند من است.
موضوع چهارم: خداوند، امر او را در یک شب اصلاح می کند که ممکن است مقصود این باشد که بعد از طول مدت غیبت و گذشت سالیان محنت و مهجوری، خداوند ناگهان در یک شب اراده ی ظهور آن حضرت را خواهد نمود و با همان یک شب کار او را اصلاح خواهد فرمود. و ممکن است مقصود این باشد که چون ظهور کند، استیلای او بر جهان و قلع و قمع کردن دشمنان و بدخواهان به درازا نمی کشد و زمان زیادی نمی برد بلکه در یک شب کار او را اصلاح کرده و همه را در برابر او تسلیم و مطیع خواهد فرمود.
در نقل آمده است که عبدالرحمن بن سلیط گوید حسین بن علی بن ابیطالب علیهم السلام فرمود: «از ما خانواده، دوازده نفر مهدی و هدایت یافته اند که اولین آنان امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) و آخرین آنها نهمین نفر از فرزندان من می باشد و اوست امامی که قیام به حق می کند. خداوند زمین را به وجود او زنده می سازد، پس از آنکه مرده بود و به وسیله ی او دین حق را بر همه ی ادیان، غالب و پیروز می گرداند، هر چند که مشرکان خوش نداشته باشند. برای او غیبتی است که مردمانی در آن از دین بر می گردند و گروه هایی هم در میان شرایط غیبت بر دین ثابت می مانند و آنان مورد آزار و اذیت قرار می گیرند و بدانها گفته می شود پس این وعده ی ظهور، چه زمانی است اگر شما راست می گوئید؟ آگاه باشید کسی که در غیبت او بر اذیت ها و تکذیب دیگران صبر کند به منزله کسی است که با شمشیر، پیش روی رسول الله (ص) و به حمایت از آن حضرت بجنگد.»
این کلام شریف حضرت امام حسین (ع) درباره ی فرزند گرانقدرش حضرت مهدی (ع) نکات بسیار مهم و جالب و شنیدنی را به ما می فهماند.
اولاً: یادآور می شود که ذوات مقدسه ای که مشمول نور هدایت الهی هستند دوازده نفرند و آنان مشخص اند و آغازگرشان حضرت امیرالمؤمنین (ع) و خاتم آنان آن کسی است که در طبقه نهمین نسل حضرتش قرار دارد، و قائمی که از آل پیغمبر به گوش ها خورده، اوست.
ثانیاً: زمین که بر اثر بدی ها و فساد و شرارت ها مرده است، به یمن وجود او زنده و آباد می گردد. و دین حق در پرتو وجود نازنین او بر همه ی ادیان، پیروز می گردد و علی رغم خواسته ی مشرکان، دین اسلام، حاکم خواهد شد.
ثالثاً: از غیبت امام زمان (ع) سخن می گوید و اینکه غیبتی چنان طولانی دارد که گروه هایی بر اثر دوری از آن حضرت دچار انحراف و ارتداد گردیده و از دین خدا خارج می شوند و در همین حال، مردمی نیز ثابت قدم می مانند. ولی مورد اذیت و سرزنش منحرفین واقع می شوند که پس آن امامتان کجاست؟ اینها همه اخبار غیبی است که حضرت امام حسین (ع) در مورد مهدی موعود (ع) داده اند.
در پایان متذکر اجر و ثواب و پاداش انسان های پاک و اهل ولایت و دلدادگان امام زمان می شوند که آن آزارها و زخم زبان ها را تحمل می کنند و کمترین ضعف و فتوری در ارکان ایمان شان به وجود نمی آید.
طبق فرموده آن بزرگوار اجر و پاداش اینها اجر و پاداش کسی است که به همراه پیامبر خدا (ص) به جنگ رفته و در اردوی آن حضرت است و جلو روی آن بزرگوار، برای پیروزی اسلام، شمشیر می زند.
نوشته شده :پایگاه جامع عاشورا
امام مهدی (عج) در غدیر
در خطبه غدیر (سخنرانی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در معرفی امام علی علیه السلام) به حضرت بقیه الله الاعظم، توجه خاصی شده است.
خبر دادن از مهدی موعود برای آن مردمی که قبول ولایت امیر المؤمنین علیه السلام برایشان سنگین بود، بیانگر آینده نگری اسلام و برنامه بلندمدت دین الهی برای مسلمین است. اگرچه برخی با آنکه آن روز با علی بن ابی طالب علیه السلام بیعت کردند؛ پیمان شکسنتد. ولی حقایق در طول زمان برای نسلها روشن گشت، و از آنجا که کارها به دست خداوند است، روزی امر اهل بیت علیهم السلام ظاهر خواهد شد. آن روز، جهان به دست جانشینان واقعی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم سپرده میشود و انتقام آنچه در طول قرنها بر ایشان رفته است، گرفته خواهد شد.
لازم به ذکر است که اعلام این مطالب در غدیر، یک پیشگویی و اخبار از غیب نیز به شمار میآید.
در خطبه غدیر، 25 جمله درباره حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آمده است که آنها را تحت 6 عنوان میتوان خلاصه کرد:
الف: بشارت به آمدن او: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در این باره میفرماید: «او کسی است که همه پیشینیان به آمدن او بشارت دادهاند.»(خطبه غدیر؛ احتجاج طبرسی، ج1، ص66.)
ب: خاتمیت او: یعنی امامت در امامان تعیین شده، اتصال دارد و منقطع نمیگردد تا زمانی که به دست خاتم و آخرین آنان که حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است، برسد.
ج: مقام و منزلت او: در این باره دو جهت ذکر شده است:
1. فضائل و مناقب او:
- او «انتخاب شده خداوند» و «هدایت یافته» و «کمک شده» است.
- نور از جانب خداوند در او قرار داده شده و نوری نیست مگر با او، و حقی نیست جز با او.
2. مقام و شأن اجتماعی او:
- او ولی خدا در زمین و حکم کننده خدا در میان خلق است.
- کارها به او سپرده شده و او امین خداوند بر سِرّ و آشکار الهی است.
- او یاری کننده دین خدا است.
- او هر صاحب فضلی را به قدر فضلش و هر صاحب جهلی را به قدر جهلش نشانه میدهد.
د: علم او: این مسأله را نیز از دو بعد میتوان در خطبه غدیر به دست آورد:
1. او وارث هر علمی است و علمش به همه چیز احاطه دارد.
2. علم او به دریای عمیق علم الهی اتصال دارد.
هـ: قیام او: در دو مورد از خطبه غدیر، کلمه «القائم المهدی» بکار رفته و بعد از آن به قدرت مطلقه و تمام عیار حضرت بقیه الله الأعظم ـ ارواحنا فداه ـ اشاره شده که از جانب الهی به او عطا گردیده است و هیچ قدرتی طاقت برابری با او را ندارد.
این موضوع از سه جنبه مطرح شده است:
1. کسی بر او غالب یا علیه او کمک نمی شود و او همه قلعههای محکم را فتح میکند.
2. او بر همه ادیان و بر همه گروههای شرک غالب میشود و آنان را هدایت میکند و یا (متعصبان را) نابود میکند.
3. خداوند همه آبادیها و شهرهای جهان را تحت تصرف حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در میآورد.
و: انتقام او: در قسمتی از خطبه غدیر به این مسأله تصریح شده است که اگر چه حق اهل بیت علیهم السلام و شیعیانشان در طول تاریخ توسط ظالمین پایمال شده است، ولی منتقمی خواهد آمد و گذشته از عذاب اُخروی، در همین جهان دل دوستان را با گرفتن انتقام از دشمنان، مسرور خواهد کرد. این نکته در قالب سه جمله آمده است:
1. او حق خداوند و هر حق را که به اهل بیت علیهم السلام مرتبط شود، خواهد گرفت.
2. او انتقام هر خون به ناحق ریخته اولیاء خدا را خواهد گرفت.
3. او از تمام ظالمان عالم، انتقام خواهد گرفت.
در بخش ششم خطبه نیز سه موضوع ذکر شده است:
1. نورانیت ونسل نورانی حضرت: آنجا که میفرماید: «نور از طرف خداوند در من، و سپس در علی علیه السلام و نسل او تا مهدی قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار داده شده است».
2. گرفتن حقوق اهل بیت به دست حضرت، آنجا که میفرماید: «مهدی، حق خداوند و هر حقّی را که برای ماست خواهد گرفت».
3. اختیار مطلق زمین به دست حضرت، آنجا که میفرماید: «هیچ سرزمین آبادی نیست مگر آنکه خداوند تا روز قیامت اهل آن را به خاطر تکذیبشان هلاک میکند، و آن را در اختیار حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف قرار میدهد».
در بخش هشتم خطبه سه موضوع دیگر ذکر شده است:
1. خاتمیت آن حضرت، آنجا که میفرماید: «خاتم امامان مهدی قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف ، از ما است».
2. غلبه او بر همه ادیان، آنجا که میفرماید: «اوست غالب بر ادیان، منتقم از ظالمین فاتح قلعه ها، غالب بر مشرکین، منتقم خونهای به ناحق ریخته، کمک کننده دین خدا، سرچشمه گرفته از دریایی عمیق، نشانه دهنده به افراد در حد خودشان، وارث علوم محکم کننده آیات الهی».
3. بشارت به او، آنجا که میفرماید: «اوست که کارها به دست او سپرده شده و گذشتگان به او بشارت دادهاند، و او ست حجت باقی خداوند، و ولی او در زمین و امانتدار او بر سرّ و آشکار».
نوشته شده :پایگاه جامع عاشورا‹‹اگر آنها به کوههای آهن عبور کنند ، آنها را قطعه قطعه نمایند ، شمشیرهای خود را به زمین نگذارند تا آن هنگام که خداوند خشنود شود.›› (بحارالانوار ، ج53 ، ص327)
نوشته شده :پایگاه جامع عاشورا
شمایل و صفات امام زمان (عج) از نگاه معصومین
اوصاف آن حضرت با دقت تمام از زبان پیامبر (ص) و ائمه (ع) بیان شده است . شاید فلسفه این امر بدان جهت بوده که با ذکر این اوصاف جلوی هر کسی را که قصد داشته ادعای مهدویت بکند ، بگیرند . چرا که مساله ظهور امام مهدی در آخرالزمان یکی از ضرورتهای دینی هم شده بود . و از آنجا که فراهم آمدن تمام این صفات و ویژگیها ، که در روایات اسلامی ذکر آنها رفته ، در شخص مدعی مهدویت امکان ناپذیر است بنابراین باعث می شود تا دروغ او پیش مردم فاش شود .
درباره اوصاف آن حضرت چنین آمده است :
1- رسول خدا (ص) اوصاف حضرت مهدی را چنین می فرماید : «مهدی از من است ، او بلند پیشانی است و دارای بینی باریکی است که میانش اندک برآمدگی دارد . مهدی از فرزندان من است . چهره اش چون ماه تابان است . چشمان گردی دارد . رنگش ، رنگ عربی و بدنش ، بدن اسرائیلی است . صورتش مثل دینار (گرد و سرخ) است . دندانهایش چون اره (تیز و بران) و شمشیرش چون سوزش آتش است».
2- امام علی (ع) نیز در توصیف حضرت قائم چنین می فرماید :
«مهدی دیدگانی مشکی دارد و موهایی پر پشت . او دارای چهره سرخ و پیشانی نورانی است . صاحب خال و علامت است . عالمی است غیور که اخبار گذشتگان را داراست . ساحت و درگاهش از همه شما گشاده تر و دانش او را تمام شما افزون تر و بیش تر از همه شما به جای آرنده صله رحم است . به مرغ (که در آسمان پرواز می کند) اشاره می کند و در دستش فرو می افتد ، و شاخی (خشک) در زمین می کارد ، سبز می شود و برگ می آورد».
نوشته شده :پایگاه جامع عاشورا
اقامتگاه حضرت مهدی و مرکز ظهور و سکونتش :
امام قائم (ع) اکنون کجاست؟ آیا همسر و فرزند دارد؟ هنگام ظهور از کجا ظهور می کند؟ و در کجا قیام می نماید؟ کی و در چه روز؟ و مرکز حکومتش کجاست؟
برای پاسخ به این پرسشها ، ناگریز باید از روایات و گفتار پیامبر (ع) و امامان (ع) استفاده کرد مطابق بعضی از روایات ، آن حضرت همه ساله در مراسم حج شرکت می نماید .
همچنین هرجا که بخواهد ، به خصوص در کنار قبر امامان (ع) و مکانهای شریف ، خواهد رفت.
او بر اساس برنامه های اسلام ، دارای همسر و فرزند خواهد بود ، چنانکه در بعضی از دعاها به اهل بیت (ع) آن حضرت اشاره شده است .
و در مورد اقامتگاه او چندین مکان در روایات ذکر شده مانند : مدینه ، دشت حجاز ، کوه رضوی ، کرعه (قریه ای در یمن) و سرزمینهای دوردست . از جمله روایت شده : ‹‹حضرت مهدی (ع) و فرزندانش در جزیره های بسیار بزرگ و پهناور در دریا زندگی می کنند .
و مطابق روایت ‹‹علی بن فاضل مازندرانی›› که در نجف اشرف سکونت داشته ، حضرت مهدی (ع) و یاران و فرزندانش در جزیره خضراء است .
داستان علی بن فاضل مازندرانی ، به طور مشروح در کتاب اثباه الهداه ، ج7 ص371 آمده است ، که فشرده آن بعداً خاطرنشان می شود .
در مورد جزیره خضراء ، بحث و گفتگو بسیار است ، بعضی از دانشمندان از قراین و ویژگیها ، حدس زده اند که جزیره خضراء ، همان ‹‹مثلث برمودا›› است که از عجیب ترین و مرموزترین مکانهای روی زمین است و در دل غربی ترین اقیانوس اطلس قرار دارد .
از عجائب مثلث برمودا اینکه : هر هواپیما یا کشتی به حدود آن برود ، به طور اسرار آمیزی ناپدید می گردد ، و جالب اینکه آبهای آن سفید است ، و هر روز خبر غرق شدن تعداد تازه ای از کشتیهای اقیانوس پیما در آبهای سفید مثلث برمودا ، به گوش رسیده و می رسد .
امام باقر (ع) در ضمن گفتاری فرمود : ‹‹سپس مهدی آل محمد (ع) به کوفه باز می گردد ، و 313 نفر اصحاب خاص خود را به سوی تمام نقاط جهان می فرستد (که هر کدام حاکم یکی از بخشهای جهان خواهند شد) حضرت مهدی (ع) دستی روی شانه ها و سینه های آن 313 نفر می کشد ، پس از این لطف و عنایت ، آن 313 نفر آن چنان در سطح عالی از مقام و کمال قرار می گیرند ، که در شناخت احکام و امور و قضایا هرگز درمانده نخواهند شد.›› (الامام المهدی من المهدالی الظهور،ص543)
نوشته شده :پایگاه جامع عاشورا
عمر بیش از هزار سال !
می پرسند آخرین حد عمر انسان مثلاً120 سال است ، ولی در مورد حضرت مهدی (ع) که در سال 255 هجری متولد شده تاکنون 1160 سال گذشته است ، چگونه یک انسان آن همه عمر می کند ؟
پاسخ :
وقتی که از نظر دین و دانش ثابت شود که عمر طولانی ، محال نیست ، چه مانعی دارد که قدرت خداوند به آن تعلق گیرد ، و خداوند اراده کند که یک انسان صدها بلکه هزارها سال عمر نماید .
از نظر زیست شناسان ، علل پیری و فرسودگی و مرگ ، اختلالها و آسیبهایی است که به انسان می رسد بعضی از زیست شناسان می گوید : انسان باید 300 سال عمر کند ، اینکه می بینی 70 تا 80 سال عمر می کند ، بر اثر فرسودگی عضوی و سرایت آن در عضو دیگر است .
آزمایشاتی که دانشمندان روی گیاهان و حشرات انجام داده اند ، گاهی عمر آنها را به صدها بلکه به هزاران برابر عمر معمولی آنها رسانده اند . بنابراین از نظر عملی ، هیچگونه دلیلی بر انکار عمر طولانی در افراد استثنایی نیست ، و از نظر دینی نیز دلیلی بر خلاف آن نداریم ، بلکه به عکس ، تواریخ مذهبی و ادیان نشان می دهد که افراد برجسته ای همانند :
الیاس ، خضر (ع) ، عیسی (ع) هنوز زنده اند ، و افرادی مثل لقمان ، نوح (ع) و بعضی از پیامبران دیگر عمرهای بسیار طولانی نموده اند . مطابق صریح قرآن ، حضرت نوح (ع) تنها 950 سال پیامبری کرد و مطابق روایات حضرت سلیمان (ع) 712 سال عمر کرد . لقمان حکیم ، 400 سال عمر کرد . حضرت عاد (ع) 3500 سال عمر کرد . حضرت آدم (ع) 930 سال عمر کرد . حضرت نوح (ع) 2500 سال عمر کرد و ... (شرح بیشتر در کتاب اکمال الدین ، ج2 ، ص 523، کشف الغمه ، ج3 ، ص472 به بعد)
شاید برای برخی همواره، این پرسش مطرح باشد که چگونه ممکن است کسی که غایب است، حاضر باشد؟ و یا در عین حضور، غایب باشد؟
نگارنده برای پاسخ به این پرسش، به اجمال، مطالبی را تقدیم میکند؛ باشد با بهرهمندی از آموزههای آفتابگون پیشوایان معصوم، هرچند اندک، از این باور اساسی، رفع ابهام شود.
سالها پیش از زاده شدن حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، آنگاه که معصومین علیه السلام از آن حضرت سخن میگفتند، بیدرنگ به پنهان زیستی ایشان نیز اشاره می کردند. این پافشاری، بیش از آن که در جهت آگاه کردن شیعیان باشد، به منظور زمینهسازی غیبت و آماده کردن شیعیان برای پذیرش آن بود.
آنچه بر رمز و راز این مسأله میافزود، پافشاری معصومین علیه السلام بر حفظ جنبه سرّی این حادثه بود. به طوری که آنچه در رهیافت بررسی سخنان ایشان میتوان به دست داد، نسبت به آنچه بر ما پوشیده است، بسیار اندک و ناچیز مینماید. اگرچه گاهی نیز به تناسب، گفتههای ارزندهای درباره آن، به پیروان خود میفرمودند.
نیم نگاهی به واژه غیبت
«غیبت» به معنای «پنهان شدن از دیدگان» است و غائب به کسی گفته میشود که حاضر و ظاهر نیست(1). و در اصل به معنای پنهان شدن خورشید، ماه و ستارگان به کار میرود(2). همچنین درباره کسی به کار میرود که مدتی در جایی حضور دارد و پس از آن، از دیدگان رفته و دیگر دیده نمیشود(3). و در اصطلاح مهدویت، به پنهان زیستی حضرت مهدی علیه السلام گفته میشود.
امام حسن عسکری علیه السلام یازدهمین پیشوای شیعیان، و پدر بزرگوار حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، در سال 232هـ/845م چشم به جهان گشود، پدر بزرگوارش امام دهم حضرت هادی علیه السلام و مادرش، بانوی پارسا و شایسته «حدیث» یا «حدیثه»(1) و در برخی منابع نامش را «سوسن»(2) و «عسفان»(3) یاد کردهاند.
از مشهورترین القاب امام عسکری علیه السلام میتوان به «الصّامت»، «الهادی»، «الرّفیق»، «الزّکی»، «النقی» و «الخالص» اشاره کرد.(4) «ابن الرضا» لقبی است که امام جواد علیه السلام و امام عسکری علیه السلام هر دو به آن شهرت یافتهاند.(5)
امام عسکری علیه السلام قریب به 6 سال امامت مسلمین را عهدهدار بودند و در طول این مدت نسبت به هدایت مردم و حفظ جان امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف زحمات زیادی را متحمل شدند.
حاکمان دوران امام عسکری علیه السلام که بیشترین فشار را به حضرت وارد میکردند، عبارتند از:
1- المعتزّ بالله (252-225هـ) 2- المهتدی بالله (255-256هـ) 3- المعتمد بالله (256-279هـ)
امام علیه السلام در این دوران به صورت پنهانی و با اجرای اصل «تقیه»، با سیستم سازمان وکالت امور شیعیان را دنبال میفرمودند.
امام عسکری علیه السلام، در سال 243هـ با فشار متوکل عباسی به سامراء منتقل شد(6)، چون تصوّر عباسیان این بود که ممکن است امامان، همانند سایر علویان، با داشتن هوادارانی چند دست به قیام بزنند. لذا حضور آنها در مرکز خلافت، مانع از چنین اقدامی میشود.
اقامت طولانی امام عسکری علیه السلام در سامراء جز نوعی بازداشت از طرف خلیفه قابل توجیه نیست؛ به طوری که حضرت مجبور بودند هر دوشنبه و پنجشنبه به دارالخلافه رفته و حضور خود را اعلام نماید(7) از طرفی هم تنها پیروان و شیعیان خاص میتوانستند با آن حضرت ارتباط داشته باشند.(8)
امام عسکری علیه السلام اگر چه بسیار جوان و تحت مراقبت جاسوسان و عاملان خلیفه بود ولی به دلیل موقعیت بلند علمی و اخلاقی شهرت فراوانی پیدا کرده بودند، حتی روزهایی که حضرت به مقر خلافت میرفت، در طول مسیر حضرت، که مملو از مردم و بسیار شلوغ بود، مردم به احترام ساکت میشدند و جمعیت با شور و شعف بسیار به امام علیه السلام اظهار ارادت میکردند.(9)