منتظران ظهور
منتظران ظهور

منتظران ظهور

مهدویت

این طور غذا بخور!


امام باقر

ابولبید بحرانى نقل می کند: در مکّه معظّمه حضور امام محمّد باقر علیه السلام نشسته بودم که شخصى وارد شد و عرض کرد: اى محمّد بن علىّ! تو آن کسى هستى که براى هر چیزى حدّ و شرایطى مى دانى و براى هر کارى مقرّراتى را وضع فرموده اى ؟

حضرت فرمود: بلى، من مى گویم براى هر چیزى خواه کوچک و حقیر باشد یا بزرگ و عظیم، خداوند حکیم براى آن شرایط و حدودى را تعیین کرده است .

و هر کسى از آن تجاوز کند، از حدّ و مرز خداى بزرگ بیرون رفته و کفران کرده است .

آن شخص سؤال کرد: سفره غذا که کنار آن مى نشنیم، داراى چه حدود و شرایطى است ؟

امام علیه السلام فرمود: حدّ و مرز سفره غذا آن است که چون خواستى شروع نمائى ، به نام خدا شروع کنى ، و چون سفره را جمع کنند، شکرش را به جا آورى و آنچه از غذاها اطراف آن ریخته باشد، جمع کنى و تناول نمائى .

آن شخص عرض کرد: حدود ظرف آب چیست ؟

فرمود: این که اگر لبه ظرف آب شکسته باشد، از آن آب نیاشامى زیرا آن قسمت، محلّ تجمّع میکروبهاست؛ و هنگامیکه خواستى ظرف آب را بر دهان بگذارى و بیاشامى، اوّل نام خداى مهربان را بر زبان جارى نما، و پس از آن که آب را آشامیدى ، شکر و سپاس خدا را انجام ده .

و همچنین سعى نمائى آب را یک نفس و یک دفعه نیاشامى ، بلکه سه دفعه ؛ و با سه نفس آب را بیاشام ، که این گونه گواراتر و سودمندتر خواهد بود. (1)

چنانچه در بیابان غذا خوردى ، اضافات آن را جمع نکن و آن ها را در گوشه اى رها نما - تا مورد استفاده جانوران و حیوانات قرار گیرد - ولى اگر در منزل غذا خوردى، آنچه را که اطراف سفره و یا اطراف ظرف غذا مى ریزد، تمام آن را جمع کن و تناول نما، چون که رضایت خداوند متعال در چنین کارى است؛ و نیز سبب توسعه روزى و مانع از فقر و بیچارگى مى باشد، و همچنین شفاى هر دردى در آن ریزه هاى غذا خواهد بود

محمّد بن ولید که یکى از دوستان و اصحاب امام محمّد باقر علیه السلام است ، نقل می می کند که روزى به قصد زیارت آن حضرت حرکت کردم. آن روز هوا بسیار گرم بود؛ در بین راه خسته و تشنه و گرسنه شده بودم، مقدارى آب که همراه داشتم آشامیدم و در گوشه اى نشستم .

پس از لحظاتى ، غلامى آمد و طَبَقى ، که در آن غذاهاى متنوّع وجود داشت، به همراه آفتابه اى برایم آورد.

و هنگامى که طَبَق غذا را جلوى من گذاشت، گفت : سرور و مولایم فرموده: پیش از غذا دست هایت را بشوى - و با نام خدا - غذایت را تناول کن .

پس چون مشغول خوردن غذا بودم ، مولایم امام باقر علیه السلام تشریف آورد و من به احترام حضرت، از جاى برخاستم و ایستادم، حضرت فرمود: سر سفره حرکت نکن، بنشین و غذایت را میل نما. به همین جهت نشستم و غذایم را خوردم .

پس از آن ، غلام مشغول جمع آورى ریزه هاى غذا شد که اطراف ظرف غذا ریخته شده بود.

حضرت فرمود: چنانچه در بیابان غذا خوردى ، اضافات آن را جمع نکن و آن ها را در گوشه اى رها نما - تا مورد استفاده جانوران و حیوانات قرار گیرد - ولى اگر در منزل غذا خوردى، آنچه را که اطراف سفره و یا اطراف ظرف غذا مى ریزد، تمام آن را جمع کن و تناول نما، چون که رضایت خداوند متعال در چنین کارى است؛ و نیز سبب توسعه روزى و مانع از فقر و بیچارگى مى باشد، و همچنین شفاى هر دردى در آن ریزه هاى غذا خواهد بود (2)

همچنین مرحوم شیخ صدوق روایت را نقل می کند که روزى امام باقر علیه السلام وارد خلی (مستراح) شد، در کنار آنجا لقمه نانى را دید، آن را برداشت و آن را تمیز کرد و به غلام خود داد و فرمود: آن را نگه دار تا بعد آن را بخورم. پس از آن که حضرت خارج شد و آن لقمه ی نان را از غلام خواست، غلام گفت: یابن رسول الله! من آن را خوردم .

حضرت فرمود: چنانچه کسى تکّه نانى پیدا کند و آن را تمیز نماید و بخورد، بهشت بر او واجب می شود. سپس به آن غلام فرمود: تو آزادی، زیرا من دوست ندارم که مردی از اهل بهشت را در خدمت بگیرم. (3)

همچنین از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود:

جمع کردن و تناول نمودن خورده ها و ریزه هاى نان و غذائى که اطراف سفره یا اطراف ظرف مى ریزد موجب جلوگیرى از درد خاصره (استخوان لگن) مى شود. (4)

 

پی نوشتها:

1. ناسخ التّواریخ، ج 5، ص 100.

2. مستدرک الوسائل، ج 16، ص 288.

3. من لا یحضره الفقیه، ج‏1، ص 27.

4. بحارالانوار، ج 59، ص 170.

فرآوری: امین

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

معیار عشق


امام باقر

شاید برای شما هم این سوال پیش آمده باشد که ما باید چه کسی را دوست داشته باشیم و چه کسی را نباید ؟

و  اساسا ملاک و معیار عشق ورزیدن چیست؟ شاید بشود طور دیگری نیز این سوال را مطرح کرد:

باید چه کسی را دوست داشته باشیم که خدا هم ما را دوست داشته باشد تا احساس خوشبختی کنیم؟

پاسخ این پرسش را از کسی می شنویم که کلید تمام سوالات در دست اوست.

قالَ الإمامُ ابوجَعْفَر محمّد بنِ علیّ باقرُ العلومِ صَلواتُ اللّه وَ سَلامُهُ عَلَیْه :

إذا أرَدْتَ أنْ تَعْلَمَ أنَّ فیکَ خَیْراً، فَانْظُرْ إلى قَلْبِکَ فَإنْ کانَ یُحِبُّ أهْلَ طاعَةِ اللّهِ وَ یُبْغِضُ أهْلَ مَعْصِیَتِهِ فَفیکَ خَیْرٌ؛ وَاللّهُ یُحِبُّک ، وَ إذا کانَ یُبْغِضُ أهْلَ طاعَةِ اللّهِ وَ یُحِبّ أهْلَ مَعْصِیَتِهِ فَلَیْسَ فیکَ خَیْرٌ؛ وَ اللّهُ یُبْغِضُکَ، وَالْمَرْءُ مَعَ مَنْ أحَبَّ. (1)

اگر خواستى بدانى که در وجودت خیر و خوشبختى هست یا نه، به قلبت نگاه کن؛ اگر به اهل عبادت و طاعت خدا عشق می ورزی و اهل گناه و معصیت خدا را دوست ندارى، پس در وجودت خیر و سعادت وجود دارد؛ و خداوند نیز تو را دوست دارد

حضرت باقرالعلوم علیه السلام که در واقع اولین معلم بشریت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ایشان را شکافنده علوم نامید می فرماید:

«اگر خواستى بدانى که در وجودت خیر و خوشبختى هست یا نه، به قلبت نگاه کن؛ اگر به اهل عبادت و طاعتِ خدا عشق می ورزی و اهل گناه و معصیتِ خدا را دوست ندارى، پس در وجودت خیر و سعادت وجود دارد؛ و خداوند نیز تو را دوست دارد.

ولى اگر از اهل طاعت و عبادت ناخوشایندی و به اهل گناه علاقه مندى، پس خیر و خوبى در تو وجود ندارد؛ و خداوند هم از تو ناخوشایند است.

و هر انسانى با همان کسى که به او عشق و علاقه دارد، محشور مى شود.»

امام پنجم در جای دیگری، داستانی را از یکی از پیامبران خدا نقل می کند که  می توان از آن، ملاک دوست داشتن دیگران را استفاده کرد:

قالَ الإمام باقر علیه السلام :

إنَّ اللّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْحى إلى شُعَیْبٍ النَّبى صلى الله علیه و آله: إنّى مُعَذِّبٌ مِنْ قَوْمِکَ مِائَةَ ألْفٍ، أرْبَعینَ ألْفا مِنْ شِرارِهِمْ وَ سِتّینَ ألْفا من خِیارِهِمْ.

فقال: یارَبِّ هؤُلاءِ الاْشْرار،فَما بالُ الاْخْیار؟ فَأوحىَ اللّهُ إلَیْهِ:إنَّهُمْ داهَنُوا آهْلَ الْمَعاصى وَ لَمْ یَغْضِبُوا لِغَضَبی.(2)امام محمدباقر علیه السلام فرمود:

خداوند متعال، براى حضرت شعیب علیه السلام وحى فرستاد که من از قوم تو یکصد هزار نفر را عذاب و هلاک مى نمایم که شصت هزار نفر ایشان، اشرار و افراد بد هستند و چهل هزار نفر دیگرشان از خوبان.

حضرت شعیب علیه السلام سؤ ال کرد: پروردگارا! اشرار که مستحقّ عذاب هستند ولى خوبان را چرا عذاب مى نمائى ؟!

خداوند به او وحى نمود: به جهت آن که این افراد، نسبت به گناهکاران بى تفاوت بوده و بخاطر خشم من، نسبت به آنان خشمگین نمی شدند.

همانطورکه می بینید خداوند متعال از ما انسانها می خواهد تا معیار خشم و عشق خود را همان خشم و عشق او قرار دهیم، و به کسی عشق بورزیم که خداوند را دوست دارد، چراکه او اصل همه خوبی هاست، و مسلماٌ هر که خداوند را دوست دارد از کارهای ناپسندی که سبب خشم و غضب او می شود ناخوشایند می شود، و کسانی را که اهل گناه و معصیت الهی باشند، دشمن خود می داند و نسبت به آنان بی تفاوت نخواهد بود.

 

پی نوشتها:

1.اصول کافى، ج 2، ص 103؛ وسائل الشّیعة، ج 16، ص 183.

2.فروع کافی، ج1، ص343؛ وسائل الشّیعة، ج 16، ص 146.

ابوالفضل صالح صدر

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

متأهل ها بخوانند !


امام باقر

در مکتب انسان ساز اهل بیت علیهم السلام، « خانواده »، از جایگاه ویژه ای برخوردار است بطوریکه از منظر این آموزگاران حقیقی بشر، محبت نمودن و عشق ورزیدن به همسر و فرزندان در اوج ارزشهاى الهى قرار دارد. این در حالی است که بسیاری از مکاتب بشری، نسبت به این امر مهم، جانب اعتدال را رعایت نکرده اند و در دام افراط و تفریط گرفتار شده اند. دسته ای چنان دلبسته همسر و فرزند خویش گردیده اند که تمام ارزشهاى الهی و قوانین اجتماعى را به پای آن فدا مى کنند، و عده ای نیز آنچنان اسیر جهالت و جمود گشته‏اند که توحید و عشق به حق را مستلزم بى مهرى نسبت به غیر او پنداشته اند. اینان محبت وعلاقه به خانواده را امری ناپسند می دانند و در فراق‏عزیزانشان، حتى از قطره اشکی نیز دریغ می کنند. و حال اینکه عشق ورزیدن به خانواده، در سراسر زندگی اولیای الهی، تجلی باشکوهی پیدا کرده است.

چنانکه در حدیثی نورانی از حضرت امام محمد باقر علیه السلام می خوانیم: إِنَّ أَکْرَمَکُمْ، أَشَدُّکُمْ‏ إِکْرَاماً لِحَلَائِلِهِم‏ ؛ گرامى ترین شما، کسى است که بیشتر به همسر خود احترام بگذارد. (1)

برای درک اهمیت این موضوع نگاهی گذرا به روش و سیره پیشوای پنجمِ شیعه، حضرت باقرالعلوم علیه السلام خواهیم داشت.

حسن بصرى می گوید: روزى به همراه یکى از دوستانم که از اهالی بصره بود، به محضر مبارک امام محمّد باقر علیه السلام شرف حضور یافتیم. برخلاف تصور خویش، آن حضرت را در اتاقى آراسته و مزیّن و در حالی که بر دوش خود پارچه‏اى به رنگ گلهاى سرخ اندخته بود، مشاهده کردیم. ایشان محاسن مبارکشان را قدرى کوتاه کرده و بر چشمانشان سرمه کشیده بود. (که در آن عصر در میان مردان رواج داشته است)

علیرغم اینکه امام در قلمرو امور فردى خود، از تجمل پرهیز می نماید ولى در بُعد اجتماعى و زندگى خانوادگى، عواطف همسر و نیازهاى روحى خانواده خویش را در نظر می گیرد و نه تنها از تجمل حلال دوری نمی گزیند بلکه گاه آن را لازم و ضروری مى‏داند

ما مسایل خود را با آن حضرت در میان گذاشتیم و سؤالهایمان را پرسیدیم؛ پس از اینکه گفتگویمان پیایان یافت، از جا برخاستیم تا برویم .هنگام خارج شدن از منزل، امام به من فرمود: همراه با دوستت، فردا هم نزد من بیایید. و من اظهار داشتم : حتما شرفیاب خواهیم شد.

چون فردا شد، با همان دوستم به خانه امام رفتیم، ولى این بار به اتاقى وارد شدیم که در آن، جز یک حصیر، هیچ امکاناتى نبود و امام پیراهنى خشن بر تن داشت. پس از آن که در حضور ایشان نشستیم ، امام به دوست من رو کرد و فرمود: اى برادر بصرى! اتاقى که دیروز مرا در آن دیدی، با تمام لوازم آن، برای همسرم بود. دیروز او خودش را براى من آراسته بود و من نیز نباید بى‏تفاوت به او می بودم، بلکه مى‏بایست خودم را براى او می آراستم. امیدوارم از آنچه دیروز مشاهده کردى، به قلبت گمان بد راه نداده باشى.

دوست من عرض کرد: به خدا قسم، بدگمان شده بودم، ولى اکنون خداوند آن بد گمانى را از قلبم زدود و حقیقت را دریافتم.(2)

این بیان، مى‏نمایاند که علیرغم اینکه امام در قلمرو امور فردى خود، از تجمل پرهیز می نماید ولى در بُعد اجتماعى و زندگى خانوادگى، عواطف همسر و نیازهاى روحى خانواده خویش را در نظر می گیرد و نه تنها از تجمل حلال دوری نمی گزیند بلکه گاه آن را لازم و ضروری مى‏داند.

همچنین در روایتی دیگر از حکم بن عتیبه نقل شده است که: روزی به منزل امام باقر علیه السلام رفتم. ایشان را در حالى مشاهده کردم که اتاقش آراسته و لباسش رنگین بود، من همچنان به اتاق و لباس آن حضرت خیره شده بودم که امام فرمود: اى حکم نظرت درباره آنچه مى‏بینى چیست؟ عرض کردم: درباره عمل شما چگونه مى‏توانم داورى کنم (شما امام هستید و جز کار شایسته انجام نمى‏دهید)، ولى در میان ما، تنها جوانان کم سن و سال به این صورت لباس مى‏پوشند!

امام فرمود: اى حکم! مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبادِه‏ (أعراف/32)، چه کسى زینتهاى خدادادى را ممنوع ساخته است! ولى خوب است بدانى که این اتاق، از آن همسر من است و تازه با او ازدواج کرده‏ام و تو مى‏دانى که اتاق ویژه خود من چگونه اتاقى است. (3)

برخوردارى از روحیه تسلیم و رضا به معناى کنار نهادن احساسات وعواطف انسانی و نادیده گرفتن منزلت همسر وفرزندان نمی باشد، بلکه ابراز عواطف و محبت ورزیدن به خانواده در جاى خود بایسته است، چراکه ریشه در فطرت پاک بشر دارد

این اهتمام ورزیدن به احساسات وعواطف انسانی و عشق ورزیدن به خانواده تنها به همسر اختصاص ندارد، بلکه علاقه و محبت به فرزند نیز از اهمیت بالایی برخوردار است، چنانکه نقل شده است گروهى نزد امام باقرعلیه السلام شرفیاب شدند. اتفاقا در همان زمان یکى از فرزندان خردسال امام مریض بود، به همین خاطر حضرت به گونه‏اى نگران و ناراحت بود که آرامش نداشت. آن گروه با مشاهده این وضع با خود گفتند که اگر این کودک طورى بشود ممکن است امام علیه السلام از روی ناراحتی کاری کند که ما از ایشان انتظار نداشته باشیم. در همین اندیشه بودند که ناگهان صداى شیون از داخل خانه شنیده شد و دانستند که کودک جان سپرده و اطرافیان بر او مى‏گریند. بعد از لحظاتی امام باقرعلیه السلام بر خلاف آنچه انتظار داشتند با صورتى گشاده نزد آنها آمد. میهمانان با تعجب گفتند: وقتى که ما حال مضطرب شما را دیدیم، نگران شما شدیم!  

امام باقرعلیه السلام فرمود: ما دوست داریم که عزیزانمان سالم و بى رنج و درد باشند، ولى زمانى که امر  خداوند سر رسید و تقدیر الهی محقق شد، خواست خداوند را مى‏پذیریم و در برابر مشیت او تسلیم و راضى هستیم. (4)

از این روایت شریف می توان به روشنی دریافت که برخوردارى از روحیه تسلیم و رضا به معناى کنار نهادن احساسات وعواطف انسانی و نادیده گرفتن منزلت همسر وفرزندان نمی باشد، بلکه ابراز عواطف و محبت ورزیدن به  خانواده در جاى خود بایسته است، چراکه ریشه در فطرت پاک بشر دارد.

 

پی نوشتها:

1. من لا یحضره الفقیه، ج‏3، ص506؛ وسائل الشیعة، ج‏21، ص311.

2. کافى، ج 6، ص 448؛ بحارالا نوار، ج 46، ص 293.

3. کافى، ج 6، ص 446؛ بحارالا نوار، ج 46، ص 292.

4. کافی ج‏3، ص226؛ وسائل الشیعة، ج‏3، ص276.

ابوالفضل صالح صدر

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

زیباترین ازدواج دنیا

زیباترین ازدواج دنیا

(درس‌های زندگی زناشویی حضرت علی (ع) و فاطمه (س))


امروز سالروز ازدواج دو انسان بزرگی است که چون دو دریا در هم متلاقی شدند و بهترین سمبل یک خانواده ی خدایی و موفق را ساختند . بهترین راه برای داشتن یک ازدواج صحیح و نحوه ی ارتباط مناسب باهمسر ، الگو قرار دادن این بزرگواران است.

روزی برای ازدواج

فالصالحات قانتات حافظات للغیب بما حفظ الّده

پس زنان صالح و درستکار (در قبال همسرانشان) مطیع و متواضع و همچنین در غیاب (همسرانشان) در قبال آن چه خدا برای آنان قرار داده‌است. حفظ کننده خودشان و اسرار و اموال شوهرشان هستند. نساء آیه 34

 

ازدواج دو نور الهی و دو بنده ی برگزیده ویژگیهایی دارد که مشخص می کند انسانهای متعالی چگونه در زندگی شان رفتار می کنند.

درس هایی که برای زندگی همه ی ما لازم و ضروری است. نسل جوان  و خانواده هایشان با اطلاع از نحوه ی ازدواج این دو بزرگوار می توانند در بسیاری از توقعات و آداب و رسوم اشتباه و دست و پاگیرشان بازنگری کرده و زندگی آنها را الگو قرار دهند.

مراسم عروسی آنها ساده و پر از صمیمیت بود. پس از تهیه جهیزیه برای حضرت زهرا (س)، پیامبر(ص) خطبه‌ی عقد علی (ع) و فاطمه (س) را در مسجد در حضور مردم خوانده و پیامبر(ص) از علی (ع) خواست سخن بگوید، حضرت علی‌ (ع) به پا خاست و پس از یاد و سپاس خدا به امر او سخن گفت و رضایت خود را از این ازدواج اعلام نمود.

 پیامبر از عایشه و ام‌سلمه خواست تا حضرت فاطمه (س) را برای عروسی آماده کنند، و از عمار خواست عطر خوبی تهیه کند. 1

 

پیامبر(ص) با خیل فرشتگان با تکبیر عروس را به خانه شوهر بدرقه کرده و فاطمه (س) در راه لباس خود را به فقیر بخشید . علی (ع) ولیمه‌ای به میمنت عروسی با حضرت زهرا (س) تهیه و با کمک پیامبر (ص) مردم را اطعام کردند. 2

 

درس‌های عملی که می تواند به مراسم عروسی جوانان ما رنگ و بویی دیگر بخشد :

* سادگی مراسم و در حد وسع مادی داماد

* ذکر خدا و دوری از هر گونه معصیت و گناه

* زینت و آرایش عروس در حد وسع عروس است .

 

اما شروع زندگی زیبا اگر بر پایه ی اعتقادات صحیح باشد به همان زیبایی ادامه خواهد یافت ، بانویی که زیور آلات دنیا برایش کم اهمیت است و به وظایف انسانی و شرعی خود عالم است در زندگی شایسته عمل خواهد کرد. شوهر‌داری حضرت زهرا (س) یک الگوی کامل برای بانوان مسلمان است.حضرت زهرا (س) در مدت نه سال خانه‌داری، بهترین الگوی شوهرداری را برای بشریت ارائه داد؛ زندگانی نه ساله پربرکت او برای همه‌ی رهروانش بهترین الگو همسرداری است. تا دنیا و آخرت به سعادت واقعی دست یابد.  این مقاله در حد بضاعت خود پاره‌ای از زندگانی زناشویی حضرتش را ترسیم کرده، امید است با الگو گرفتن و عمل کردن به آنها در دنیا به آرامش و در آخرت در زمره پیروانش قرار بگیریم و از شفاعت او

برخوردار شویم. آمین رب‌العالمین.

 

زن مخلوقی عاطفی و احساسی است، و همواره دوست دارد معشوق شوهر خود قرار گیرد و حس عاطفی او را به نحو احسن ارضاء کند.

اطاعت کردن از شوهر 

اطاعت از شوهر از صفات زنان صالحه و درستکار است که قرآن آنها را به صفت اطاعت همراه با تواضع نسبت به شوهر ستوده است (قانتات). 3  

مصداق کامل این آیه به شهادت همسر بزرگوارش حضرت علی (ع)، حضرت زهرا اینچنین بوده است:

« (فاطمه) او هیچ‌گاه مرا به خشم نیاورد و در هیچ ‌کاری نافرمانی مرا نکرد و براستی هر وقت به او نگاه می‌کردم غم و اندوه‌هایم بر طرف می‌شد». 4

 


ادامه مطلب ...

بی تو در سیاره ی ما مهربانی ها کم است


بی تو در سیاره ی ما مهربانی ها کم است

 

 

 

بی تو بختم دود اندود است و حالم درهم است

روی برگ خاطراتم قطره های شبنم است

گریه هم دیگر نمی خواهد که آرامم کند

در هجوم بی وفایی، دوستی ها مبهم است

هر بهار آمد ز باغ و کوچه ی ما رد نشد

عندلیبان غزلخوان را چه کاری با غم است

شور و شوقی نیست وقتی نیستی ای مهربان

سینه ی بی کینه ام بی تو سرای ماتم است

روی ماهت تا به کی پنهان بماند، جلوه کن

بی تو در سیاره ی ما مهربانی ها کم است

خرّم آن روزی که می آیی و یک لبخند تو

بر تمام زخم های کهنه ی ما مرهم است

محمد بیدخونی

 

 

 

فرض کن حضرت مهدی به تو مهمان گردد

ظاهرت هست چنانیکه خجالت نکشی؟

باطنت هست پسندیده ی صاحب نظری؟

خانه ات لایق او هست که مهمان گردد؟

لقمه ات در خور او هست که نزدش ببری؟

پول بی شبهه و سالم ز همه داراییت

داری آنقدر که یک هدیه برایش ببری؟

حاضری گوشی همراه تو را چک بکند؟

با چنین شرط که در حافظه دستی نبری؟

واقفی برعمل خویش تو بیش از دگران؟

می توان گفت تو را شیعه اثنی عشری؟

 

 

تهیه و تنظیم از  منتظر ظهور