منتظران ظهور
منتظران ظهور

منتظران ظهور

مهدویت

خصوصیات جسمى، اخلاقى و کرامات امام زمان(علیه السلام)


خصوصیات جسمى، اخلاقى و کرامات امام زمان(علیه السلام)

 

http://www.iranvij.ir/upload/images/qv6ket1d49p02bg2v1w.jpg

 

نویسنده: نجم الدین طبسى
 

در این مقاله با توجه به روایات شریفه به خصوصیات جسمى، اخلاقى و کرامات امام زمان(علیه السلام) می پردازیم:
 

الف) خصوصیات جسمى


 

1. سن و چهره
 

عمران پسر حصین مى‏گوید: به رسول خدا(ص) گفتم: این مرد (مهدى) را برایم توصیف کن و شمّه‏اى از حالات او را بیان فرما. پیامبر(ص) فرمود: «او از فرزندان من است؛ اندامش چونان مردان بنى اسرائیل سخت و ستبر است؛ به هنگام سختى و گرفتارى امّت من قیام مى‏کند؛ رنگ چهره‏اش به عرب‏ها شباهت دارد؛ قیافه‏اش چون مرد چهل ساله مى‏نماید؛ صورتش چون پاره ماه مى‏درخشد؛ زمین را پر از عدل و داد مى‏کند؛ آن‏گاه که آکنده از ظلم و ستم شود. بیست سال زمام امور را در دست دارد و همه شهرهاى کفر، چون قسطنطنیه، روم و... را مى‏گشاید..».(1)


امام حسن مجتبى(ع) مى‏فرماید: «... خداوند عمر حضرت مهدى(عج) را در روزگار غیبت طولانى مى‏گرداند. پس از آن با قدرت بى‏پایانش او را از چهره جوانى کم‏تر از چهل‏سال ظاهرمى‏کند».(2)


امام صادق(ع) مى‏فرماید: «زمانى که حضرت قائم(عج) ظهور مى‏کند، مردم او را انکارمى‏کنند و کسى بر او درنگ نمى‏کند؛ جز آنان که خداوند در عالم ذر(3) از آنان پیمان گرفته است. آن حضرت در چهره جوانى کامل و موفّق - معتدل - ظاهر مى‏شود».(4)


امیرمؤمنان مى‏فرماید: «هنگامى که مهدى(عج) قیام مى‏کند، سن او بین سى تا چهل سال خواهد بود».(5)


مروى مى‏گوید: به امام رضا(ع) عرض کردم: نشانه و علامت قائم شما به هنگام قیام و ظهور چیست؟ امام فرمود: «نشانه‏اش این که سن حضرت زیاد است؛ ولى از نظر چهره‏جوان مى‏نماید؛ به گونه‏اى که اگر کسى به او نظر کند، مى‏پندارد او در سن چهل‏سالگى یا کم‏تر است. نشانه دیگرش این که گذشت روزگار او را پیر نمى‏کند تازمانى که اجلش فرارسد».(6)


امام صادق(ع) مى‏فرماید: «به‏طور حتم، ولىّ خدا صد و بیست سال همانند ابراهیم خلیل عمر خواهد کرد و به چهره و رخسار جوانى کامل و سى ساله ظاهر خواهد شد».(7)


مرحوم مجلسى مى‏گوید: شاید مراد مدت حکومت و سلطنت حضرت باشد یا این که عمر حضرتش به همان مقدار بوده است؛ امّا خداوند آن را طولانى کرده است.


مراد از کلمه موفّق، معتدل بودن اعضاست و کنایه از این که در سنین متوسط و یا آخر سنین جوانى است.(8)


درباره سن حضرت به‏هنگام ظهور، اقوال دیگرى نیز هست. ارطات مى‏گوید: حضرت مهدى(عج) شصت ساله است.(9) ابن‏حمّاد مى‏گوید: حضرت مهدى(عج) هیجده ساله است.(10)


 

2. مشخصات بدنى
 

ابوبصیر مى‏گوید: به امام صادق(ع) گفتم: از پدر شما شنیده‏ام که امام زمان(عج) سینه‏اى گشاده و کتف‏هایى باز و عریض دارد. حضرت فرمود: «اى ابا محمد! پدرم زره پیامبر(ص) را پوشید؛ ولى برایش بلند بود؛ به‏طورى که بر زمین مى‏رسید. من نیز آن را پوشیدم؛ ولى بر قامتم بلند بود؛ ولى آن زره بر قامت حضرت قائم چنان مناسب و اندازه است که بر بدن رسول خدا(ص) اندازه بود و قسمت پایین آن زره کوتاه است؛ به‏طورى که هر بیننده گمان مى‏کند اطراف آن را گره زده‏اند».(11)


ریان پسر صلت مى‏گوید: به امام رضا(ع) عرض کردم: آیا شما صاحب این امر هستید؟


فرمود: «من امام و صاحب امر هستم؛ ولى نه آن صاحب امرى که زمین را از عدل و داد پرمى‏کند؛ آن‏گاه که از ستم و بیداد پر شده باشد. چگونه مى‏توانم صاحب آن امر باشم، درحالى که ناتوانى جسمى مرا مى‏بینى؟ حضرت قائم کسى است که وقتى ظهور مى‏کند، در سن پیران است؛ ولى به نظر جوان مى‏آید. اندامى قوى و تنومند دارد؛ به‏طورى که اگر دست را به سوى بزرگ‏ترین درخت دراز کند، آن را از ریشه بیرون مى‏آورد و اگر میان کوه‏ها فریاد برآورد، صخره‏ها مى‏شکند و از جا کنده مى‏شود. عصاى موسى و انگشتر سلیمان همراه اوست».(12)


 

ب) کمالات اخلاقى
 

حضرت مهدى(عج) مانند پیشوایان معصوم دیگر داراى کمالات اخلاقى ویژه‏اى است. از آن‏جا که معصومین(ع) انسان‏هاى کاملى هستند و از هر جهت اسوه و الگوى بشریت هستند، اخلاق نیکو را نیز در بالاترین حد دارا مى‏باشند.


حضرت رضا(ع) مى‏فرماید: «مهدى(عج) داناترین، بردبارترین و پرهیزگارترین مردمان است. او از همه انسان‏ها بخشنده‏تر، شجاع‏تر و عابدتر است».(13)


 

1. ترس از خدا
 

کعب مى‏گوید: خشوع و ترس حضرت مهدى(عج) در برابر خداوند، مانند خشوع عقاب در برابر دو بالش است.(14) شاید مقصود کعب این باشد که هر چند عقاب پرنده‏اى قدرتمند است، امّا این نیرو بستگى تمام به میزان یارى بال‏هایش دارد؛ اگر بال‏ها لحظه‏اى او را یارى نکنند، از آسمان به زمین سقوط مى‏کند. حضرت مهدى نیز هر چند قدرتمندترین رهبران الهى است، ولى این قدرت از ذات حق تعالى است. اگر خداوند، لحظه‏اى حضرتش را یارى نکند، توان ادامه فعّالیت را ندارد. از این رو، حضرتش در برابر ذات الهى، کمال خشوع و خضوع و ترس را دارد.


طبق نقل ابن‏طاووس‏(15) خشوع حضرت در برابر خداوند به خشوع دو طرف انتهاى نیزه تشبیه شده است. سرعت عمل و دقت نشانه‏گیرى در کار نیزه بستگى به دو سر آن که همانند دو بال هستند، دارد و اگر یک سرش کج باشد، نیزه به خطا مى‏رود.
شاید منظور این است که قدرت مهدى(عج) از خداوند است و بستگى تمام به یارى حق دارد.


 

2. زهد
 

امام صادق(ع) مى‏فرماید: «چرا در ظهور حضرت مهدى تعجیل مى‏کنید؟ خدا مى‏داند که پوشاک او سخت و خشن، خوراکش نان جو و حکومتش، حکومت شمشیر است و مرگ در سایه شمشیر».(16)


عثمان بن حمّاد مى‏گوید: در مجلس امام صادق(ع) حاضر بودم که شخصى به حضرتش عرض کرد: على بن ابى‏طالب لباسى سخت مى‏پوشید که ارزش آن چهار درهم بود؛ امّا شما لباس ارزشمندى بر تن دارید! حضرت در پاسخ فرمود: «على(ع)در زمانى آن لباس را مى‏پوشید که مورد انکار و اعتراض قرار نمى‏گرفت. بهترین لباس هر زمان، لباس مردم آن دوران است. هنگامى که قائم ما قیام کند، نظیر لباس على(ع) را مى‏پوشد و از سیاست و خط مشى آن حضرت پیروى مى‏کند».(17)


 

ج) لباس
 

در روایات از لباس مخصوصى براى حضرت قائم(عج) به هنگام ظهور یاد شده است؛ گاهى از پیراهن رسول خدا(ص) سخن گفته شده و گاه از پیراهن یوسف(ع) به عنوان لباس حضرت به هنگام ظهور نام برده شده است.


یعقوب پسر شعیب مى‏گوید: امام صادق(ع) فرمود: «آیا نمى‏خواهى پیراهنى را که حضرت قائم به هنگام ظهور، بر تن دارد به تو نشان دهم؟» عرض کردم: البته مایلم آن را ببینم. حضرت، صندوقچه‏اى را خواست و آن را گشود و از آن پیراهن کرباسى بیرون آورد و آن را باز کرد و در گوشه آستین چپ آن لکه خونى بود.


امام(ع) فرمود: «این پیراهن پیامبر(ص) است و در روزى که چهار دندان پیشین حضرت را (در جنگ احد) شکستند، آن را بر تن داشت و حضرت قائم(عج) در حالى که این پیراهن را بر تن دارد، قیام مى‏کند. من آن خون را بوسیدم و بر دیده خود نهادم. آن‏گاه حضرت لباس را پیچیده و برداشت».(18)


مفضل بن عمر مى‏گوید: امام صادق(ع) فرمود: «مى‏دانى پیراهن یوسف چه بود؟» گفتم: خیر، فرمود: «چون براى ابراهیم(ع) آتش افروختند، جبرئیل براى او پیراهنى آورد و بر تن او پوشاند تا گرما و سرما به او آسیب نرساند و چون وفات او فرا رسید، آن را در جلد دعایى نهاد و به بازوى فرزندش اسحاق آویخت. او نیز آن را به یعقوب داد. آن‏گاه که یوسف متولد شد، یعقوب آن را در بازوى یوسف قرار داد. بر یوسف نیز حوادثى گذشت تا این که عزیز مصر شد. چون یوسف آن را در آن‏جا از جلد بیرون آورد، یعقوب(ع) بوى آن را شنید و این سخن خداوند در قرآن است که در حکایت یوسف از قول یعقوب مى‏فرماید: «و من بوى یوسف را استشمام مى‏کنم، اگر مرا به خطا نسبت ندهید»(19) و آن همان پیراهنى است که از بهشت فرود آمده است».


عرض کردم: قربانت گردم؛ آن پیراهن به دست چه کسى رسیده است؟ فرمود: «به دست اهل آن است؛ پیراهن همراه قائم ماست؛ آن‏گاه که ظهور کند». سپس فرمود: «هر پیامبرى که دانش یا چیز دیگرى را به ارث برده است، همه آنها به محمد(ص) رسیده است».(20)


 

د) اسلحه
 

رسول خدا(ص) به على(ع) فرمود: «هنگامى که قائم ما قیام مى‏کند و زمانى که مأموریت ظهورش فرا مى‏رسد، شمشیرى همراه دارد که به وى ندا مى‏دهد: اى ولىّ خدا! قیام کن و دشمنان خود را بکش».(21)


امام صادق(ع) مى‏فرماید: «حضرت مهدى(عج) به هنگام ظهور، پیراهن پیامبر(ص) را که در جنگ احد پوشیده بود و عمامه و زره آن حضرت را که بر قامت او آراسته است، مى‏پوشد و ذوالفقار (شمشیر) پیامبر(ص) را در دست مى‏گیرد و شمشیر مى‏کشد و در مدّت هشت ماه از کشته بى‏دینان، پشته‏ها مى‏سازد».(22)


جابر جعفى مى‏گوید، امام باقر(ع) فرمود: «امام مهدى(عج) از مکه بین رکن و مقام به همراه وزیر و سى صد و اندى (سیزده) نفر از یارانش ظهور مى‏کند؛ در حالى که عهد و دستور العمل پیامبر(ص) و پرچم و اسلحه آن حضرت با اوست. آن‏گاه ندا کننده‏اى از آسمان مکه به نام و ولایت حضرتش ندا مى‏دهد؛ به‏طورى که تمامى اهل زمین آن نام را مى‏شنوند و اسم حضرت، اسم پیامبر(ص) است».(23)
 

ه ) چهره‏ شناسى امام
 

یکى از ویژگى‏هاى حضرت مهدى(عج) این است که شخصیت درونى انسان‏ها را از چهره‏شان مى‏شناسد و افراد صالح را از ناصالح تشخیص مى‏دهد و مفسدان را با همان شناخت به سزاى اعمالشان مى‏رساند.


امام صادق(ع) مى‏فرماید: «هنگامى که حضرت قائم، قیام مى‏کند، احدى نمى‏ماند، مگر آن که حضرت او را مى‏شناسد: که فردى صالح و نیک است یا منحرف و فاسد».(24)


نیز مى‏فرماید: «هنگامى که قائم ما قیام کند، دشمنان ما را از چهره‏هاى‏شان مى‏شناسد. آن‏گاه آنان را از پیشانى (سر) و پاهاى‏شان مى‏گیرد (و دستگیر مى‏کند) و خود با یارانش، آنان را با شمشیر به قتل مى‏رسانند».(25)


هم‏چنین مى‏فرماید: «هنگامى که قائم آل محمد(ص) قیام کند، دوستانش را به کمک قدرت تشخیصى که دارد، از دشمنانش مى‏شناسد».


معاویه دهنى مى‏گوید: امام صادق(ع) در رابطه با آیه مجرمین از چهره‏هاى‏شان شناخته مى‏شوند، آن‏گاه از سر و قدم‏هاى‏شان گرفته مى‏شوند،(26) فرمود: «اى معاویه! دیگران درباره آن چه مى‏گویند؟» عرض کردم: مى‏پندارند که خداوند، روز قیامت، گناهکاران را از قیافه‏شان مى‏شناسند و از موهاى جلوى سر و پاهاى‏شان مى‏گیرند و آنان را در آتش مى‏اندازد. امام فرمود: «خداوند چه نیازى دارد که مجرمان را از چهره‏شان بشناسد و حال آن که آنان را آفریده است». عرض کردم: پس معناى آیه چیست؟ فرمود: «هنگامى که حضرت قائم قیام کند، خداوند به او علم سیماشناسى عطا مى‏کند و حضرت دستور مى‏دهد، کافران را از سرو پا گرفته و با شمشیر ضربات سختى بر آنان بزنند».(27)

 

ادامه دارد ...

 

پی نوشت :

1. ابن‏طاووس، ملاحم، ص‏142.
2. کمال الدین، ج‏1، ص‏315؛ کفایة الاثر، ص‏224؛ اعلام الورى، ص‏401؛ الاحتجاج، ص‏289.
3. عالم ذر - عالم پیش از آفرینش انسان‏ها بر روى زمین است که خداوند در آن عالم، از انسان‏ها درباره پروردگارى خودش اقرار گرفت؛ (وإذا أخَذَ ربُّکَ مِنْ بَنى آدَمَ من ظُهُورهِمْ ذریَّتهُمْ و أشْهَدهُمْ عَلى أنفُسهِمْ ألسْتُ بربِّکُم قالُوا بَلى‏شَهِدنا أنْ تَقُولوا یَوْم القیمَة إنّا کُنّا عَنْ هذا غافِلینَ؛ اى رسول ما به یاد آ ور هنگامى که خداى تو از پشت فرزندان آدم، ذریّه آنان را برگرفت و آنان را بر خود گواه ساخت که آیا من پروردگار شما نیستم؟ همه گفتند: بلى ما به خدایى تو گواهى‏مى‏دهیم.) برخى مفسران گفته‏اند: مراد ظهور ارواح فرزندان آدم است در عالم روح وگواهى آنان به توحید خدا و پروردگارى او در عالم ملک و ملکوت تا آن که دیگر نگویند ما از این واقعه (قیامت یا یکتایى خدا) غافل بودیم؛ اعراف(7) آیه 172.
4. نعمانى، غیبة، ص‏188؛ عقد الدرر، ص‏41؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏287؛ ینابیع المودّه، ص‏492.
5. احقاق الحق، ج‏19، ص‏654.
6. کمال الدین، ج‏2، ص‏652؛ اعلام الورى، ص‏435؛ خرائج، ج‏3، ص‏1170.
7. بحارالانوار، ج‏52، ص‏283.
8. بحارالانوار، ج‏52، ص‏283.
9. ملاحم، ابن‏طاووس، ص‏73؛ کنز العمّال، ج‏14، ص‏586.
10. ابن‏حمّاد، فتن، ص‏102.
11. بصائر الدرجات، ج‏4، ص‏188؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏440 و 520؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏319.
12. کمال الدین، ج‏2، ص‏48؛ اعلام الورى، ص‏407؛ کشف الغمّه، ج‏3، ص‏314؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏322؛ وافى، ج‏2، ص‏113؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏478.
13. ینابیع المودّه، ص‏401؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏537؛ احقاق الحق، ج‏13، ص‏367.
14. ابن‏حمّاد، فتن، ص‏100؛ عقد الدرر، ص‏158؛ ابن‏طاووس، ملاحم، ص‏73؛ متقى هندى، برهان، ص‏101.
15. ابن‏طاووس، ملاحم، ص‏73.
16. نعمانى، غیبة، ص‏233 و 234، با کمى تفاوت؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏354.
17. کافى، ج‏6، ص‏444؛ بحارالانوار، ج‏41، ص‏159، و ج‏47، ص‏55.
18. نعمانى، غیبة، ص‏243؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏542؛ حلیة الابرار، ج‏2، ص‏575؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏355.
19. یوسف (12) آیه 94.
20. کافى، ج‏1، ص‏232؛ کمال الدین، ج‏2، ص‏674؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏327.
21. کفایة الاثر، ص‏263؛ بحارالانوار، ج‏36، ص‏409؛ عوالم، ج‏15، بخش‏3، ص‏269؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏563.
22. نعمانى، غیبة، ص‏308؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏223؛ ر. ک: ارشاد، ص‏275.
23. الاصول الستة عشر، ص‏79؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏588؛ بحارالانوار، ج‏26، ص‏209؛ مستدرک الوسائل، ج‏11، ص‏38.
24. کمال الدین، ج‏2، ص‏671؛ خرائج، ج‏2، ص‏930؛ اثبات الهداة، ج‏3، ص‏493؛ بحارالانوار، ج‏51، ص‏58 و ج‏52، ص‏389.
25. احقاق الحق، ج‏13، ص‏357؛ ر. ک: نعمانى، غیبة، ص‏242؛ کمال الدین، ج‏2، ص‏366؛ ارشاد، ج‏5، 36؛ اعلام الورى، ص‏433؛ کشف الغمّه، ج‏3، ص‏256.
26. (یُعْرَفُ المُجرمونَ بِسیماهُمْ فَیْؤخَذُ بِالنَّواصى والأقْدامِ؛ (آن روز) بدکاران به سیماى‏شان شناخته مى‏شوند. پس موى پیشانى آنان با پاهاى‏شان بگیرند)؛ الرحمن (55) آیه 41.
27. اختصاص، ص‏304؛ نعمانى، غیبة، ص‏128؛ بصائر الدرجات، ص‏356؛ بحارالانوار، ج‏52، ص‏321؛ الشیعة و الرجعه، ج‏1، ص‏431؛ المحجة، ص‏217؛ ینابیع المودّه، ص‏429.

 

 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد