منتظران ظهور
منتظران ظهور

منتظران ظهور

مهدویت

برای ظهور امام زمان(عج) چگونه مهیا شویم؟




نصرت و یارى حضرت قائم علیه السّلام با مرابطه

در «کافى» روایت شده از حضرت صادق(علیه‌السلام) که در بیان این آیه فرمود :«اِصبِرُوا عَلى الفرائض و صابروا علی المصائب و رابطو علی الائمة(علیهم‌السلام)»؛ بر سختى انجام واجبات صبر کنید، و یکدیگر را در صبر بر مصائب امر کنید؛ و تسلیت دهید، و براى ائمّه(علیهم‌السلام) مرابطه نمایید یعنى در مقام نصرت و موالات آنها باشید.

 

اقسام مرابطه

مرابطه بر دو قسم است:

قسم اوّل: که معهود است در احکام ظاهرى شرعى؛ آن است که جمعى از مسلمین و از اهل ایمان در مرزهاى ممالک اسلامى آماده باشند براى دفع دشمنان؛ که داخل در بلاد مسلمین نشده و هجوم بر آنها نیاورند .

و نصرت بودن این کیفیّت واضح است، زیرا این هم ــ یعنى دفع شر دشمنان دین و اهل آن و حفظ اسلام و مؤمنین ــ از امورى است که راجع به وجود مبارک امام(علیه‌السلام)، پس سعى در آن به هر وجه و هر درجه‌اى از درجات آن؛ نصرت و یارى آن حضرت(علیه‌السلام) است، هم نسبت به وجود مبارکش که رفع سختى و مشقّتى از ایشان نموده، و هم نسبت به عزّ و شرف ایشان، چرا که در غلبه مشرکین؛ آثار ایشان از بین مى‌رود، و در غلبه اهل دین؛ احیای امر و ظهور آثار و شئونات ایشان مى‌شود، و هم یارى ایشان است نسبت به متعلّقان و دوستان ایشان که از شرّ دشمنان از نظر جان و مال و عرض و دین حفظ مى‌شوند.

قسم دوّم :از مرابطه این است که مؤمنین در هر حال منتظر فرج ائمّه دین(علیهم‌السلام) باشند، و در تسلیم و اطاعت امر آنها و صبر بر طول زمان ظهور و فرج، و در آنچه در حال استتار آنها و امر آنها است ـ از ابتلائات ـ ثابت قدم باشند، و در این حال در حدّ امکان اسباب جهاد و اسلحه ـ و لو یک تیرى باشد ـ مهیّا نمایند، و قلباً عزم بر یارى ایشان در هنگام ظهور داشته باشند، و از نظر ظاهرى و جسمى هم در امر آنها ثابت قدم باشد .

و از شواهد بر این قسم و بر کمال فضل آن، روایتى است که در «روضه کافى» از ابوعبدالله جعفى نقل شده که جعفى گوید:

حضرت امام محمّدباقر(علیه‌السلام) فرمود: مرابطه در نزد شما چند روز است؟

گفتم : چهل روز .

فرمود:لکن مرابطه ما مرابطه ایست که همیشه روزگار است، و هر کس مرابطه نماید در راه ما ــ یعنى براى یارى ما اسبى را مهیّا نماید ــ براى او به اندازه دو برابر وزن آن ثواب و پاداش است، مادامى که آن را نگاه داشته، و هر کس براى یارى ما سلاحى را ــ یعنى اسباب جنگى را ــ مهیّا کرده و نگاه دارد؛ براى او ثوابى به اندازه وزن آن است، مادامى که نزد او هست .

و نیز در «بحارالانوار» از «غیبت نعمانى» روایت شده که امام صادق(علیه‌السلام) فرمود:

 هر یک از شما براى ظهور قائم(علیه‌السلام) ابزار جنگی مهیّا کنید، اگر چه یک تیر باشد، امید است همین که این نیّت را داشته باشد، حقّ تعالى او را از اصحاب و یاوران او قرار دهد.

بعضى از این امور مباح در بعضى از مقامات فضل و شرافت پیدا مى‌کنند، و اجر و ثواب بر آن مترتّب مى‌شود، بدون آن که در آن قصد عبادت کند، مثل خواب عالم که عبادت است، و این از جهت شرافت علم او است، و مثل خوابیدن شخص روزه‌دار که از جهت شرافت روزه است، و مثل خوابیدن در ماه مبارک رمضان که از جهت شرافت آن ماه شریف است، و امثال آنها .

افعال انسان در مقام رتبه ثواب و اجر

بنابر آنچه در معناى مرابطه ذکر و نیز از حدیث امام محمّدباقر(علیه‌السلام) و احادیث دیگر استفاده مى‌شود، ظاهر مى‌گردد که تقوا و برخی امور دیگه مرابطه محسوب مى‌شوند؛ به این بیان که: افعال صادره از انسان در مقام ترتّب اجر و ثواب بر آنها، بر چهار قسم است :

1- افعالى است که ذاتا جنبه عبادى ندارند، یعنى در جمله عبادات متعارف و معیّن در شرع محسوب نمى‌شوند، پس اجر و ثوابى هم بر آنها مترتّب نمى‌شود، مگر در حالتى که در آنها قصد عبادت بشود، و به یک عنوان از عناوین عبادت او را در آورند.

و این قسم مثل کلیّه اُمور مباح ــ  مانند خوردن و آشامیدن و خواب و رفت و آمد و معاشرت و امثال آنها ــ هر گاه در مقام مقدّمه امر مستحبى یا واجبى واقع شوند در آنها قصد عبادت کند؛ اجر و ثواب بر آن مترتّب شده؛ و از عبادات محسوب مى‌شود، مثل آن که چیزى را بخورد یا بیاشامد، یا مباحى را انجام دهد از جهت خواهش یا شادی مؤمنى؛ که در این حال استحباب پیدا مى‌نماید، و فضل و اجرهاى بزرگ و مهم بر آن مترتب مى‌شود، یا آنکه مقدارى که به حدّ ضرورت است از خوردنی و نوشیدنی و خواب یا معاملات را از جهت رفع ضرورت از جهت مقدمه عمل به فرائض و تکالیف الهی بجاى آورد، پس در این حال عنوان وجوب پیدا مى‌کند.

بعضى از این امور مباح در بعضى از مقامات فضل و شرافت پیدا مى‌کنند، و اجر و ثواب بر آن مترتّب مى‌شود، بدون آن که در آن قصد عبادت کند، مثل خواب عالم که عبادت است، و این از جهت شرافت علم او است، و مثل خوابیدن شخص روزه‌دار که از جهت شرافت روزه است، و مثل خوابیدن در ماه مبارک رمضان که از جهت شرافت آن ماه شریف است، و امثال آنها .

قسم دوّم: افعالى است که صورت عبادت دارد، ولکن اگر در آنها قصد عبادت نکند عبادت نمى‌شود و اجر و ثوابى بر آن مترتّب نمى‌شود، و این قسم مثل همه عبادات ــ مانند روزه و نماز ــ مى‌باشد که هر گاه قصد قربت در آن نشود از عبادت بودن خارج مى‌شوند، اگر چه ظاهرا عبادت است بر حسب آنچه در تفصیل نیّت در کتب فقهى بیان شده است .

قسم سوّم : افعالى است که خصوصیّتى دارد که ذاتا محبوب الهى است، ولو آنکه قصد قربت در آن نشود، و با قصد قربت افضل و اکمل خواهد شد، مثل احسان کردن که آن ذاتا امرى محبوب و مطلوب است حال از هر کس که صادر شود ـ ولو از کافر باشد ـ جزاى خیرى مترتّب بر آن مى‌شود چه در دنیا و چه در آخرت، ولو به تخفیف عذاب باشد .

اما هر یک از امور مزبور که فى نفسه از جمله عبادات باشد، که جنبه عبادى آن به غیر عنوان نصرت باشد، به حسب مصداق خارجى آن، چون تقوا و همه فرائض الهى، یا از جمله عباداتى باشد که عنوان نصرت هم قهراً بر آن مترتّب مى‌شود ولو بدون قصد آن ــ  مثل هدایت جاهلین و امر به معروف و نهى از منکر ــ پس در این نوع هر گاه بنده بالخصوص قصد نصرت و یارى نماید، این موجب کمال درجه اجر و ثواب او به چندین برابر مى‌شود.

پس در این قسم هر گاه بنده مؤمن اقدام کند، و قصد قربت هم در آن بنماید؛ موجب کمال اجر و ثواب آن مى‌شود، و وسیله ارتفاع مقام او در درجات عالی بهشت مى‌شود .

قسم چهارم: افعالى است که در عنوان و مصداق خارجى یک عمل است، ولکن به حسب نیّت و قصد اگر انسان مصداق اعمال متعدد قرار دهد؛ پس اجر و ثواب کامل هر یک را دریابد . مثل آن که شخصى مؤمن باشد، سیّد باشد، عالم باشد، مضطرّ هم باشد، پس احسان به او در عنوان و مصداق خارجى یک عمل است، ولکن عنوان احسان به مؤمن، و احسان به ذریّه رسول خدا(صلى الله علیه و آله)، و احسان به عالم، و احسان به مضطرّ، و احسان به مظلوم، و اگر رحمیّت هم باشد؛ احسان به رحم است، و هر چه از این عنوان‌ها باشد؛ هر کدام عمل و عبادتى مستقل است که هر گاه انسان به هر یک در هر مورد خاصّى اقدام کند؛ اجر کامل دارد، ولکن ممکن است در چنین موردى همه آن عناوین را قصد کند، و اجر هر یک را کاملا دریابد .

بنابراین این اعمال در جهت یاری حضرت ولى عصر(علیه‌السلام) است. یعنی هر گاه عملی ذاتا از اُمور مباح باشد؛ به واسطه همان که قصد نماید در آن حصول نصرت ولى عصر(علیه‌السلام) را در مقامى که امید حصول آن باشد، عمل او نصرت آن حضرت مى‌شود، و عنوان مرابطه پیدا مى‌کند، و بوسیله آن داخل در انصار ایشان و مرابطین در امر ایشان مى‌شود، و فضیلت نصرت و مرابطه با ایشان را در مى‌یابد، خصوصاً در حالى که در خارج هم اثر نصرت بر آن مترتّب شود .

اما هر یک از امور مزبور که فى نفسه از جمله عبادات باشد، که جنبه عبادى آن به غیر عنوان نصرت باشد، به حسب مصداق خارجى آن، چون تقوا و همه فرائض الهى، یا از جمله عباداتى باشد که عنوان نصرت هم قهراً بر آن مترتّب مى‌شود ولو بدون قصد آن ــ  مثل هدایت جاهلین و امر به معروف و نهى از منکر ــ پس در این نوع هر گاه بنده بالخصوص قصد نصرت و یارى نماید، این موجب کمال درجه اجر و ثواب او به چندین برابر مى‌شود، علاوه بر آن که اجر و ثواب کامل آن عناوین دیگر هم که خود آن اعمال دارند؛ در مى‌یابد، پس بواسطه همین قصد نصرت، همه آن امور عنوان مرابطه پیدا مى‌نمایند، و اجر کامل آن بر هر یک از آنها مترتب مى‌شود .


برگرفته از شیوه‌هاى یارى قائم آل محمد(علیهم‌السلام)، مرحوم آیت الله میرزا محمدباقر فقیه ایمانى.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد