منتظران ظهور
منتظران ظهور

منتظران ظهور

مهدویت

سوال در مورد حجتی ها

سوال در مورد حجتی ها. چه اعتقاداتی دارند از کی تاسیس شده چه تفکرات و عقایدی دارند ؟

عضو آشنا

سلام
من در مورد این گروه اطلاعات چندانی ندارم
فقط میدونم در مورد امام زمان در ان جا صحبت میشه حالا چی میگن نمی دونم
می خوام بدونم چه اعتقاداتی دارند از کی تاسیس
شده چه تفکرات و عقاِیدی دارند

با سلام

خدمت دوست بزرگوار

آنچه در زیر می اید مقاله ای است در موردانجمن حجتیه:

یکی از جریانات مهم و تاثیر گذار بر شرایط سالهای بعد از 1320 گسترش و تسلط فرقه بهائیت در ایران بود.

احساس خطر جامعه روحانیت از این جریان منجر به گرایش روحانیون به سمت خنثی سازی و مقابله با اقدامات این فرقه گردید.

انجمن حجتیه در حقیقت پس از ملی شدن صنعت نفت و قبل از کودتای 28 مرداد در سال 1331 با نام انجمن ضد بهائیت آغاز به کار کرد.

موسس انجمن شیخ محمود ذاکر زاده تولایی مشهور به حلبی است. ایشان در مشهد متولد شد.

در دوران جوانی جزء خطبا و علمای مشهور و فعالین سیاسی مشهد بود.. کار عمده شیخ محمود حلبی پس از شهریور 1320 مبارزه با بهائیان در قالب منبر و خطابه بود.

وی در مبارزات ملی شدن صنعت نفت شرکت داشت ، اما بواسطه اختلاف میان رهبران مبارزه، شکست مبارزه در جریان کودتا و عدم موفقیت در ورود به مجلس هجدهم از فعالیت های سیاسی و مبارزه ناامید شد و ریشه این تفکر که «بایستی بنشینیم تا امام زمان (عج) بیایند و امور را اصلاح نمایند» شکل گرفت.

علل شکل گیری انجمن توسط حلبی

در اینکه چرا حلبی اقدام به تشکیل این انجمن نمود دیدگاه های متفاوتی وجود دارد:

برخی معتقدند که رژیم به دنبال سرگرم کردن جوانان مذهبی و غافل کردن آنها از مبارزه با رژیم بود ، لذا اقدام به رشد و ترویج فرقه ضاله بهائیت نمود.

یعنی علت تشکیل انجمن حجتیه را واکنش به گسترش فرقه بهائیت می دانند.

برخی عقیده دارند که در جریان اقدام روحانیت علیه بهائیت، شیخ محمود حلبی به همراه همکلاسی اش سید عباس علوی از سوی استادشان میرزا مهدی اصفهانی مامور به تحقیق پیرامون بهائیت می گردند که در طی این مسیر سید عباس علوی به فرقه بهائیت می پیوندد و این امر موجب حساسیت بیش از حد حلبی و احساس خطر بیش از پیش نسبت به این فرقه شد.

دیدگاه سوم معتقد است اختلاف میان آیت الله کاشانی و دکتر مصدق در کنار شکست شیخ محمود حلبی در انتخابات مجلس هفدهم منجر به دلسردی وی از فعالیت های سیاسی و مبارزه با رژیم و گرویدن به مبارزه! (به معنی فعالیت اخباری گونه و اعتقادی صرف ) با بهائیت گشت.

برخی دیگر که بیشتر اعضای انجمن می باشند معتقدند که علت تشکیل انجمن خوابی است که آقای حلبی دیده که در آن حضرت ولی عصر(عج) ایشان را به تشکیل انجمن سفارش نمود.

بررسی مختصر اساسنامه

انجمن حجتیه با نام انجمن ضد بهائیت در سال 1331 تاسیس و سپس در سال 1336 با تدوین اساسنامه کار خود را با نام انجمن خیریه حجتیه مهدوی آغاز نمود.

در آن هدف از تاسیس را تبلیغ دین اسلام و مذهب جعفری و دفاع علمی از آن با رعایت مقتضیات زمان اعلام نمود. از مهمترین نکات تاکید بر عدم دخالت انجمن در امور سیاسی بود.

به گونه ای که قید گشت:

انجمن به هیچ‌وجه در امور سیاسی مداخله نخواهد داشت و نیز مسؤولیت هرنوع دخالتی را که در زمینه‌های سیاسی از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گیرد، بر عهده نخواهد داشت.(3)

از سایر نکات مهم در اساسنامه که بعدها به شدت مورد انتقاد انقلابیون قرار گرفت؛ پذیرش رژیم حاکم و تاکید بر این نکته که تمام فعالیت ها در چهارچوب قوانین کشور انجام می پذیرد، بود. تقریبا در تمامی بندهای اساسنامه به گونه ای بر این بحث تاکید شد.

انجمن قبل از انقلاب

انجمن مدعی است که در طول دوران فعالیت اش مورد تایید مراجع بود. این مطلب متاثر از ماهیت مذهبی انجمن و خطر بهائیت در آن برهه بود.

بهتر آن است که بگوییم چون کسی تصور مبارزه و سرنگونی رژیم را نمی کرد مبارزه با بهائیت می توانست کار مقبول و مفیدی باشد و در اولویت قرار گیرد.

البته در این بین نمی توان از نقش و تاثیر سوالات جهت داری که انجمن جهت تایید خود از مراجع پرسیده بود، صرف نظر کرد.

در این میان امام خمینی هیچگاه به طور کامل انجمن را تائید نکرد. ایشان یک بار مشروط بر صحت ادعاهای درج شده اجازه استفاده از وجوهات شرعیه را داد و پس از آن (بویژه پس از شروع مبارزات) دیگر تایید ننمود.(4)

از نکات تاریک تاریخچه انجمن سازش با رژیم پهلوی و همکاری با ساواک است. به گونه ای که خود اعضای انجمن گزارش جلساتشان را به ساواک می فرستادند و اگر مزاحمتی برای جلسات انجمن یا اعضای آن پدید می آمد به محض روشن شدن ارتباط آنها با انجمن مسأله رفع می شد.

ممانعت شهربانی در برگزاری مراسم در یزد و مذاکرات حلبی از تاریک ترین این مسائل است که در آن شیخ محمود حلبی با تکریم و تجلیل از جنایتکاران پهلوی و شاه ملعون یاد کرد.(5)

نقل شد که در جلسه ای در حدود سال 1345 که آقای حلبی و شهید مفتح و جمعی دیگر از علما حضور داشتند، شهید مفتح از اختناق و ممانعت از سخنرانی های مذهبی انتقاد و گله کرد، آقای حلبی بر آشفت و اظهار داشت که بد می کنید شما، بر خلاف مصالح مملکت صحبت می کنید دستگیرتان می کنند ولی ما کمیسیون ها و کنفرانس های عظیم تشکیل می دهیم و هیچکس مزاحم ما نمی شود.(6)

این مسأله آنقدر حاد بود که انجمن در سال 1356 و پس شهادت آقا مصطفی خمینی و چاپ مقاله اهانت آمیز نسبت به حضرت امام خمینی (ره) علی رغم تمامی ظلم ها و فسادهای دربار و شهادت مبارزین و شکنجه آنان توسط ساواک باز هم از سازمان مخوف برای ادامه حیات خود مجوز می گرفت.(7)

برخی مبتنی بر دید سرگرمی نسبت به انجمن معتقدند ساواک میان آنها و بهائیت موازنه برقرار می نمود. یعنی در برهه ای آنها را در محدودیت و در برهه ای دیگر بهائیان را محدود می نمود که چگونگی آن بستگی به شرایط رژیم داشت.

لذا جمع بندی این گونه رفتار نشان می دهد مسأله بهائیت آنچنان در ذهن و فکر آنها حائز اهمیت گشته که بقاء بر هر چیزی ارجح بود.

انجمن در خلال مبارات بواسطه دید بسته خود نسبت به مرجعیت، امام خمینی را در کنار سایر مراجع یکسان می¬دیدند و لذا خود را شرعا ملزم به حضور در مبارزات نمی دانستد و حتی تقابل و تمسخر هم می نمودند. در قبال این مسأله اسناد و رویدادهای متعددی است؛ من جمله سخنرانی مشهور آقای حلبی(8) و واقعه نیمه شعبان 1357 و...

در نیمه شعبان 1357 امام خمینی در اعتراض به جنایات رژیم برگزاری جشن و چراغانی را تحریم نمود لیکن انجمن این اعتصاب را شکست و اقدام به چراغانی کوچه و خیابان ها نمود. (9)

انجمن حجتیه پس از انقلاب

انجمن پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا مدتها در سردرگمی بوده و از هر گونه موضع گیری خودداری نمود.

اما پس از مدتی با اصلاح اساسنامه اش سعی در همراهی انقلاب نمود.

لیکن شواهد حاکی از باقی ماندن روحیه دینداری بی خطر و عدم اعتقاد به تشکیل حکومت اسلامی و... می باشد.

من جمله اینکه انجمن همیشه موید پیروزی پس از پیروزی بود. انجمن از سه لایه افراد تشکیل شد.

لایه اول عناصر وابسته به رژیم ستمشاهی که مغرض بودند و یا کج فهم.

لایه دوم عناصر عافیت طلب

لایه سوم اشخاص مومن و مسلمانی که صادقانه راه را اشتباه تشخیص داده بودند.(10)

البته مشخص است که لحن تند و شدید امام خمینی در سخنرانی 21/4/1362 و منشور روحانیت بیشتر متوجه دو گروه اول بود.

تعطیلی انجمن

در هر حال حضرت امام خمینی (ره) در سخنرانی مورخ 21/4/1362 با اشاره غیر مستقیم انجمن را چنین مورد خطاب قرار می دهند:

«یک دسته دیگر هم تزشان اینست که بگذارید که معصیت زیاد بشود تا حضرت صاحب بیاید، حضرت صاحب مگر برای چی می آید؟ حضرت صاحب می آید معصیت را بردارد.

ما معصیت کنیم که او بیاید؟ این اعوجاجات را بردارید، این دسته بندی ها را برای خاطر خدا، اگر مسلمید و برای خاطر کشورتان اگر ملی هستید این دسته بندی ها را بردارید.

در این موجی که الان این ملت را به پیش می برد در این موج خودتان را وارد کنید و بر خلاف این موج حرکت نکنید که دست و پایتان خواهد شکست.»(12)

در پی این سخنان امام خمینی انجمن در بیانیه ای در تاریخ 1/5/62 که سراسر نشان از اختلافات فکری و اعتقادی آنها با خط امام دارد اعلام تعطیلی نمود.

گرچه انجمن حجتیه ازفر قه های ضاله نیست اما ، متا سفانه این گروه دچار انحراف عقیدتی وسیاسی ... شده است

پی نوشت :

1. حسین (ع) ، عقل سرخ - حسن رحیم پور ازغدی

2. منشور روحانیت - پیام حضرت امام خمینی (ره) به روحانیون 3/12/67

3. جهت آگاهی بیشتر به متن کامل اساسنامه مراجعه نمایید

4. استفتاء اول در سال 1390 ه.ق انجام شده و نظر دوم حضرت امام خمینی (ره) مربوط به دوران تبعید ایشان در نجف می باشد که در پاسخ به نامه یکی از علماء بیان فرموده اند.

5. سلسله مقالات سایت خبری بازتاب - فتاح غلامی

6. در شناخت حزب قاعدین زمان عماد الدین ص 81

7. در شناخت حزب قاعدین زمان - همان بخش اسناد ص 332

8. متن کامل این سخنرانی در انتهای کتاب در شناخت حزب قاعدین عماد الدین باقی منتشر شده است.

9. در شناخت حزب قاعدین زمان -همان ص 58 و59 به نقل از مصاحبه حجت الاسلام خوئینی ها با روزنامه کیهان 17/4/1361

10. مصاحبه عباس سلیمی نمین با روزنامه کیهان 6/2/82

11. سلسله مقالات سایت خبری بازتاب مصاحبه با روزنامه اطلاعات 6/11/60

12. صحیفه نور جلد 18 ص 36 و 37

ata

دوست جدید

سلام دوستم.من قبل از این در بعضی مواقع خیلی زود قضاوت می کردم ولی دیدم کار خیلی اشتباه است.
اگه مایل هستید با هم در این مورد بیشتر تحقیق کنیم.موافقین؟؟؟؟؟؟
چون مسئلهء امام زمان است نمیشه از روش راحت رد شد!
من خود اطلاعت کمی در این مورد دارم ولی....................
بیشتر تحقیق کنیم تا........
شاید انسان در بعضی مواقع خود دچار اشتباه وجهل شود و فکر کند دیگران دچار اشتباه شدند!!!!!!!!!!!!!!
(دوست عزیز اقای طاها)

سلام
من خیلی در این زمینه تحقیق کردم ولی متاسفانه همه چند وقت پیش پاک شد!
باز هم سعی می کنم مطالبم رو اینجا بذارم

نکته اساسی در مورد انجمن حجتیه این است که این انجمن در گذر زمان نتوانست مهیا و همراه با تحولات جامعه خود را متحول سازد. این عقب‌ماندگی از سیر تطورات و تغییرات اجتماعی و سیاسی، به‌ویژه خود را در زمان شکل‌گیری، گسترش و پیروزی انقلاب اسلامی نشان داد. گردانندگان انجمن حجتیه با پافشاری بر مواضع پیشین خود، نه تنها موفق به درک فلسفه انقلاب اسلامی و دیدگاه‌های حضرت امام (ره) نشدند، بلکه در نهایت از امواج خروشان مردمی - که با ایمان به رهبر خود، افق‌های تازه‌ایی را برای جامعه رقم می‌زدند - جدا افتادند و دور ماندند. اعضای انجمن حجتیه بحث ایجاد حکومت اسلامی و تز ولایت فقیه حضرت امام (ره) را قبول نداشتند و با دیدگاه‌های فلسفی و عرفانی ایشان نیز همراه نبودند. این دوری و افتراق از مردم، انقلاب و رهبر آن، در فرجام، حکم به زوال انجمنی داد که خود را متناسب با شرایطی دیگر، در سه دهه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی شکل داده بود.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی درباره مواضع این انجمن می‌گوید:

«جریان دیگری که ظهور کرده بود و مسأله‌آفرین بود همین انجمن حجتیه بود. گروهی سال‌ها پیش به فکر افتادند که مبارزه با بهایی‌ها بکنند و انجمن را تشکیل دادند و کارشان این بود که بهایی‌ها را شناسایی می‌کردند و در جلسات‌شان می‌رفتند و این‌ها را محکوم می‌کردند و جلوی جذب شدن مسلمان‌ها را به آن‌ها می‌گرفتند، به‌طور کلی با بهاییت مبارزه می‌کردند.

رژیم از این‌گونه کارها خوشش می‌آمد چون این کارها خیلی به رژیم برخورد نمی‌کرد و یک مقدار از نیروها را مشغول می‌کرد.

.. در سراسر کشور هم شبکه این‌ها باز شده بود، مزاحمتی هم نداشتند اما چون مبارزه را قبول نداشتند و یک سری از نیروهای مبارز را جذب می‌کردند ما با این‌ها مخالف بودیم ...

مسأله مهم ما پیش از پیروزی این بود که چرا این‌ها به مسأله جنایات رژیم بی‌تفاوتند؟ ما می‌گفتیم خوب این‌که رژیم به شما اجازه می‌دهد مبارزه کنید (با بهاییت) این سرگرمی است و الا خود رژیم، بهایی‌ها را دارد تقویت می‌کند. آن‌موقع وزیر جنگ بهایی بود، پزشک مخصوص شاه بهایی بود، پست‌های حساس را به بهایی‌ها می‌دادند.

وزرای دیگر هم بهایی بودند. وزیر آب و برق و ... این بود که وضع بدی پیش آمده بود. مبارزه را قبول نداشتند و می‌گفتند نمی‌شود امروز حکومت اسلامی تا نیامدن امام زمان حکومت اسلامی تشکیل نمی‌شود، که البته الآن گفتن این، خود مشکل است و بی‌خود تلاش نکنید.

شما باید همین‌جا کمک کنید که اوضاع خراب‌تر نشود و مبارزه با رژیم را نوعی بازی بچه‌گانه می‌دانستند»

افکار و عقاید انجمن

1. با توجه به تبصره 2 از ماده دوم که در سال 1335 تدوین و تصویب شد به هیچ وجه انجمن در امور سیاسی مداخله نخواهد داشت چون که دخالت در سیاست زیبنده پیشوایان دینی نیست.

2. مرحوم حلبی تأکید می کرد که دشمن اصلی اسلام بهائیت است. و امروز تکلیف شرعی و دینی همه ما آن است که با بهائیت مبارزه کنیم.

3. قبل از امام زمان (عج) هر پرچمی که بلند شود در ضلالت است و به شکست می انجامد (تمسک به روایات رأیت) باید منتظر بود تا خود حضرت بیایند.

4. تشکیل حکومت خالص در زمان امام مهدی (عج) است: استناد به روایت امام صادق ـ علیه السّلام ـ که می فرماید: "ما خرج و لا یخرج منا اهل البیت الی قیام قائمنا احد لیدفع ظلما او ینعش حقا الا اصطلمة البلیة و کان قیامه زیادة فی مکر و هنا و شیعتنا".

5. باید گناه و ستم و معصیت به اوج خود برسد تا زمینه قیام آن حضرت فراهم شود و حضرت بیایند.

6. جهاد در دوران غیبت معنا ندارد، گفتار مرحوم حلبی: شیعه می گوید در عصر غیبت امام زمان (عج) جهاد نیست چرا و پاسخ می دهد چون که حاکم اسلامی باید معصوم باشد مصداق پیدا نکرده است.

7. تقیه را در مقابل مبارزه قرار می دادند و معتقد بودند که مبارزه هدر دادن نیروهاست.

8. در عصر غیبت تمام مسئولیتها و وظایف یک انسان مسلمان، انتظار است و ندیدن امام معصوم از بزرگترین مصیبت هاست .

9. بهایی ها وجود امام زمان (عج) را منکرند، انجمنی ها آثار وجودی حضرت را نفی می کنند.

10. یکی دیگر از برخوردها و روش های انجمن که پس از پیروزی انقلاب و حتی هم اکنون به آن دامن می زنند بحث اختلاف شیعه و سنی است.

11. فلسفه را نوعی بدعت و ورود فلسفه یونان را به اسلام از طرح های استعماری می دانند.

12. هر گونه مبارزه با استعمار و استبداد نه تنها سودی ندارد بلکه مایه نیرومندی وپیشرفت بهائیها خواهد و پیوسته این اندیشه را پراکنده می ساختند که مبارزه با زورمندان و قدرت های جهانی ویژه حضرت مهدی (عج) است و قرآن با صدای رسا اعلام می دارد که خود را به دست خویش هلاک نکنید. و لا تلقوا بایدیکم الی التهلکه.

13. خود را از علما و فقها، اسلام شناستر، آگاه تر، عالم تر و دلسوزتر برای اسلام می دانستند.

14. رهبر و ولی و حاکم جامعه فقط باید معصوم باشد، عدالت تنها کافی نیست، عصمت هم می خواهد.

16. اصول سه گانه: 1. خودداری از تعرض به شاه؛ 2. خودداری از تعرض به آمریکا و اسراییل؛ 3. خودداری از تعرض به مسایل سیاسی.

روش برخورد شاه با انجمن

حکومت از آنها حمایت می کرد زیرا از یک سو کاری به سیاست نداشتند و خطری برای رژیم به حساب نمی آمدند و از طرفی نیز می توانستند بستری برای مبارزه با رشد کمونیسم باشند.

مرحوم حلبی می گفت شاه از همه سلاطین قبلی با عفت تر استو در سال 1357 که مردم فوج فوج در خون خویش غوطه ور بودند انگشتری را که روی سطح آن نوشته بود یدالله فوق ایدیهم برای سلامت شاه ارسال کرد.

جواب از عقاید انجمن حجتیه

1. عدم مداخله در امور سیاسی:

دخالت نکردن در سیاست به این معنا بود که در مقابل شاه و رژیم او ساکت باشد و در حالی که امام تقیه را حرام کرده بودند.

2. بزرگ نمایی بهائیت و تکلیف فقط مبارزه با بهائیت است:

علت قوت و پرورش بهائیت، شاه و رژیم اسراییل و آمریکا بود اگر شاه از بین می رفت بهائیت هم از بین می رفت، پس باید مبارزه با شاه می شد تا با رفت علت، معلول هم از بین برود.

3. قبل از امام زمان (عج) هر پرچمی بلند شود در ضلالت است و به شکست می انجامد

مراد پرچمی است که به نام امام مهدی و با ادعای مهدویت برپا گردد نه هر پرچمی که برای برطرف کردن ظلم و جور برپا شود.

4. باید گناه و ستم و معصیت زیاد بشود تا امام زمان (عج) بیاید.

امام در پیام خودشان فرمودند یک دسته دیگر هم که تزشان این است که بگذارید که معصیت زیاد شود تا حضرت صاحب بیاید حضرت صاحب مگر برای چه چیزی می آید،

حضرت صاحب می آید معصیت را بردارد ما معصیت کنیم که او بیاید این اعوجاجات را بردارید، این دسته بندی ها را برای خاطر خدا اگر مسلمان هستید و برای کشورتان اگر ملی هستید، این دسته بندهای را بردارید. در این موجی که الان این ملت را به پیش می برد در این موج خودتان را وارد کنید و برخلاف این موج حرکت نکنید که دست و پایتان خواهد شکست (پیام امام در 26 تیرماه 1362).

5. جهاد در دوران غیبت معنا ندارد

اولاً که قیامها در زمان شاه، دفاع از اسلام بوده است و ثانیاً دلیل آنها بر عدم جهاد این بود که می گفتند رهبر معصوم نبوده و مصداق حاکم اسلامی وجود ندارد. در جواب باید گفته شود که خود امامان هم نایب داشتند و وکالت در امور را به بعضی از امنا و فقها سپرده بودند و در دوران غیبت امام معصوم امور را به فقها سپرده شده است.

6. تقیه را در مقابل مبارزه قرار دادن و گفتن این که مبارزه، هدر دادن نیروهاست

امام راحل می فرماید: و الله گنهکار است کسی که ساکت بنشیند.[16]

7. تمام مسئولیت و وظیفه یک انسان انتظار است و ندیدن امام بزرگترین گناه است تمام وظیفه یک انسان عمل به تکلیف است و تکلیف در هر زمان فرق می کند و امام زمان (عج) از ما انجام وظیفه را می خواهد و دیدن آن حضرت تکلیف نیست.

8. جدایی دین از سیاست

امام راحل فرمود: دیانت ما عین سیاست ماست، دین بدون سیاست که معنا ندارد یعنی فقط از ما یک نماز و روزه را خواستند شیوه امامان معصوم هم و دخالت در امور اجتماعی و رهبری جامعه را به عهده داشتن این سیاست است پس ائمه ـ علیهم السّلام ـ هم دین و سیاست را با هم عمل می کردند

و در سال 1362، 26 تیرماه امام راحل در پیامی که یک دسته دیگر هم تزشان این است که بگذارید که معصیت زیاد بشود تا حضرت صاحب بیاید حضرت صاحب مگر برای وحی می آید،

حضرت صاحب می آید که معصیت را بردارد ما معصیت کنیم که او بیاید این اعوجات را بردارید این دسته بندی ها را به خاطر خدا اگر مسلمید و برای کشورتان اگر ملی هستید این دسته بندی ها را بردارید در این موج که الآن این ملت به پیش می برد در این موج خودتان را وارد کنید و برخلاف این موج حرکت نکنید که دست و پایتان خواهد شکست.

و پس از این بود که با پیام مرحوم حلبی جلسات انجمن حجتیه تعطیل اعلام شد. در ضمن باید گفت که انجمن که قبل از انقلاب تز جدایی دین از سیاست را می زد

پس از انقلاب رو به پُست های کلیدی آورد که مورد مخالفت شدید روشنفکران قرار گرفت و پس از انقلاب بسیاری از اسناد را در مرکز ساواک که به ضرر خودشان بود از بین بردند.

ما باید به این نکته توجه داشته باشیم که خط و تز و فکر انجمن خراب بود و عده ای از آقایان به خاطر اعتقاد به وجود امام زمان(عج) شاید چند روزی هم با آنها همکاری می کردند ولی بعد از این که مخالفت انجمن و امام را دیدند از انجمن جدا شدند.

منبع : گفتگوی دینی

http://www.askdin.com/showthread.php?t=3290

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد